نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

قافیه که به تنگ آید…

 * یکی از نعمت‌هایی که خدا در دانشگاه به من عطا کرد، داشتن ِ دوست‌های مختلف، با نگرش‌های مختلف بود. من دوست ِ از دل ِ ولایت فقیه داشتم تا ضد ِ ولایت فقیه و البته با حفظ عقیده‌های خودم در منصب قبلی (و احتمالا اصلاح اونها در صورت نیاز و پیدا کردن دلیل منطقی برای این امر) و از طرف دیگه از ۲ سال سال پایینی خودم، تا ۵ سال سال بالایی خودم، یعنی هم یه گستردگی طولی در عقاید و هم گستردگی عرضی در سن.

 * این گسترده بودن طیف دوست‌هام به من قدرت آشنا شدن با زوایای متفاوت و ممکن دید و بعضا توان دید متفاوت رو داد. البته این هم خوب بوده برام و هم بد! خوب از این نظر که از میزان جوگیریاتم کاسته شده، دید منطقی‌تری پیدا کردم و بد هم از این نظر که در هیچ ارگانی نتونستم فعالیت داوطلبانه داشته باشم، به خاطر همون دلیلی که بر خوبی اومد: «مطلق ندیدن».

 * این مقدمه رو گفتم که یه مقدمه‌ی دیگه رو بگم. من یه دوست داشتم ورودی ِ دولت ِ اصلاحات بود، یه روز بحث بر آزادی‌های اجتماعی شد و برای روشن شدن ِ بحث خودش، روزنامه‌ها رو مثال زد و برای نمونه، نمونه نشریات دانشجویی دانشگاه رو در حکومت اصلاحات بهم نشون داد. باقی ِ بحث ِ اون روز به بحث ِ امروز ِ من ربطی نداره.

 * من وقتی اون نشریات رو دیدم، سخت بود برام باور کردن ِ اینکه اینا در دانشگاه ِ کوچک ِ شهرستان ِ کوچک ِ ما نگاشته شدن، «طراحی ِ شکیل، مطالب محکم و مستدل، طنزهای اجتماعی-سیاسی ِ اخلاقی، نشر ِ منظم و هدفمند، هیات تحریریه ِ مشخص»، تمام ِ ۵ ویژگی ِ مثبتی که از اونها به یاد من مونده و الان خاطرم یاری کرد در یادآوری آنها. نشریات نیز از طیف‌های گوناگون بودند، انجمن ِ اسلامی، بسیج و کانون‌های فرهنگی. اما اون پنج ویژگی در همه‌ی اونها کم و بیش صادق بود. این از حکومت ِ چندنگاهی ِ اصلاحات (هر چند به صورت ِ ناقص).

 * امروز ظهر که میرفتم سلف دیدم که جلوی سلف یه برگه میدن (همین عکس بالا)، معمولا من نمگیرم این نوع نوشته‌ها رو و یا اگه مجبورا بگیرم خیلی وقتی براش نمیذارم، اما ایندفه بالای برگه، گنده اسم ِ انجمن اسلامی حک شده بود و خب دلیل وسوسه‌ کننده‌ای برای من بود برای گرفتن اون برگ: «انجمن جایی بود که دبیرستان ِ من در اون گذشت۱.»، گرفتم و الان که اومدم خوابگاه نشستم و خوندمش. تقریبا چیزی ازش عایدم نشد، به جز یک طنز از ابوالفضل زرویی نصرآباد که اونم فکر کنم از تو اینترنت پیداش کرده بودند. البته درکشون میکنم و همین کارشون رو هم ارج می‌نهم، هر چی بود بهتر از این بود که قربان و صدقه و فدایت شوم یک فرد خاص بروند. به هر حال نزدیک انتخابات است و دستور می‌آید برای شبیه‌سازی ِ فضای ِ آزاداندیشانه در دانشگاه.

 * ویژگی‌های نشریه‌های امروز: «اکثرا تک‌برگی و طراحی ِ افتضاح، مطالب ِ ناشی از احساسات یا حاصل از تفکر ِ سطحی، استفاده شدید از ابزارهای بی‌اخلاقی (تمسخر، تهمت و …) به جای طنز، نشر ِ کاتوره‌ای در بازه‌های زمانی تصادفی و هیات ِ تحریریه‌ی یک‌شب‌دورهم!» و البته با این تفاوت نسبت به دولت ِ اصلاحات که «هر کی من گفتم» چاپ میکنه. نتیجه‌ی یک حکومت ِ انحصارطلب.

 * در اینجا قصد تطهیر ِ دولت اصلاحات را ندارم۲، بحث بر سر بی‌محتوا شدن ِ اندیشه‌ی دانشجوهاست. دیگه کمتر کسی وقت میذاره برای مطالعه‌ی غیردرسی (دلت خوش است بالام جان! برای مطالعه‌ی درسی‌اش چقدر وقت گذارده‌ای که برای غیردرسی انتظار داری؟)، من خودم چند وقتی هست که جامعه‌شناسی گیدنز رو شروع کردم به خوندن، حداقل من الان یادم نمیاد کسی اومده باشه و من رو در حال مطالعه این کتاب دیده باشه و نگفته باشه «بابا این چرت و پرتا چیه میخونی؟». البته این نخواندن‌ها از دید من، به خاطر عدم ِ نیاز است، کسی که اندیشه‌ای جز اندیشه‌ی رئیس دارد که حق ِ حرف زدن ندارد، کسی هم که اندیشه‌ی رئیس را دارد نیازی به حرف زدن نمی‌بیند، حرف بزند برای دفاع از چه در برابر که؟ البته شاید اینجا دوستان ِ دلسوز بگویند «بابا دیگه اینقدا هم وضع خراب نیست و جلوی حرف زدن کسی رو نمی‌گیرن که!»، می‌گویم قبول، نمی‌گیرند، البته تا زمانی که آن اندیشه قوت پیدا نکند.

 * البته همه‌ی این‌ها را گفتم، بی‌انصافی است اگر یادی نکنم از «محکمه»، محکمه نشریه‌ی دانشجویی بود که با همت ِ دانشجویان ِ زبان انگلیسی دانشگاه ِ لیسانسم نشر می‌شد، شاید در برابر ۵ معیار مطرح شده در بالا هنوز جای کار داشت و نمره‌ی کامل را به خود نمی‌گرفت، ولی حداقلش بین نشریه‌های موجود که من دیدم بهترین بود، با همه‌ی سختی‌هایی که در برابر راهش بود.

 * بروزرسانی: اگه ۱۰ دقیقه وقت دارین، لطفا این پرسشنامه رو پر کنید، طرح مطالعاتی یک دانشجوی دکتراست و مشارکت شما میتونه کمک کنه به ایشون برای تصمیم‌گیری بهتر ؛)


۱. به اسم فقط البته و نه عمل!
۲. به عقیده‌ی نگارنده، اگر حکومت به صورت کل در دستان این اصلاح‌طلبان ِ کنونی بود، وضعیت انحصارگرایی شدیدتر و خیلی خیلی بدتر میشد.

نظرات 19 + ارسال نظر
سعید شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:43 ب.ظ http://goo.gl/ki2x7

سلام

ده دقیقه وقت شما کافی است تا این پرسشنامه تکمیل شود. این پرسشنامه بخشی از پایان نامه من در دوره دکترای مدیریت دانش است. همچون سایر پژوهشهای دانشگاهی هیچ اطلاعات حساس یا خصوصی از شما مطالبه نمی کند. ضمن آنکه این فرم در سایت گوگل قرار دارد و نگرانی برای مشکل بدفزار وجود ندارد.
چنانچه لطف کنید و دوستان و همکاران خود را هم ترغیب به تکمیل آن کنید کمک بزرگی به سرانجام رسیدن این پروژه داشته اید.
برای نظریه پردازی، طراحی مدل، ترجمه و اعتبارسنجی این پرسشنامه نزدیک یکسال وقت صرف شده است اما پر کردن آن به سادگی در ده دقیقه ممکن است....

آدرس کوتاه شده پرسشنامه:
http://goo.gl/ki2x7

با احترام

سلام.

با کمال میل به اشتراک گذاشتمش! :)

بهزاد شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 03:59 ب.ظ

بابا این سایت سعید خرابه که
دوبار سابمیت یامبیت .. زدم ارور داد نمیدونم ثبت شد یا نه

من چک کردم بهزاد جان! مشکلی نداره که!

بهزاد شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:15 ب.ظ

وای از دست اینا
همشون ترسو ن
درسته احمدی نژاد افراطیه ولی خدایی باهوش و نترسه
من که دوست ندارم مث زمان خاتمی ملتم تحقیر بشه
سه تا سانتری فیوژ عرضه نداشتن حتی به دانشجوها نشون بدن
الان فک کنم 75 هزارتا سانتریفیوژ نسل سوم دارن کار میکنن(افتخار)
اصولا من ترجیح میدم یه ایرانی دیکتاتور بهم حکومت کنه
تا اینکه یه ترسو به اسم دموکراسی حکومت کنه و جلو غربیها دولا راست بشه
تکبیــــــــــــــــــــــــــــــر

شجاع بودن با حماقت فرق میکنه، یه عاقل وقتی یه سگی رو ببینه که میخواد پاچه‌ش رو بگیره، از اونطرف‌تر رد میشه، ولی یه دیوونه ممکنه اعتنا نکنه و رد شه، این دلیل بر شجاعت دیوونه‌ست؟
البته نه احمدی‌نژاد دیوونه‌س و نه غرب سگ، مثال زدم برات که هر یکه به خط زدنی شجاعت نیست.

در ثانی سیاست خاتمی تنش‌زدایی بود، البته ترسو هم بود، ولی حداقلش با همون سیاست ایران رو از خطر یه جنگ ۱۰۰ درصد نجات داد، بی‌انصاف نباشیم!

زندگی کردن دو شقه نداره که اینطور میگی ؛)
http://porpot.blogsky.com/1391/12/04/post-627

بهزاد شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 04:22 ب.ظ

http://s4.picofile.com/file/7741604729/551330_312202975577828_1841781936_n.jpg

جالب بود!

دونده شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 07:06 ب.ظ

من علاقه ی زیادی به مطالعات غیر درسی دارم.
در واقع برای خودِ دانستن و علم ارزش قائلم. هر چه که آی کیو فرد بیشتر باشه معمولا دامنه ی اطلاعات عمومی و دانشش افزوده می شه!

روزنامه که می خونید، اولین بخشی که مطالعه می کنین چیه؟
شرط می بندم قسمت سیاسی و بین الملل!
درسته یا نه؟

من اولین صفحه رو که دنبالش می گردم، حوادثه!!
و آخرین صفحه ای که ممکنه گوشه چشمی هم بهش بندازم (البته به زووووور!!) قسمت سیاسی و ایناست!!

دیگه بینین چقدر برای قلم شما احترام قائل بودم که همه این پست رو خوندم!(البته اعتراف می کنم که یکی - دو بندش رو جهشی رفتم!!) دی:

خلاصه نه علاقه ای به این بحث ها داشتم و دارم! و نه هیچ وقت نشریات دانشجویی اینطوری نخوندم!!
بنابراین نظری هم ندارم
(یعنی این همه نوشتی که بگی نظری نداری ؟؟؟!!
دی:)


پ.ن:
یعنی از سوی انجمن اسلامی و سایر نهادهای مشابه دستور میامد که فضای آزاد اندیشی رو القا کنین. و نه واقعا اجازه ی ازاداندیشی بدید؟
درست متوجه شدم؟

آی‌کیو ربط داره واقعا؟

من خیلی روزنامه نمیخونم، وقتی هم که بخونم اول سبک زندگی و اینطور چیزا رو میخونم، بعد سیاست‌ش رو، بعد فرهنگ و هنرش رو، بعد حوادث :دی

ممنونم!‌ لطف کردید در حق این حقیر :)

در کل من نشریات دانشجویی رو گفتم و چون دیگه حداقل دور و بر من خبری از نشریه دانشجویی به جز سیاسی‌هاش نیست، لاجرم مثالم هم سیاسی شد.

نه اینکه وزارت تبلیغات داشته باشیم، ولی اینطور چیزی هست که سعی در حماسه‌سازی میکنه :) زبان سرخ و فلان رو یادتون هست که؟ :دی

بهزاد شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:10 ب.ظ

من که اول گفتم نترسه و باهوش
آره فرق میکنه میگن مرز بین حماقت و شجاعت یه تار مو
حالا یه سوال مگه رفتار احمدی نژاد باعث جنگ شد؟!
خاتمی چه کاری تونس برا کشور کنه؟جز این که لیبرالیسم تو کشور رواج بده؟!
خودتم میدونی که مشکل غرب با ایران حکومت اسلامیه و نه رئیس جمهور.
میگی سیاست خاتمی تنش زدایی بود درست
حالا تنش زدایی تونست بکنه؟
اگه منظورت گفتگوی تمدنهاست پیشنهاد میکنم به این کلیپ نگاه کنی:
http://islammovie.ir/files/uploads/filez/1367883353.3608_n_01.zip

تحریم‌هایی که بر اثر سوء مدیریت و آینده‌سنجی شخص ایشون به مملکت وارد شد، زیانش کمتر از جنگ نبود، ارزش پول ایران الان رسیده به معادل خودش در ۸ سال جنگ!
بی‌انصاف نباش! خاتمی تا یه ذره میخواست تکون بخوره مراجع ذارت بهش اخطار میدادن، بنده‌خدا تکون نتونست بخوره! مثل احمدی‌نژاد هم نبود که اهمیت نده به نظر مراجع!
ببین تحلیل‌های حسن عباسی از اینطرف، معادل تحلیل‌های مهاجرانی هست از اونطرف! دو طرف بی‌انصافن و گودرز رو به شقایق ربط میدن!

