* نمیدونم شما هم تجربه کردین که هر وقت از جلوی یخچال رد میشین، انگار یه چیزی هست که داره داد میزنه بیا منو نجات بده! بیا منو بخور! و یا هر وقت چشمتون به گوشی بیفته لاکش رو باز کنید و الکی یه دور تو برنامههاش بزنید، یا حتی وقتی دارین از جلوی در دستشویی رد میشین، یه کی هست که میگه بیا! شاید یه ذره باشه.
* تازگیا یه سندر ُم -البته اگه بقیه هم اینطور باشند و بشه اسمش رو گذاشت سندرم- دیگه هم پیدا کردم و اونم اینه که هر دفه از جلوی کامپیوتر رد میشم، یکی هست که ندا میزنه بیا! بیا! شاید یه ایمیل مهم از رئیسجمهور داشته باشی، بیا شاید یه آموزش خیلی خیلی جدید منتشر شده باشه که تا فردا پاک میشه، بیا بیا ... بیا بیا ... .
* این ندا زدن از نوع فصلیه، وقتی که کنکور تموم بشه، اینم تموم میشه. ترم ِ ۵ که جبر خطی داشتم، یه چیزی بود که ندا میداد که بیا! بیا! شاید یه تمرین باشه که اگه حلش نکنی، یکی دیگه حل میکنه.
* واقعن حیفه اگه سازمان سنجش، منو با این همه استعداد متفاوت، که تو هیچ جونوری نمیشه مثلش رو پیدا کرد، تو یکی از بهترین دانشگاههای ایران پذیرش نکنه. من غصه خودم رو نمیخورم، غصه آیندگان رو میخورم که از نعمت دیدن اینطور جونوری تو کتابهاشون محروم میشن.
* الان هم هی میخوام این پست رو تموم کنم و برم بشینم معادلات بخونم، ولی یکی هست که داره ندا میده بابا بنویس که اگه تو نباشی فردا روز مامان باباها اگه بچههاشون خطا کردن، کسی رو ندارن که بگن ببین! فلانی هم حرف گوش مامان باباش نکرد اینطور شد، بنویس که اگه تو نباشی فردا روز یه پیرمرد نمیتونه نسل بعد خودش رو نصیحت کنه که نون رو از وسط کوچه بردار ِ و بذاره بغل دیوار و برای مثال هم بگه فلانی پاش رو گذاشت روی نون اینطور شد، بنویس که اگه تو نباشی فردا روز برادر خواهرات نمیتونن بچههاشون رو نصیحت کنن که درس بخونین که اگه نخونین میشین فلانی؛ خدا رو شکر که من گوش به حرفش نمیکنم و نمینویسم! کلن از چــُسناله خوشم نمیاد! حالا گیرم که من اینا رو نوشتم، که چی مثلن؟ به جز اینه که چند دقیقه وقتی که میتونستم حل معادله درجه دوم با ضرایب غیرثابت رو یاد بگیرم، صرف این کردم که اینا رو بنویسم؟ آدم همیشه باید عاقل باشه، ببینه چی به نفعشه، چی نیست! الان من باید تمام تلاشم رو بکنم برای هفته بعد، بروز کردن وبلاگ و اینا که نشد کاسبی.
* خدا رو شکر که من آدم عاقلیم.
سلام
مطالبی که می نویسی کلا جالبه و البته یه کمی فراتر از سنت... اصلاً هم آدم رو نمی بره به سمتی که بهت گیر بده!
موفق باشی؛
مراقب خودت و همه اون مقدساتی که نوشتی باش!
سلام.
از لطف شما ممنونم. من از اینکه یکی باهام کــَل بندازه خوشم میاد اتفاقن :دی
ممنونم. انشاالله شما هم موفق باشید.
جوری میگید همه، انگار چقدر هست! همهش ۱۲۴ هزار و ۱۷ نفر میشه :دی
سلام

کاملا با این ندا ها مواقم
مخصوصا ندای کامپیوتر و نت که به هیچ عنوان نمیشه ازش گذشت
سلام.

خوبه پس تنها نیستم
باید کاری کنیم که همه کامپیوترا بسوزن
وای نگو که این درد همه ماست و از قضا علت عقب افتادگیمونم همینه. به نظر من باید چند تا جراح وارد کنیم واسه اینکه چند تا سوچور(بخیه)بزنه اون ناحیه رو بلکم یه پیشرفتی کرد این مملکت
بی ادب
ولی اگه جراح وارد شد، من حاضرم نفر اول باشم
ا!
من نمیدونستم این چیزا اثراته کنکوره ولی!
چه جالب!
همهی اینا که اثرات کنکور نیست! ولی خب! کنکور بی اثر هم نیست
تو خودمی؟! یا من خودمم؟! یا تو خود منی؟! یا من خود توام!؟ یا چی؟!
ببین اینا خودااااااییش اثرات کنکوره
نگران نشیا...آخر این ماه؛ دیگه همه چی تمومه!
آره؛ یکم دیگه هم تحمل کن دکتر
من میتونم
حالا همه ی اینا یه طرف اون افسردگی پس از زایمان (بعد امتحانات) یه طرف ! دیدم که میگم
راست میگی! اون ترمای جهالتم که درس نمیخوندم، این موضوع خیلی آزارم میداد!
وقتی کنکور رو بدی دیگه هیچکی صدات نمیکنه..اینا همه از اثرات میل پنهانی فرار از درس خوندنه داداش من
فقط یه کنکور داده، حال کنکوری رو میفهمه :دی
این عکس مبیناست؟!
نه، ولی این عکس مبیناست: http://porpot.blogsky.com/1390/11/15/post-533
با همش موافق بودم جز عاقل بودنت
اسم پستتو دوست داشتم
نامرد
اسم پستم هم تو رو دوست داره :دی