اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
درباره من
خودم، پسرم، تقریبا هیچ هنر قابل ذکری ندارم، از بیکاری بدم میاد ولی کلا الافم.
به شدت آدم مضخرفی هستم، خیلی هم بداخلاقم، تازه بعضی وقتا تو پستهام فوحش هم میدم! یه دفه پا رو نون هم گذاشتم، خلاصه حواستون باشه!
این وبلاگ روزی چند صد بار ممکنه بروز بشه، شاید چند هفتهای بگذره و بروز نشه. توش از هر چی به فکر برسه مینویسم، از خوابی که دیشب دیدم تا اگه احتمالا تو خوابگاه صبحونهای گیرم اومد و خوردم.
خوشحال میشم اگه فحش، انتقاد، پیشنهاد، نظر و خلاصه هر چیزی مربوط به من میشه رو کامنت کنین.
آیدی یاهو: doctor.khodam
ادامه...
امیدوارم که طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق
کلا روز بر من معاف شده، به هزار و سه دلیل
حالا سه دلیل رو میگم
1.دیوانم
2.فقیرم
3.مسافرم
این سه مورد بالا خودش کلی داستان داره
ترجمه اسپانیش که دوست داشتی بدونی:
Yo te quiero, te extraño, te olvido
Aunque nunca me has faltado, siempre estas conmigo
Por las veces que he fallado y las heridas tan profundas
Mejor tarde que nunca para pedirte mil disculpas
Estoy gritando callado yo te llamo, te escucho, lo intento
De ti yo me alimento
Cuando el aire que respiro es violento y turbulento
Yo te olvido, te llamo, te siento
[Translation:]
I love you, I miss you, I forget you
Even though you never let me down and always are by my side
For all the times I've failed and hurt you deeply
Better later than never to give you a 1000 apologies
I'm shouting silently, callin' you, I'm listening to you, I'm tryin'
You nourish me
When the air that I breathe is violent and turbulent
I'm forgettin' you, I'm callin' you, I'm feelïn' you
میگن خوابیدن در این ماه هم عبادت است.پس بگیر شبارو بخواب،روزهارو هم بخواب،اصلا تا میتونی بخواب..
منکه بعید میدونم بتونم شبا بیدار بمونم وهمچنین بعید میدونم با این گرما و روزای طولانی،روزا بیدار باشم.پس کلا هروز تقریبا 20ساعت عبادت(خواب ) و4ساعت به سایر امور زندگی...
خدایا به حق هشت وچهارت
ببخش مارا،شتر دیدی ندیدی
من به این فلسفهای که گفتی عمیقا باور دارم! حتی خودت دیدی که، تو غیر ماه رمضان هم اجراش میکنم!
منم ازینکه نمی تونم یه دیندار واقعی باشم (نماز و روزم به وقت باشه و اصول و فروع دین رو اجرا کنم اونم به درستی و منطقی) از خودم متنفر میشم
همیشه دنبال گریز و فرار هستم البته به اقضای کار حسابداری که دارم، میگم.
و تا حالا کسی رو ندیدم که واقعا بتونم اوشونو الگو قرار بدم
از دروغ گرفته تا دو بهم زنی و فتنه گری در ذات افراد دیدم و اسم خودشونو گذاشتن مسلمان
چرا بعضی از افراد فک میکنن که مسلمان بودن ینی تو ماه رمضان نماز و روزه بگیرن، دیگه تمومه
من از خودم ناراحتم
خودم جان، حداقل من خودم رو که میبینم همینطورم که تویی. با این تفاوت که واقعا حس و حال فکر کردن به اینطور چیزا رو ندارم دیگه :دی
در کل من ترجیح میدم اگه چیزی هست با خودم باشه، کمتر در مورد بقیه قضاوت کنم و بیشتر سعی کنم اگه بتونم عیبهای خودم رو ببینم! بقیه هم خود دانند، به من چه :دی
اون کلید ، کلید در خونتونه احتمالا توهم از اون دست آدمایی که آخرین نفر تو خونه میخوابن و در رو قفل میکنن .
جزوه بازده به مقیاس رو چرا انداختی اون زیر ؟
لیوان چاییت چرا اینقد کوچیکه؟
این موقع شب به کی زنگ میزدی؟
مگه وقتی میخوابن در رو قفل میکنن؟ :))
به درد نمیخورد! ولی خوشم میاد که تشخیص دادی :))
راستش چندین دفه تا حالا به حجم لیوانها اعتراض کردم، ولی کسی وقعی ننهاده :|
اینو گفتی یاد یه جک افتادم امروز تو جملک میخوندم، نوشته بود: «زنگ زدم ۱۱۸ گفتم شماره ادیسون رو دارین؟ اونم یه شماره داد. زنگ زدم یه خانمی گفت بیمارستان فارابی بفرمائید» :))
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
امیدوارم که طاعات و عباداتتون مورد قبول درگاه حق
کلا روز بر من معاف شده، به هزار و سه دلیل
حالا سه دلیل رو میگم
1.دیوانم
2.فقیرم
3.مسافرم
این سه مورد بالا خودش کلی داستان داره
ممنون! البته هنوز شروع نشده که :دی پیشوازه :دی
خوش به حال شما :))
سلام
خوبید انشالله؟
عکس بسیار هنرمندانه ایه
از این جور عکسها که بازی نور و تاریک و روشنایی داره خوشم میاد! دی:
خوش به حال اون حال و هوای معنوی شما.
توی این ماه مبارک، عاجزانه التماس دعا دارم
سلام.
ممنون!
ای بابا! عکاسی مثل شما تعریف کنه باعث افتخاره ^_^
حال معنوی دقیقا کجا بود؟ :)))
ترجمه اسپانیش که دوست داشتی بدونی:
Yo te quiero, te extraño, te olvido
Aunque nunca me has faltado, siempre estas conmigo
Por las veces que he fallado y las heridas tan profundas
Mejor tarde que nunca para pedirte mil disculpas
Estoy gritando callado yo te llamo, te escucho, lo intento
De ti yo me alimento
Cuando el aire que respiro es violento y turbulento
Yo te olvido, te llamo, te siento
[Translation:]
I love you, I miss you, I forget you
Even though you never let me down and always are by my side
For all the times I've failed and hurt you deeply
Better later than never to give you a 1000 apologies
I'm shouting silently, callin' you, I'm listening to you, I'm tryin'
You nourish me
When the air that I breathe is violent and turbulent
I'm forgettin' you, I'm callin' you, I'm feelïn' you
lمنبع :
Versuri de la: http://www.versuri.ro/
مرسی :)
فضای بین میز و صندلی احیانا کم نیس؟؟؟
اهان اونقد درس میخونی که چشاتم ضعیف شده ها
نه! خوبه :دی
من؟ درس؟ چشم؟ :دی
چقد زود گذشت این چند سال، حواست هست؟
میگن خوابیدن در این ماه هم عبادت است.پس بگیر شبارو بخواب،روزهارو هم بخواب،اصلا تا میتونی بخواب..
منکه بعید میدونم بتونم شبا بیدار بمونم وهمچنین بعید میدونم با این گرما و روزای طولانی،روزا بیدار باشم.پس کلا هروز تقریبا 20ساعت عبادت(خواب ) و4ساعت به سایر امور زندگی...
خدایا به حق هشت وچهارت
ببخش مارا،شتر دیدی ندیدی
من به این فلسفهای که گفتی عمیقا باور دارم! حتی خودت دیدی که، تو غیر ماه رمضان هم اجراش میکنم!
منم ازینکه نمی تونم یه دیندار واقعی باشم (نماز و روزم به وقت باشه و اصول و فروع دین رو اجرا کنم اونم به درستی و منطقی) از خودم متنفر میشم
همیشه دنبال گریز و فرار هستم البته به اقضای کار حسابداری که دارم، میگم.
و تا حالا کسی رو ندیدم که واقعا بتونم اوشونو الگو قرار بدم
از دروغ گرفته تا دو بهم زنی و فتنه گری در ذات افراد دیدم و اسم خودشونو گذاشتن مسلمان
چرا بعضی از افراد فک میکنن که مسلمان بودن ینی تو ماه رمضان نماز و روزه بگیرن، دیگه تمومه
من از خودم ناراحتم
خودم جان، حداقل من خودم رو که میبینم همینطورم که تویی. با این تفاوت که واقعا حس و حال فکر کردن به اینطور چیزا رو ندارم دیگه :دی
در کل من ترجیح میدم اگه چیزی هست با خودم باشه، کمتر در مورد بقیه قضاوت کنم و بیشتر سعی کنم اگه بتونم عیبهای خودم رو ببینم! بقیه هم خود دانند، به من چه :دی
قدمت آرامش من تو شبای رمضون بیشتره
به سلام! چه عجب! تعجب شلیر جان!
والا من این چند سال اخیر همهش تابستونهای پراسترس داشتم! اینه که یادم نمیاد آرامش ماه رمضون رو :دی
التماس2آ
محتاج ۲آ رئیس!
سلام
آیا به وبلاگتون خوش اومدم؟
سلام!
مسلما خوش اومدین! ولی ای کاش اسمتون رو میدونستم :)
اون کلید ، کلید در خونتونه احتمالا توهم از اون دست آدمایی که آخرین نفر تو خونه میخوابن و در رو قفل میکنن .
جزوه بازده به مقیاس رو چرا انداختی اون زیر ؟
لیوان چاییت چرا اینقد کوچیکه؟
این موقع شب به کی زنگ میزدی؟
مگه وقتی میخوابن در رو قفل میکنن؟ :))
به درد نمیخورد! ولی خوشم میاد که تشخیص دادی :))
راستش چندین دفه تا حالا به حجم لیوانها اعتراض کردم، ولی کسی وقعی ننهاده :|
اینو گفتی یاد یه جک افتادم امروز تو جملک میخوندم، نوشته بود: «زنگ زدم ۱۱۸ گفتم شماره ادیسون رو دارین؟ اونم یه شماره داد. زنگ زدم یه خانمی گفت بیمارستان فارابی بفرمائید» :))