بهزاد جان غرب یه شخص نیست که میگی مشکلش با فلان چیه، الان همونقدری که لابی‌های صهیون دارن خرج میکنن در نظام سرمایه‌سالار غرب، اگه ایران هم خرج کنه، از فردا شروع میکنن به ایران اسلام فلان گفتن! حتی اگه وضع از اینی هم که هست بدتر باشه، خیلی چیزها رو نخواهند دید، مثل اینکه در عربستان نمی‌بینند! در ثانی ما که خدا نگفته اگه خواستیم مستقل باشیم، منزوی هم باشیم! الان تو رابطه با روسیه شما ببین، فکر کردی مثل روسیه به خاطر خدا از ایران حمایت میکنه؟ یا مثلا چین؟ نه به جان خودم! بحث بحث ِ منافع مشترکه! ایران یه چیز میده یه چیز میگیره! ماهیت مذاکره اصن همینه، خب چه اشکالی داره در رابطه با آمریکا هم اینطور چیزی باشه مثلا؟
هیچ اشکالی! پس چی باعث میشه ما با روسیه مذاکره کنیم ولی با آمریکا نه؟ موضع مذاکره! روسیه از موضع روبرو داره میاد جلو، ولی آمریکا از موضع کبر و ما با کبر مخالفیم.
پس اینطور نیست که فکر کنی غرب کل دستش رو کرده تو یه کیسه که بزنه تو سر ایران که فلان و امان!

بهزاد شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:16 ب.ظ

طبق گیم تئوری دنیا و زندگی (ریز به ریز)دو شقه س
آخر میشه خیر و شر
آبی و قرمز
آها فهمیدم منظورتو
ببین منظورم اینه هر عاملی خودش دو شقه(زوج) میشه
نه اینکه کلا همه چی دوشقه س و رومی روم و زنگی زنگ
و اون مثال زدم که ایرانی دیکتاتور حکومت کنه و...
در این قسمت از زمان بود و با نیم نگاهی به خیر و شر بودن موضوع

نظریه بازی میگه اگر دو شقه باشه اینطور چیزی و فلان! و توسیع‌هایی هم ازش هست حتی ؛) تحلیل‌های حسن عباسی‌وار رو بذار کنار برادر من! حداقل برو دنبالش ببین واقعا اینطور چیزی هست یا نه :دی

نون الف شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:08 ب.ظ http://lore.blogsky.com

\تازه از سر کار رسیدم :(
صب نظر میدم :(

نه خسته!

بهزاد شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:01 ب.ظ

اول اینو بگم من فقط دارم نظر خودم و میگم و اصلا نمیخوام بزور بهت بقبولونم که که حرف من درسته.

