نوشته های دکتر خودم
اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم
اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسمدلتنگم
* فردا صبح راه میفتم میرم به شهر مقصد برا تمیز کردن خونه و اینا که ایشالا تا شنبه آماده بشه.
* این آخرین آپدیتمه و تا شنبه بروز نمیشم (: مواظب خودتون باشید.
انجامیه
* این وظیفه‌هایی که اینجا مشخص شد رو انجام دادم (: بعد الان دیگه فکر نکنم کار کامپیوتری داشته باشم که انجام نداده باشم.
* کتاب‌هایی هم که لازم داشتم گذاشتم تو کوله تا فردا آماده باشه + دیوان حافظم + کلید خونه‌م + چرک‌نویس‌هایی که تو راه خونه که از مشهد میومدم از یه ساندویچی خریدم ((:
* الان همه‌چی آرومه، من چقدر خوشحالمه دقیقن :دی بعد الان مامانم گفت که برم آشغالا رو بذارم سر کوچه ((: کلن همه چی خیلی آرومه.
خوشگل و اسمش :دی
* امشب دوستم اومده بود در خونه کارم داشت، بعد داشت می‌گفت که از مراغه زنگ زدن که دوره نجوم آماتوری رو قبول شدی و قرار شده براش مدرک رو بفرستن، بعد می‌گفت که من از این دوره نجوم فقط تئوری‌ها رو یاد گرفتم و هیچی از آسمون و اسم ستاره‌ها و اینا نفهمیدم، در همین حین خطاب به اون استاداشون گفت که: "بابا تو چیکار به اسمش داری؟، نگاه به خوشگلیش کن"، وقتی داشت اینو می‌گفت یه خانومه از کنارمون رد شد، بهش گفتم ابوالفضل کارت در اومد، فردا میرن میگن پسر فلانی و پسر فلانی میرن دنبال دخترای مردم، بعد دلیلشون هم این بوده که داشته برا فلانی می‌گفته که تو چیکار به اسمش داری، خوشگلیش رو نگاه کن ((:
* جدی خیلی راحت میشه چیزی رو بد برداشت کردا، دیگه خدا خودش به آدم فهم عنایت کنه :دی.
لیست وظایف
* دقیقن باید این کارا رو بکنم :
- فایرفاکس پرتابل بگیرم (لینک دانلود).
- پیدجین پرتابل بگیرم (لینک دانلود).
- فایل‌های پوشه public_home لینوکسم رو بریزم تو USB Web Server.
- افزونه خوشمزه رو به فایرفاکس اضافه کنم (لینک دانلود).
- بوک‌مارک‌های فایرفاکس لینوکسم رو بریزم تو فایرفاکس پرتابل.
* فکر کنم ۲ مرحله اول رو برای خواهرمم باید انجام بدم (: دانشجویی و شهر غربت و هزار تا دردسر :دی.
سکوت
* سکوت خیلی بیشتر از ۴ حرف ارزش داره، خیلی.
* وقتی میخوای با خالی کردن خودت رو یکی دیگه سبک شی، سکوت کن، به پیر، به پیغمبر آرامشش بیشتره.
* این نوشته تنها و تنها برای خودم نوشته شده و منظور به هیچ شخص حقیقی و حقوقی ندارد.
خسته‌م من!
* امروز از سر صبح که برا نماز بلند شدم، رفت نونوایی و بعد رفتم شرکت برا ضبط پسته و اینا و همینطور تا الان که در خدمت شما هستم دارم میچرخم، یعنی الان دارم میمیرما!.
* آهنگ جواد یساری هست که میخونه: خسته‌م من!، خسته‌م من!، مثه مرغ بال و پر شکسته‌م من، سال‌ها کنج قفس نشسته‌م من :)) الان این تو ذهنم داره خونده میشه :دی
* خدایا خودت به پسته‌های امسال برکت بده، امسال من یه سانتافه بیشتر نمیخوام :)) حالا دیگه اگه کَــرَم خودت بیشتر بود اون دیگه جای شکر بیشتر داره :دی اگه ندادی هم مشکلی نیست عشقی :-* سلامتی باشه، همه اینا پیدا میشه اسمایلی بابام :دی.
موهتاد
* از شنبه دیگه که دیگه خونه نیستم و مجبورم از سایت دانشگاه استفاده کنم برا اینترنت و اینا، یه سوال رو برام از الان ایجاد کرده، چطوری دکتر خودم رو بروز کنم؟!؟. این سوال از اونجایی ناشی شده که دوست ندارم شناخته بشم به صورت عمومی، از طرفی موهتاد هم شدم به اینجا )): اینه که نمیدونم چیکار کنم.
* یه فکر نسبتا خوبی که هست اینه که لپ‌تاپ بگیرم، بعد لپ‌تاپ به دردم نمیخوره!، من روزی ۲ خط کد میخوام بنویسم و یه چهارتا ایمیل جواب بدم و ۸ تا پست بذارم تو دکتر خودم و میپل و اینا یاد بگیرم و کار کنم و ...، یعنی نیست که خیلی زیاد بخوام کار کنم که دو تومن پول بی زبون رو بدم لپ‌تاپ بخرم.
* نمیشد این سایت دانشگاه هم مثل کافی‌نت بود و حفاظ گذاشته بودن برا حفظ پریویسی آدم؟!؟ مملکتی داریما ((: