نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

تعریف ناامیدی

 * «تعریف ناامیدی چیه؟». این سوالی بود که دیشب من باهاش گذشت، تا حالا فکر کرده بودین به این سوال؟


پ.ن: امروز صبح -همین نیم ساعت پیش، به هر حال صبح نسبی‌ه برا هر کسی :دی- تعریف قابل قبول برای خودم رو پیدا کردم: «ناامیدی یعنی اینکه بدونی هیچ رویداد تقویمی در آینده وجود ندارد.» :)

دیشب ِ ما

 *‌دیشب، شب ِ خیلی خوبی بود. تا خود ِ طلوع ِ آفتاب، تو بیابون راه رفتم و خوابیدم و نشستم و فکر کردم۱، دیشب من بودم، با خودم، با دوتا روباه که اشتباها مزاحم خوابشون شدم و چندتا سگ که از اون طرفا میگذشتن. خیلی خوب بود، خیلی؛


۱. البته لواشک و میوه هم خوردم که نمیشد گفت! حس شاعرانه‌ش می‌پرید :دی

محتوای کلا بی‌ادبانه

 * حکایت ما به این استاد نازنین‌مون داره کش‌دار میشه و به جاهای باریک میکشه. ای کاش این رو رو داشتم و میرفتم دانشگاه لیسانسم میگفتم آقا خب جوون بودیم یه چیز خوردیم، بیاین با انتقال ما موافقت کنید :|

 * از طرفی نگران ِ آینده‌مم. انتقالی یعنی پذیرش یک شکست گــُنده، یعنی دیگه هیچکی هیچ اَنی حسابت نمیکنه. از اون طرف موندن یعنی حقارت ِ بیشتر، در بهترین حالت گرفتن یک مدرک با معدل چهارده۱، مدرکی که خودش سنگ جلوی پاست برای دکترا :|

 * با پذیرش سناریوی اول نگران ِ اینم که مشکل از خودم باشه و نه محیط و الخ و تغییر محیط هم چیزی رو برام عوض نکنه و با پذیرش سناریوی دوم می‌ترسم نتونم خودم رو وفق بدم و اوضاع رو به نفع خودم و خودم رو با توجه به اوضاع عوض کنم و تمام ِ آینده‌ی متصورشده‌م به فنا بره.

 * شت! :| موندم سر یه دو راهی و این مشکل هم، مشکل امروز و فردا نیست، این دو راهی، چهارتا آینده‌ی متفاوت میسازه. لعنتی حساب احتمالات هم این وسط هیچ گهی نمیتونه بخوره.


۱. در حالت خیلی خیلی خوش‌بینانه!

پ.ن: شاید این پست در آینده‌ای نزدیک پاک شد. البته امیدوارم به پانوشت نرسیده باشید و با دیدن عنوان پست رو Skip کرده باشید.

امتحان تحقیق ۲ با ۱۴ روز تاخیر

 * امشب راه میفتم برم شهر دانشگاه ِ ارشدم. چهارشنبه امتحان تحقیق ۲ دارم و چون معلوم نیست استاد برای امتحان چه تصمیمی میخواد بگیره، لاجرم یک روز زودتر میرم که مشکل احتمالی هم ان‌شاالله نباشه.

 * نتیجه برام مهم نیست، من با توجه به شرایط این روزهام،  تلاشی رو که میتونستم داشته باشم، داشتم، اما امیدوارم که حتی اگه ۲ شدم، شخصیت‌م زیر پای کسی (!!!) له نشه!

دیالکتیک مذهب-لامذهب

 * فکر که میکنم می‌بینم اگه من میخواستم مثل خیلی‌ها زندگی کنم، الان زندگی خیلی خوبی داشتم، منظورم اینه که همین الان اگه سطح توقع و انتظارم رو تعدیل کنم، زندگی‌م سطح کیفی‌ش ارتقا پیدا میکنه. نمیدونم، شاید توهم برم داشته، ولی خب خیلی از خوش‌گذشتن‌های دور و برم، برای من پوچ و مسخره‌س؛ لعنتی!