خوب منم این حرفایی که زدی میدونم عزیزم از پشت کوه که نیومدم معلومه روسیه و چین به فکر منافع خودشونن و غرب فقط به فکر منافع خودشه و پوله قضیه عربستان هم میدونم و اصلا بحث این حرفا نیست.
بیشتر مشکلاتی که الان داریم درسته بخشیش به تحریم برمیگرده بخشیش هم به خیانت افراد داخلی و اونایی که وجود آدمی مث احمدی نژاد به ضررشونه
اونایی که فقط روشن فکرها و تحصیل کرده ها و هنرمندها رو آدم میدونن و مردم عادی و فقیر و... آدم نمیدونن.
از مختار کیاس تر نداشتیم که حکومت اونو خیانت کارای داخلی از بین بردن و اگه متحد بودن این مشکلات پیش نمیومد
از وقتی که احمدی نژاد پای کار اومد فقط کوبیدنش هم مجلس هم رفیقای خاتمی مث موسوی و کروبی گرفته تا مهاجرانی جاسوس و رفسنجانی و...
عزیز منبخشی از مشکلات اقتصادی داریم بخاطر سو مدیریت دولت های قبلیه چون خودتم میدونی یه سونامی اقتصادی بلافاصله خودش نشون نمیده و چندین سال طول میکشه خودش نشون بده.
بحث امریکا جداس به قول رهبر(که فقط رهبر و از نظر استراتژی سیاسی حسین تا مهدی قبول دارم)
دست های چدنی با دستکش مخملی
ببینم از امام خمینی شخصیت برجسته تر که نداریم
باید بگیم اشتباه کرد که گفت اسائیل باید نابود گردد؟
خو احمدی نژاد هم همین حرف امام خمینی زده
چرا با این طرز تفکر مشکل دارین؟
من خودم غیرتم اجازه نمیده برادر مسلمانم تو فلسطین بی یارو یاور و کمک کشور من باشه و من اینجا راحت باشم و فقط حرف بزنم که آره دموکراسی خوبست و رابطه با آمریکا میتواند بهتر شود و...
وقتی خودت میدونی نفع آمریکا اینه که حکومت اسلامی تو خاور میانه نباشه و...
اونوقت معلومه گفت گو باهاشون معنایی نداره.
از افکار و عقاید همین خاتمی و دوستانش بس که
مردم ریختن تو خیابون و شعار نه غزه نه لنان دادن!!!
حالا بیا حالی کن لزوم خفظ لبنان و سوریه و غزه
از اوجب واجباته
حتی ناسیونالیستهای ایرانی هم قبول دارن که منطقا باید رهبری وجود داشته باشه
منطقا باید ازین کشورایی که نام بردم دفاع و کمک کرد.
در صورتی که میدونیم خاتمی و طرفداراش مخالف رهبری ن.
بعدشم مهاجرانی در حدی نیست که با عباسی مقایسه بشه
اسمشو بذار عباسی وار فکر کردن
اشکال نداره من با افتخار میگم که عباسی وار فکر میکنم و نظر میدم چون با استدلال و منطق حرف میزنه و مدرک میاره
------------------------------------------
حالا من یکم موضع گرفتن فک نکنی دعوا مکنم و...
دیدگاه هرکس برای خودش قابل احترامه
دیدگاه تو هم برای من قابل احترامه

واو! چه نظر بلندی :)

بابایی بحث کلی من اصلا دفاع از کلیت اصلاحات یا هر چیز دیگه‌ای نبود! بحث من خفقان و انحصارگرایی بود که بر کشور حاکم شده!

بعد عارضم به حضور شما نمیشه نقش نابغه‌ها رو در جامعه ندیده گرفت، منظورم کسایی مثل همون روشن‌فکرها، تحصیل کرده‌ها، هنرمندها و … که به نوعی تونستن استعداد خودشون رو کشف کنن. البته بها دادن کلی هم بهشون درست نیست، ولی اینکه بهانه‌ی اینکه فقط اونا آدم نیستن کسی بخواد ارزش برابر با بقیه بهشون بده به نظر من درست نیست! چه قبول کنی و چه قبول نکنی، احمدی‌نژاد خیلی متمایل به عقل‌گرایی در مدیریت نیست! بیشتر ترجیح میده تصمیم‌های احساسی بگیره و کارش رو جلو ببره، شاید در کوتاه مدت این سیاست خیلی هم موفق باشه، ولی در بلندمدت کشور رو به قه‌قهرا میبره.

رد نمیکنم وجود خائنین در کشور رو. به قول تو از زمان مختار بودن و تا ابد هم خواهند بود. ولی اینکه با توهم توطئه بخوای سومدیریت‌های دولت رو ربط بدی به خائنین رو قبول ندارم. ممکنه بخشی از دلیل وضع فعلی کشور مدیرهای خائن باشن، ولی علت تامه نیستند.
بعد اینکه در مورد سونامی که گفتی، باید عرض کنم که حرفت رو قبول دارم! ما ۸ سال دیگه رو هم می‌بینیم، اونوقت ببین آقای احمدی‌نژاد چه کرده!!

