* یکی از دوستام چند روز پیش بعد از ماهها زنگ زده که فلانی داری اینقدر پول به من قرض بدی؟، گفتم والا من الان کل زندگیمم بفروشم اینقدر پول نمیشه که بدم تو، گفته مگه پستههاتون رو نفروختین؟ {واقعن ملت آخرشن!، خیلی رعایت ادب کردم که نگفتم فضول نباش} گفتم نه هنوز هیشکی پستهای نچینده از درخت، خیلی گیر داد، گفتم خوب اگه تونستم جور کنم خودم بهت زنگ میزنم {پیچوندن ماجرا} گفت تا کی میتونی؟ گفتم اگه بتونم تا آخر هفته. بعد الان دوباره زنگ زده که تونستی؟، گفتم امروز چند شنبهس؟، گفت چهارشنبه، گفتم خب من گفتم آخر هفته، یعنی پنج شنبه یا جمعه، گفت یعنی چی؟، من به این پول احتیاج دارم {جااااااان؟، خب به من چه مربوط؟} گفتم خب من چیکار کنم، الان ندارم!، دوباره شروع کرد حرف زدن که احتیاج دارم و اینا! آخرشم گفت فردا دوباره زنگ میزنم و قطع کرد.
* نمیدونم این بندهخدا فکر کرده ما تو خونهمون (یا مثلن باغامون) درخت پول داریم؟
* کلن فکر کنم نباید با خیلیها مودبانه حرف زد و براشون شخصیت قائل شد. هر چند که کلن من شاید شخصیت برا کسی قائل نشم ولی هیچ وقت هم بهش توهین نمیکنم {خب یکی بیاد بگه این با شخصیت قائل شدن چه فرقی داره؟، والا!}، یعنی کلن بخواممم نمیتونم توهین کنم.
* به همین دلیل بالایی من از زندگی کردن در خیلی از شهرها مثل تهران متنفرم. با تمام احترامی که به دوستان تهرونی قائلم ولی پشت چهره اکثر این جنتلمنها و میسزهایی که تو خیابونهای تهرون هست مردمیه که اگه پاش بیفته حاضرن اجداد هم رو جلوی چشم هم آباد کنن.
* به همین دلایل همیشه افتخار کردم که تهرونی نیستم و از وقتی هم که فهمیدم دنیا دست کیه خوشحالم که کرمونیم. هر چند که خیلی از امکانات به صورت ناعادلانه فقط تو تهرون توزیع شده. از آبی که میخوری بگیر تا مثلن خوشگلی زناشون :)).
* الان احساس میکنم یاورم {همین پسره روستایی که تو سریال فاصلهها بود}.
زنای کرمونی زشتن مگه ؟؟؟
خب واقعا شاید خیلی احتیاج داره بیچاره به پوله ... (البته اینکه پررو تشریف داره هم توش شکی نیست )
حالا تهرونیه این دوستتون ؟
نه، ببین استدلالت درست نبود، من منظورم این بود که زنای تهرونی زیادی خوشگلن (البته با احتساب آرایش و به قول ستاره جراحیهایی که انجام میدن :دی)، از اینکه نمیشه نتیجه گرفت زنای کرمونی زشتن، اگه به حساب خیلی ترجیح دادن خوشگلی باشه من ترکای تبریزی رو به همه چی ترجیح میدم.
ایشون اگه احتیاج داره، من که تقصیر ندارم که اونقدری که اون میخواد ندارم، اگه داشتم کمکش میکردم، حالا ندارم.
سلام
جالب بود.
آخه یه مدت پیش منم با یه آدم فضول و پر رو بر خورد داشتم.
البته این فرد مقابا شما یکم که چه عرض کنم خیلی سیریش تر از طرف منه.
ولی این جور آدما رو هیچ کاری نمی شه کرد.
سلام
حالا بعدن نتیجهش رو میگم که چیکار کردم :))
به نظر من هم پایتخت خوبه برا سه روز. بس!
نظر منم به نظر تو نزدیکتره :)
از اول خیلی محکم میگقتی که ندارم برادر ... ندارم دیگه ... دیگه نیازی به این همه فلسفه بافی نبود... من خودم جدیدن به این نتیجه رسیدم و بعضا اجرا میکنم ... این بهتر...
دقیقن منم دارم به همین فلسفه نزدیک میشم،
از این به بعد همین خواهد بود که گفتی.
آها یادم رفت ... انقد به ما تهرونیا گیر ندین ... بخور تو سرمون این همه امکانات که میگی ... تو چه میدونی اینجا چه خبر ... کاش همون گلستانی بود که میگی ...
بعله، دو روز که یکی از همین امکاناتا یه ذره مشکلی براش پیش بیاد می بینم چطور صداتون در میاد،
اونوخ منم بخیل مال مردم نیستم،
گفتم حق خیلی شهرهای دیگه هم تو تهران افتاده.
فکر کنم دوستت فکر کرده روی درختای پسته گاهی اسکناس می رویه!!!!! (فعلش همینه دیگه .آره:دی)
خُ فقط فعلش همینه، واقعیتش که این نی