محضر مبارک حضرت آیتالله جناب آقای طباطبایی
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
جوانی هستم ۲۲ ساله، که تنها ممکن است شما باشید که به این سوال من پاسخ بگویید. در محیط و شرایطی زندگی میکنم که هوای نفس و امیال بر من تسلط فراوان دارند و مرا اسیر خود ساختهاند و سبب بازماندن من از حرکت به سوی الله شدهاند، درخواستی که از شما دارم این است که بفرمایید بدانم به چه اعمالی دست بزنم تا بر نفس مسلط شوم و این طلسم را که همگان گرفتار آنند بشکنم و سعادت بر من حکومت کند؟ نصیحت نمیخواهم، بلکه لطفا دستورات عملی برای پیروی لازم دارم.۲۲ / ۱۰ / ۱۳۵۵
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
برای موفقشدن و رسیدن به منظوری که در نامه مرقوم داشتهاید، لازم است همتی برآورده و توبهای نموده، به مراقبه و محاسبه بپردازید. به این نحو که هر روز که هنگام صبح از خواب بیدار میشوید، قصد جدی کنید که در عملی که پیش میآید، رضای خدا را مراعات خواهم نمود، آنوقت در سر هرکاری که میخواهید انجام دهید. نفع آخرت را منظور خواهید داشت، به طوری که اگر نفع آخروی نبود، انجام نخواهید داد و وقت خواب چهار پنج دقیقه در کارهایی که روز انجام دادهاید فکر کرده و یکییکی از نظر خواهید گذرانید. هر کدام مطابق رضای خدا انجام یافته شکر کنید و هر کدام تخلف شده استغفار. این رویه را هر روز ادامه دهید، این روش گرچه در ابتدا سخت است و در ذائقه نفس تلخ، ولی کلید نجات و رستگاری است و هر شب پیش از خواب، اگر توانستید سورههای مسبحات (حدید - حشر - صف - جمعه - تغابن) را بخوانید و اگر نتوانستید تنها سوره حشر را بخوانید و بعد از بیست روز حالات خود را برای بنده بنویسید. انشاالله موفق خواهید بود.
* منبع: یه تقویم هدیه بود که این توش بوده و کاغذ پاره شدهش روی میز کامپیوتر من افتاده بود.
خب این راه حل خوبه ولی مشکل اونجاست که اول هرکاری عمرا یادم باشه به اونایی که گفت فکر کنم، خب من قبلا تلاش کردم ولی خب یادم نمی مونه :( خیلی بده دیگه ! اه :( :(
فرفری روی دنده نق
آره، منم همینطورم. خیلیهای دیگه هم همینطورن.
ولی من بعضی وقتا هم که یادم میاد، خودم رو میزنم به اون راه ؛)
۵۵؟!!!!
ای وای دیشب گذشته و من هیچی نگفتم!
الان سرم داره می ترکه از درد!
صبر کن فردا میام!
من فقط میخوام لینکام اونجوری بشه ثبر کن یه وبلاگی بود...پیداش کنم بهت میگم...
سرم...! :(
فرصتها مانند ابر بهاری میگذرند «حضرت امیر (علیه السلام)»
بله :دی
خدا بد نده؟! چیزی شده؟!
ظاهرا خیلی سردرد شدید ِ که صبر رو نوشتی ثبر. امیدوارم بهتر باشی.
اوکی.
وای دیروز شیفت داشتم یکی از این همکارا کلا رو nerve من بود نتیجه ش واسه من فقط یه سردرد وحشتناک بود، اصلا گوش به حرف نمیداد ...!
http://javgiriattt.blogsky.com/
این اون وبلاگست که گفتم...لینکدونیشو نگاه کن
خب خیلی رک ازش بخواه که رو نروت نباشه، البته اگه طرف شعور داره، اگه نداره هیچی نگو، بدتر میشه، البته میتونی به سوپروایزری چیزی شکایت کنی.
تو گوگلریدر پوشه مخصوص دوستات رو درست کردی؟
آره ولی گوگل ریدر فیلتره و منم نمیتونم برم توش ...
یه فیلترشکن داشتم اونم دیگه کار نمیکنه:(
خب از این مسیر برو بانو:
https://google.com/reader
Doctors: What I Think I Do.
خواستم اینو ببینم که گوگل پلاس هم باز نمیشه...
چی هست؟ مستنده؟
نمیاد دکتر میزنم کلی طولش میده بعد دوباره گوگل رو میاره
اون doctors.... رو هم از طرف تو اومده بود به جیمیلم از گوگل پلاس...
به نظرت الان چیکار کنیم؟!
آهان! فکر کنم یه چیز بود که من تقدیم کرده بودم به همهی دکترای دنیا و مخصوصا تو :دی یادم نی چی بود، ولی اینطور چیزی بود :دی
نمیدونم!! :( :))
قربون حافظه ت!
بعد بگو میثم عق چی عوق :/
لحن نوشته ی اون پسر برام جالب بود.
آره! رک بود، خیلی هم لیلی به لالا نذاشته بود ؛)
http://joyayekar90.blogsky.com/
من و تو در لینک های روزانه!
ای وای معروف شدیم :))))
نکته این وبلاگ در چیه؟! در لینک دوستان همونجوری که من میخواستمه!! حالا چیکار کنم؟! پسوردمو میخوای؟!
اوووووف!
فکر کن!
میبینم چند روزه هر چا میرم ازم امضا میخوان :دی
ببین اگه خودت بتونی وارد گوگلریدرت بشی و یه پوشه بسازی و دوستات رو بهش اضافه کنی و اونو عمومی کنی، پسورد رو نمیخواد بدی، وگرنه اگه دادی من اصلا آدم خوبی نیستم! همهی ایمیلهاتو دانلود میکنم بعدا میخونم :دی
اوه اوه پسورد ایمیلمو هم باید بدم؟!! من منظورم پسورد وبلاگ بود
ای بابا میثم می بینی آخر من می میرم در آرزوی تم وبلاگ
بیسوادیم بد دردیه!
ببین باید تو گوگلریدر یه پوشه بسازی، بعد وبهایی که دوس داری بهشون اضافه کنی. تلاش کن ببین میتونی؟!
تو قبل از اینکه خودت طوریت شه، منو میکشی :دی من بصیرت بالایی دارم، میفهمم چی تو فکرته :دی
جوانی هستم ۲۲ ساله، ...
جوانی هستم..
جوان...
22سال هست که ...
اصلا ولش کن. (shift+delet)
خوشبختم :)