قبول! شما میگی احمدی‌نژاد حرف امام رو زد! چرا سال آخر در سازمان ملل از حرف اولش برگشت؟ ما خودمون احساسات جهان رو بدون هیچ منطقی علیه خودمون تشدید می‌کنیم و اسم‌ش رو هم میذاریم انقلابی‌گری. رد نمی‌کنم حمایت‌های خوبی که از فلسطین شد، ولی آیا همه‌ی راه‌هایی که ما رفتیم منطقی و مستدل بود؟ آیا همه‌ی اون رفتارها لازم بود؟

اصلاح‌طلبی رو یه طیف خیلی گسترده گرفتی! اصلاح‌طلبی در درون نظام معنا میشه، با تکیه بر قانون اساسی، کسی که میاد میگه نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و فلان، یکی از اصول قانون اساسی رو قبول نداره، این یعنی در داخل نظام قرار نمیگیره (حالا چه خوب و چه بد!) یا کسی که به دنبال سلطنت‌طلبیه، کلا قانون اساسی رو ممکنه قبول نداشته باشه، اینو دیگه نمیشه بهش گفت اصلاح‌طلب. زمان انقلاب هم از کمونیست تا فلان و مذهبی شیش آتیشه با هم بودن، آیا همه‌شون رو یکی میگیری؟ :)


از اینکه آدم معتقدی هستی خوشحالم :)

دونده شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:00 ب.ظ

بله!
آی کیو با میزان اطلاعات عمومی و دانشِ کلی فرد مرتبطه

پس من آی‌کیو دارم در حد جلبک :دی کلا اطلاعات عمومی‌م زیر صفره :دی

بهزاد یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:59 ق.ظ


احمدی نژاد یه نفر نیست که بخواد احساسی تصمیم بگیره اصلا مگه میشه کشور رو با احساسات اداره کرد!
اگه منظورت اون کار احمدی نژاد تو مجلسه که به نظر احساسی میومد باید بگم که یه تصمیم فوق العاده زیرکانه بود(الته یکم توش نامردی داشت ولی خیلی زیرکانه بود)
یکی از کاندیداهای آینده احتمال زیاد از لاریجانی ها بود اگه احمدی نژاد این کارو نمیکرد قطعا اونها نامزد انتخابات میشدن و...
آها اون قضیه سازمان ملل و بگم برات
ببین اتفاقا اون کار احمدی نژاد هم زیرکانه بود!
غربیها تو رسانه هاشون میگفتن که ایرانی ها اصلا اهل اتدلال و مذاکره نیستن همش میگن اسرائیل نابود گردد و ... آیا میشه با همچین آدمایی که مذاکره حالیشون نیست خوب تا کرد؟یه چنین فضایی درست کرده بودن
همین کار احمدی نژاد که مث قبل موضع تندی نداشت و... تمام نقشه های اونا رو خراب کرد و اتفاقا چاه کن تو چاه افتاد اینجوری:
http://ts4.mm.bing.net/th?id=H.4780063359174243&pid=15.1
-------------------------------------------
امااا ببین جانم بالاخره احمدی نژاد نماینده یه ملته
مثل کاپیتان تیم میمونه باید بهش اعتماد کرد(چون رئیس جمهرو نتیجه افکار مردمه دیگه)
یا حداقل نباید رئیس جمهر کشور خودمون بکوبیم .این به ضرر خود ماست و به خیر یه سری اقشار جامعه که فقط به فکر جیب خودشونن
زمان خاتمی هم همینطور یه سری افراد تند رو نباید رئیس جمهور خودشون اونطوری ضایع میکردن
اصلا این کار تف سر بالاس
نمیدونم ما چه مرگمون شده این نماینده ها چه غلطی دارن میکنن
بجا این که فضا رو آروم کنن ایده بدن فقط بلتن بکوبن و انتقاد کنن.انتقاد باید سازنده باشه یعنی انتقادی که همراه با پیشنهاد باشه.
بابا اصلا رئیس جمهور بد چرا استیضاح نکردنش؟
و تازه الان به فکر افتادن!!ا
به نظر من اگر انتقادی هم هست اول باید از نماینده ها کرد که فقط دارن میخورن و میخوابن
بعد رفت سراغ رئیس جمهور
طرح هدفمندی یارانه ها اصلا به ضرر کشور نبود
بالاخره باید یکی این کارو انجام بده
حال ما مث سال فک کنم 1954 انگلستانه که به این نتیجه رسیدن باید یارانه ها هدفمند بشه
الان ببین چی شدن
من بهت قول میدم هشت سال آینده (اگه این 200 نفری که شست هفتاد درصد ثروت ایران دستشونه بذارن)
حتما نتیجه سیاست احمدی نژاد میبینیم که چقدر به نفع ما بوده
و البته اگه در اواخر امسال اختلافات مذهبی راه نندازن و بازم شیعه سنی به جون هم نندازن
---------------------
در مورد اصلاح طلبی باید بگم اساس شکل گیریش بازم برمیگرده به گیم تئوری
اصول گرا در مقابل اصلاح طلب
هر دو طرف افراط و تفریط میکنن
اون که هیچ
اما من نخواستم اصلاح طلبها رو طیف گسترده ای در نظر بگیرم
من میگم بیشتر اونایی که ضد قوانین الامی و خواستار جامعه سکولار یا لیبرال هستن مجبورا خودشون رو اصلاح طلب میدونن و وقتی وضع کشور متشنج میشه نقاب از چهره شون بر میدارن
ازون طرف داخل اصلاح طلب ها هم میتونه افراد منافق صفت هم وجود داشته که اتفاقا خطرناک تر هم هستن
---------------------------------------
هووومم یه چی دیگه میخواستم بگم یادم رفت
بحث و جمع کن بریم به کارامون برسیم