 * امروز داشتم فکر میکردم اگه من یک روز میتونستم نجف، حرم حضرت امیر باشم و سه روز هم کربلا حرم ارباب، بعدش میتونستم با فراغ بال خودکشی کنم… شاید هم بعدش میرفتم تو یه جامعه‌ی لیبرال و زندگی خودم رو شروع میکردم! هاها! با خودم چند چندم؟

زندگی ایده‌آل ۲

 * فکر کنم از ۸۸ یا ۸۹ به بعد، شب‌های ماه رمضون، ایده‌آل من رو تامین میکنه. از امشب هم شروع کردم پیشوازش رو :)

 * خدایا ببخش بر این کمترین، به بزرگی خودت، تمام روزهایی که گذشت.

برگی از تاریخ

 خب تو دورانی که شاهد یک نوع تطبیق از روایتی از اسلام هستیم، شاید خوندن این خبر (بروزرسانی: خبر از روی سایت خبرگذاری مربوط حذف شده است!) جالب باشه، خیلی دوست دارم نظر دوستان تطبیق‌دهنده کذایی رو در مورد این خبر بدونم :دی

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در بیت آیت‌الله العظمی وحید خراسانی در مشهد مقدس، با وی دیدار و گفت‌وگو کرد.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)،منطقه خراسان، در این دیدار آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با قدردانی از آیت‌الله وحید خراسانی، به بیان مسائل منطقه‌ای و جهان اسلام پرداخت و گفت: در انتخابات اخیر آگاهی مردم کارساز شد.

وی با اشاره به حضور و شرکت در جلسات آیت‌الله وحید خراسانی در سال‌های قبل از انقلاب، خطاب به وی اظهار کرد: گرمای حوزه وابسته به بزرگانی همچون حضرتعالی است که طلبه‌ها را شیفته درس و مباحث شما کرده است.

آیت‌الله وحید خراسانی در این دیدار با بیان مباحثی از نهج‌البلاغه و زندگی حضرت رسول(ص) و امیرالمومنین(ع)، اظهار کرد: خداوند به اشخاص آبرویی می‌دهد و هرچه هست از اوست. بنابراین این وجهه برای شما وجود داشت و اکنون نیز تقویت شده است.

این مرجع تقلید با اشاره به اولین آشنایی خود با هاشمی رفسنجانی افزود: اولین بار شما را در کنار حضرت امام خمینی(ره) دیدم که آقای اشراقی هم نشسته بود. شما وارد شدید و آقای امامی کاشانی را آوردید و گفتید تولیت مدرسه سپهسالار باشد و امام خمینی(ره) فرمودند باشد، فردی را استاندار اصفهان معرفی کردید ایشان قبول کردند و همین‌طور چند نفر دیگر، بعد که رفتید از اشراقی پرسیدم این آقا چه کسی است که هرچه می‌گوید امام می‌گوید باشد؟ ایشان هم گفت: شیخ اکبر است.

وی در ادامه با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری افزود: ان‌شاءالله با این پیش‌آمد مردمی که روی داد، با همت شما که هم درد و هم درک را دارید - چراکه برخی تنها درد یا درک را دارند ولی این خصوصیت در شما جمع است - و این موهبت فتح بابی است تا ان‌شاءالله مشکلات حل شود.

وحید خراسانی با اشاره به حدیث همم الرجال و تسقط الجبال و نیز رابطه بین امیرالمومنین(ع) با پیامبر اسلام(ص) اظهار کرد: حضرت امیر (ع) تا زمانی که پیامبر (ص) زنده بود تادبا حرفی نزد و بعد از رحلت حضرت رسول (ص) نیز ظلما و عنادا لب به سخن نگشود.

بر اساس این گزارش، در پایان این ملاقات یک ساعته، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با قدردانی از حسن ظن آیت‌الله وحید خراسانی، مذاکرات انجام شده را بسیار مفید و سازنده خواند و سلامتی، سعادت و تندرستی ایشان را از درگاه خداوند متعال خواستار شد.