نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

ضرایب متقارن

 * درس ِ امروز ِ من از میانترم ِ حل عددی ODE این بود که «وقتی ضرایب چندجمله‌ای متقارن باشن، یکی از ریشه‌ها منفی یک‌ه!».

امتحان تحقیق ۲ با ۱۴ روز تاخیر

 * امشب راه میفتم برم شهر دانشگاه ِ ارشدم. چهارشنبه امتحان تحقیق ۲ دارم و چون معلوم نیست استاد برای امتحان چه تصمیمی میخواد بگیره، لاجرم یک روز زودتر میرم که مشکل احتمالی هم ان‌شاالله نباشه.

 * نتیجه برام مهم نیست، من با توجه به شرایط این روزهام،  تلاشی رو که میتونستم داشته باشم، داشتم، اما امیدوارم که حتی اگه ۲ شدم، شخصیت‌م زیر پای کسی (!!!) له نشه!

لو باتری!

 * یکی از سرگرمی‌های بچه‌گی‌هام، این چراغ‌قوه‌هایی بود که کل تجهیزات‌ش یه دونه باتری قلمی بود و یه دونه لامپ ۱.۵ وات و یه دونه کلید. خودم با پتو برا خودم شب مصنوعی درست میکردم و تخیل خودم رو با چراغ‌قوه‌م پیاده میکردم! و روز عزا هم وقتی بود که باتری چراغ‌قوه سر ناسازگاری و تموم شدن میذاشت! با هزار جون کندن و دندون روش فشار دادن و تو آب جوشوندن زنده نگه‌ش میداشتم! دقیقا مثلا همین اسمایلی که نه جک! تو نباید بمیری!

 * این روزهای خودم هم شده مثل اون باتری ِ چراغ‌قوه. ربع الا بیست دقیقه درس میخونم، به شدت خواب میریزه تو چشمام و حدود دو ساعت میخوابم و این چرخه کم‌کم داره برام تبدیل میشه به یه عادت! به زور یادآوردن دندون استاد و چایی ِ داغ خودم رو بیدار نگه میدارم! مثل همون اسمایلی.


پ.ن: ذات امتحان همین‌ه! موقعی که میخوای برا امتحانا درس بخونی، هر چی از هر جای عالم که تا حالا باهات کار نداشتن میان سراغت!