بحث جمع شد :دی

خودم یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 05:31 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

به حسین:
ممنونم حسین جان به خاطر تذکرت.
سعی میکنم! امیدوارم که بتونم.

دعا کن.

بهزاد یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:26 ب.ظ

ما ایرانی ها عادت داریم تا یکی یه حرف خلاف عقیده ما بزنه بهش برچسب بزنیم یا شک کنیم
دیگه بحث سیاسی با هیچ کس نمیکنم و خودم و به نفهمی میزنم اینجوری بهتره
ممنون بحث و بدون تحقیر کردن جمع کردی میثم جان(گل)
-----------------------
برم سراغ درسام چهارشنبه و جمعه میانترم دارم
دعا کن این ترم معدلم بالای هفده بشه

بهزاد جان من چیزی گفتم که این برداشت رو داشتی؟

واقعیتش حوصله‌ی بحث ندارم، اینها رو هم اکثرا ثبت میکنم برای باقی موندن عقایدم، حافظه‌م اونقدر قوی نیست که یادم بمونه مثلا پارسال چی فکر میکردم، میخوام اینجا ثبت شن تا تغییرات خودم رو حس کنم.

مثلا اونکه شما گفته مگه میشه با مدیریت احساسی مدیریت کرد و فلان، باید بگم که بله میشه، برای دلیل هم رجوع کنید به سخنرانی آقای خامنه‌ای که در مورد ویژگی‌های رئیس‌جمهور مطلوب میگه و میگه که باید یه شبه برا اقتصاد تصمیم نگیره (کاملش یادم نیست چی بود! اگه بخوای میتونم سرچ کنم و پیدا کنم برات)، این رو مثلا مهاجرانی نمیگه، خامنه‌ای به عنوان راس هرم قدرت میگه و این یعنی چیزی هست! شاید بگی که هر چی مگه ایشون گفت همون هست؟ باید بگم که بله! جز این باشه میشه سخن لغو و بیهوده که از شرایط رهبری ساقط میکنه ایشون رو.

در کلیت میخوام بگم که همه‌ی این‌ها جای بحث داره و میشه بحث رو منطقی پیش برد، حالا اگه چیزی گفتم که ناراحتت کردم معذرت میخوام! دلیل تامه‌ش بی‌حوصله‌گیم بوده و البته من حق نداشتم این بی‌حوصله‌گی رو برای تو بروز بدم! این که دلیلی برای تخطئه خودم نمی‌بینم! معذرت میخوام، ازت میخوام که ببخشی و اگه راهی برا جبرانش هست بهم بگی.

-----------------------------

جمعه؟ میانترم چی؟

ان‌شاالله میشه، تلاش کن ؛)

دکتر همساده یکشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:38 ب.ظ

یا الله. یا الله.
سلامٌ علیکم جمیعاً و رحمة الله و برکاته.
مثل اینکه بحث بالا گرفته و بدون حضور دکتر همساده آن را به اتمام رسانیده اند.
بنده فقط یک نکته از قول رهبر عزیزم نقل میکنم و آن اینکه:
رئیس جمهور آینده باید ضمن اینکه دارای امتیازات رئیس جمهور قبلی باشد، از نقاط ضعف او نیز به دور باشد.

ختم جلسه را اعلام می کنم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
-------------------------------------------
ارادت داریم دکتر.
ان شا الله امتحان فردات هم خوب بدی.
از سیاست زیاد خوشم نمیاد. (البته نه اینکه دیگه مرغ منجمد باشم!)
من یک ریاضیدانم. کار من این است که از ریاضی که بهترین نعمت خدا برایم است لذت ببرم.
یا علی.

