* سپیده توییت کرده بود در مورد احساس تغییر در مورد خودش با دیدن عکسهاش و من گفتم این حس رو به وبلاگهام دارم و لینک رو براش فرستادم و بالطبع خودم هم لینک رو باز کردم. حداقل شصتتا پست تو این وبلاگ دارم که عهههههههه پسر چقد بزرگ شدی! و هر بار هم میگم که عمر تموم شد و رفت.
* این وسط تنها چیزی که تغییر نکرد علاقهی من به چپ بود! :)). این عکس رو هم امروز درست کردم! بامزه شد! :دی. خودمم :دی.
* عمر چجور گذشت!اونی نیستم که میخوام ولی اگه حاصلش اینی باشه که تلاش کردم تا حالا بسازم، راضیم.
* فقط یک سوال ساده بود: «توزیع متغیرهای تصادفی تولیدشده در یک مرورگر، چیه؟» :دی و خب جواب هم از همون اولش روشن بود :دی «توزیع یکنواخت روی صفر و یک»، ولی خب بهانه بود برای کد زدن :دی. دانلود نمونه نوشته شده با Canvas و جاوااسکریپت از اینجا. عکس نمونهی اجراست، اگه در اون کدی که نوشتم، randR رو یک عدد بزرگ -مثلا ۱۰۰۰۰- بذارید کلا مشخص میشه که توزیع یکنواخته.
پ.ن ۱: زمزمهی این روزهام آه از عمر تلفه، میگن آدم روزای آخر عمرش، از اول عمر تا آخر عمرش مثل فیلم جلوی چشمشه، حال این روزهای منم شبیه اینه :دی از اول دبیرستان تا الانم رو از جلوی چشم میگذرونم. امیدوارم واقعا زندگی مسئلهی بدوضع غیرخطی باشه :دی.
پ.ن ۲: لزوم وقتی که برای این گذاشتم رو نمیدونم، ولی خب حال داد! :دی این دو ساعت هم روی وقتهایی که از اول دبیرستان تا حالا رفت :دی.