* از جمعه و یا پنجشنبهی قبل، خوابم کلا از مدار خودش خارج شده و به هم ریخته، شب حدودای ساعت دو و یا سه بیدار میشم و تا حداقل یکساعت خوابم نمیاد، کل روز دارم چُرت میزنم و خیلی سخت میتونم تمرکز کنم. خوابم در نوع خودش شده مثال وایرشتراس :)) همهجا پیوسته هست، ولی هیچ جا مشتقپذیر نیست :)).
* خلاصه اینا رو اینجا نوشتم، چون حوصلهی آنالیز حقیقی خوندن ندارم :)) من، خودم، اینجا سالن مطالعهی خوابگاه، آی لاو یو پیامسی :دی.
پ.ن ۱: اونی که اینترنت رسونده به سالن مطالعه رو باید دار زد :دی.
پ.ن ۲: هماتاقیم میگه باید ازدواج کنی، این مشکلات هرمونیه که با ازدواج حل میشه :دی ولی بنده نظرم به دوستدختر عفیف و زیبا نزدیکتر است :)).
پ.ن ۳: آنکیم پریروز رو نشون داد، نامردا از چند جبهه حمله کردن، اساتید از یه طرف، فلشکارتها از یه طرف :)).
* امروز جلسهی دوم سیمنارم بود، به خاطر خواب کم دیشبم -و یا شاید دلائل دیگهای که به ذهنم نمیرسن الان و البته مهم هم نیستند- اونطور که دلم میخواست و براش وقت گذاشته بودم، نتونستم از ابتدا تمرکز کافی برای بحث به خرج بدم، البته بحث خوب تموم شد، ولی خب مثلا ۷۰ از ۱۰۰.
* هر آغاز، پایان ِ خودش رو رقم میزنه. این جمله، ماحصل امروز ِ من بود که ریشهش از سیمنار نشأت گرفت. نمونههای زیادی رو تو زندگیم دیدم که به استقرا، این جمله رو تائید میکنن. حتی نمونههایی که آغاز خوب نداشتن و پایانشون خوب بودن هم، از یه جایی، یه شروع دوبارهی خوب داشتن.
* جمله بدیهی به نظر میاد، ولی حداقل من بهش توجه نکرده بودم: «هر آغاز، پایان ِ خودش رو رقم میزنه.».
پ.ن ۱: صفحه برای نوشتن این پست رو، حدودای ساعت هشت باز کردم و عکس رو براش گذاشتم، بعد رفتم به این پست آهستان و تا الان که اینجا هستم، الان هم که خستهام و میخوام بخوابم، ولی میدونم اگه ننویسم، یادم میره و برای بعدم نمیمونه، با این مقدمه، نوشتم ولی کوتاهتر از اونچه که توی ذهنم هست.
پ.ن ۲: اتود زیبا و نازنین و مهربانم خراب شد! رفتم ارزونترین اتودی که دیدم رو خریدم، هم اینکه مصرفگرایی رو هو کرده باشم :دی و هم اینکه خراب شد دلم نسوزه، بهش عادت هم نکنم :دی. کلا یکی پدر و مادرها نباید هیچ وقت پیر شن، یکی هم اتودها هیچ وقت نباید خراب شن.
* از اونجایی که همهی اکانتهام رو در شبکههای اجتماعی به حالت تعلیق در آوردم، امشب از سر بیکاری و بیحوصلهگی رفتم کلوب، از محتواش که بگذریم که مثل همهی شبکهای اجتماعی ِ ایرانی به چنتا لایک داره میگذره، این عکس بالایی نظرم رو جلب کرد، خیلی خوب بود :))).
* سرفصلهای متلب رو نوشتم، ۴ بخش کلی و چندین تا بخش جزئی، اگه حوصلهم بشه چندتا مبحث جبر خطی عددی هم بهش اضافه میکنم. انصافا خوب شده، حداقل خودم لذت میبرم از خوندن سرفصلها :دی.
* این ترم آنالیز حقیقی رو با استادی برداشتم، که درس پاس کردن باهاش، مثل عبور از میدون مین، با چشم بستهست! :)) دوستم، امین، بهم توصیه اکید داره که درس رو حذف کنم، ولی من نظرم روی موندن پای درسه. چلنج سنگینیه :)).
* ترجیح میدم خرداد ۹۳ در این مورد صحبت کنم.
* فردا، شروع ِ ترم ِ جدیده. ترمی که به اختیار خودم، ترجیح میدادم آخرین ترم تحصیلم باشه. به هر حال، فعلا ادامه میدم، به دلایلی که خودم میدونم، به دلایلی که برای خودم مهمند.
* طراحی و برنامهنویسی سایت فارغالتحصیلان تموم شد، منتظرم تا روی هاست آپلود کنم و کرون جاب و پایگاه دادهش رو ست کنم تا شروع به کار کردن کنه. هیچ چیز مثل کد زدن و یا یادگرفتن سینتکس یه زبان جدید، وقتی که تنهایی، نمیتونه همزبون خوبی برام تو این روزها باشه.
* راستی نکتهای بود که یادم رفت بگم، کرسرا با همکاری دانشگاه Duke یک دوره درس پردازش تصویر ارائه داده، از این لینک میشه بهش دسترسی داشت. فیلمهای هفتهی اولش آپلود شدن و تا دوشنبهی هفتهی بعد فرصت هست تا کوئیز هفتهی اول رو شرکت کرد۱. البته لزومی به شرکت در کلاس نیست و میشه به فیلمهاش دسترسی پیدا کرد.