یا الله، بفرمائید، یا الله، یا الله.
سلام بح بح! حاج دکتر همساده‌ی عزیز، احوال شما؟ خوب استید ان‌شاالله؟
نه جانم! ما نخواستیم مزاحم بشیم!

بیشتر از رئیس‌جمهور ما نیاز به تغییر دیدگاه داریم، البته نظر من روی یک رئیس‌جمهور اصولگرای اصلاح‌طلب است. کسی که با قبول مبانی سعی در اصلاح وضع موجود داشته باشد، یعنی یک فرد معتقد به قانون اساسی.

-------------------

نوکرتم دکتر! جفت چشی!
دعات مثه اینکه نگرفت :دی گند زدم :دی
من از سیاست خوشم میاد، ولی از سیاست‌بازی خوشم نمیاد، سیاست یعنی اندیشه‌ی اداره‌ی کشور و سیاست‌بازی یعنی حیله‌بازی برای اداره‌ی کشور و بدست آوردن قدرت. کسی که از سیاست خوشش نیاد، نمیتونه در مورد خیلی از مسائل دور و برش نظر بده، از قیمت نون تا روسپی‌های شهر.

موافقم! امروز داشتم فکر میکردم ای کاش میتونستم برم روسیه، در یک مکتب روسی ریاضی میخوندم، از شر این کاربردی‌کننده‌ها هم راحت میشدم.

علی یارت!
یا حق.

نون الف دوشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 08:34 ب.ظ http://lore.blogsky.com

پر کردیم :)

ممنانم!

مترسنج سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 09:36 ق.ظ http://dar300metri.blogsky.com/

کاری به بحثای سیاسی پست ندارم...
فقط اینکه روزنامه دیواریای مدرسه آزاد بود و نشریات دانشجویی اینطورن....یا اینکه دانش جو ها دنبال چاپ مطالبی اند که خودشونم نمیدونن چیه... همه و همه برمیگرده به سواد رسانه ای ملت.
فک میکنم ملت، خودشون نیستن!خود خودشونو گم کردن
البته این نظرشخصیه جای بحث زیاده

من منظورت رو کامل متوجه نشدم رئیس،
ولی اصن حسش نیست! ملت حس‌ش رو ندارن! همون سواد رسانه‌ای خودش تو رقابت میتونست ارتقا پیدا کنه، بر اساس نیاز یه ویژگی بهبود پیدا میکنه، نه؟

فری سه‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 06:43 ب.ظ http://labkhkhand.blogsky.com/

داداش این آدرس ایمیل منه. هر وقت فرصت کردی اون کتاب رو برام میل کن. tanx alot

ایمیلت رو چک کن!

چاکر!

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 11:05 ق.ظ

اووو نه فدات شم بووووووس ناراحت نشدم خیلی دیگه خلاصه ج دادی بهم بر خورد(3 دقیقه اول)
جبران میخوای بکنی باید آنالیز حقیقی بالاترین نمره بگیری.
----------------------------------
آره اون حرف رهبری شنیدم (باید بگم آره هر چی ایشون میگه باید قبول کنم .البته این حرف بد برداشت نشه که مث یه برده قبول کنم!)دکتر همساده هم درست و خلاصه گفت همه چیو
من سیستمم میدونی چجوریه؟دوست دارم از اونی که اکثرا مخالفشن تا حد امکان منطقی دفاع کنم هرچند ازش خوشم نیاد!
هدفم از بحث کردن اینه یه چیزایی یاد بگیرم از طرف مقابل نوع استدلال و رفتار مناسب(همچنین لغات جدید یا ازون با کلاساش مثل لغو که الان گفتی) یاد بگیرم
منم همون رفتار آقای خامنه ای رو دارم دنبال میکنم چون لازمه از رویس جمهوری تا وقتی که خیلی شورش در نیاورده دفاع کرد(از نظر سایت خارجی).
همین دیگه بحث تمام شد

حس کردم که به خاطر جواب ندادنم بهت برخورده، برا همین دلیلش رو که حوصله نداشتن بود بیان کردم برات، به هر حال ازت عذر میخوام، امیدوارم درک کنی شرایطم رو.

شرط سخ نذار دیگه :دی
---------------------------------------
و صل الله علی سیدنا :دی

[ بدون نام ] چهارشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 05:39 ب.ظ

خواهش میکنم منم عذر میخوام
دیگه شرایط همینه که هس برا جبرانش اون شرط باید انجام بشه

هق هق هق
قربان اعدام بفرمائید راحت شیم
هق هق هق
:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد