* آقا یه غلطی کردم اومدم این مجمع دیوانگان رو راه انداختم! والا! بالله، به پیر، به پیغمبر، قصد خوبی داشتم، دیگه این همه فشار چیه دارین میارین؟، ظرفیت فشار من محدودهها!!! حالا گفته باشم، دیگه یه موقع خودتون باید پول دوختش رو بدین.
* بعضی وقتا آدم باید بگه بیلاخ، یعنی از من بپرسن که بامعنیترین کلمه ترکی که بلدی چیه؟ میگم همین بیلاخ. یارو نشسته بالای گود میگه چپهش کن، چپهش کن!، خو د لامصب میتونی چپهش کنی بیا خودت چپهش کن ((: بیلاخ!، همهش که من نمیتونم چپهش کنم :دی
* میگن فشار روحی که زیاد بشه، اگه شاعر باشی، جفنگ میگی، اگه اخوند باشی ملت رو میفرستی جهنم، اگه استاد باشی همه رو میندازی، اگه دکتر خودم باشی هیچی نمیشی ((:
* الان خیلی معلومه دارم چرت و پرت میگم؟
باور کن!!!!!
یعنی همینقدر شدید!
خیلی معلومه
دقیقا چیو باید چپه ش کنی؟
نمیدونم ((:
دیگه بفهم دیگه، فشار روانی زیاد بوده
خوب گفتن همین به اصطلاحات جفنگیاتم گاهی کمک می کنه
چه قدر این پیشی ملوس بود
کمک نمیکرد نمی نوشتم، خیلی خوبه گفتن بعضی جفنگیات!
بعد قابل شما رو ندارهها!!!
واضح میباشد!!!
چی؟
فکر کنم الانم دقیقا همون حس زمان ِالهام این شعر رو دارید!! ولی خب هنوز به مرحله ی عملیاتی نرسیده!!!! دی:
الان سرخوشیش رو ندارم :دی
این پسره الدان چه کامنت باحالی گذاشته
:))