* وقتی به زندگی ِ خودم نگاه میکنم، پر است از اشتباهات ِ تکراری. همیشه و همیشه دقیقا در موقعیتهای مختلف ِ مشابه به هم، تصمیمهای اشتباه ِ مشابه به هم گرفتم! البته این هم از دیدن مثبت میشه بهش نگاه کرد و هم از دید منفی. مثبت از این نظر که پایداری مثالزدنی در اشتباهاتم دارم و منفی از این نظر که در تولید اشتباه خلاقیت ندارم ( +
).
* از اشتباه بدم نمیاد، به هر حال آدمیزاد ممکنالخطاست و منم یه شبهآدمیزادم احتمالا. ولی واقعا از تکرار اشتباه متنفرم! هر دفه که یک اشتباه رو تکرار میکنم حالم به غایت بد میشه (بر عکس وقتی که هر دفه یه اشتباه جدید انجام میدم! اونموقع از فهمیدن جنبهی درست ِ عمل ملذوذ میشم در حدی خری که تیتاپ خورده است!).
* هنوز نمیدونم که اشتباه جزئی از ذات انسانه و یا تحمیلی از بیرون بر انسان. منظورم اینه که انسان با توجه به شرایط، لاجرم تصمیم اشتباه میگیره، یا نه ذاتا علاقه داره به تصمیم اشتباه گرفتن! (که البته این دومی احمقانه به نظر میاد! ولی واقعا موقعیتهایی رو دیدم که اون رو تصدیق میکنن).
* (⚠ محتوای بیادبانه! ⚠) این ترم داره میشه مثل ترم ۴ لیسانسم. وضعیت به شدت شخمیه! خدا رحم نکنه به فاک اعلا رفتم! در تخمیتخیلیترین وضع ممکن به سر میبرم! از همینجا منطقهی گا برام کاملا مشهوده! خدایا خواهش میکنم به خریتم ببخش! ♥
خدا رحم میکنه:))
اون که صد البته! مهم اینه به چه شکلی رحم کنه :))
:)
)
والا من تو این عمر99سالم یادم نیاد اوضاع شخمی نباشه!
خدام که تو قران آب پاکی رو ریخته رو دستمون که : قرار نیس جز این هم باشه!!(خلق الانسان فی کبد...)
در مورد عروج به خاک اعلا هم که گفتنی بسیاره..!
تقلا نکن قانون میدون رو عوض کنی،سعی کن لذت ببری و مهمتر اینکه خودتو اثبات کنی(برات دعا میکنم
رئیس به این نکته پی ببرم که نمیشه قانون رو عوض کرد، دیگه هیچ امیدی برام باقی نمیمونه!
خوب در مورد اولین چیزی که نوشتی ... میتونی اینجوری هم نگاه کنی که هی داره یه مشکل برات پیش میاد چون تو هنوز نفهمیدی که واقعا چی اشتباه ست ... هی انگار یکی میخواد بهت بگه اول مشکل رو حل کن بعد برو مرحله بعدی ... انگاری یکی میخواد بهت یه چیزی یاد بده ... و تو هنوز یاد نگرفتی ... و این م تنبیهه ش که تو یاد بگیری ... پس یه بار دیگه دوباره به اشکال و یا مشکله نگاه کن ... شاید از دیدت یه چیزی جا مونده ...
دوم اینکه باز این شروع کرد ... بزا یه اتفاقی پیش بیاد بعد تموم شده برات بشه ... انقد بد م میاد یکی هنوز هیچی نشده یه زر مفت میزنه که نگو
دیگه ... هیچی چطوری کچل؟
اینکه وقتی از درسی خوشم نیاد نمیخونم، تو بهش چی میگی؟
هاها! اونچه که شما تو سایت گلستان میبینید، من از اول ترم میفهمم =))
مخلصتم! تو چطوری؟
بخیه لازم شدی؟:))
خو بشین درستو خون دیگه
منم دارم میخونم
نت نیا چند وقتی فقط بخون
بابت اون کامپایلر هم ممنون عجب چیزیه
نه! من به خودم فشار نمیارم هیچ وقت :))
باشه! مشکل همین بود که یکی بگه بهم =))
خب مسلمون میشد میخوندم، کرم نداشتم که :))
من نت نیام داغون میشم! موهتادم :))
اون IDE بود!
ولی خدایی خیلی خوبه!
:))
خب باز من بگم یکم تاثیر داره :دی
-------
کد بلاکز IDEبود یعنی چه؟
یعنی یه جور واسط بین کاربر و کامپایلره؟!!
اومدم این کتاب معرفی کنم کتاب طراحی الگوریتمه(مبتدی پایه)
http://sist.sysu.edu.cn/~isslxm/DSA/textbook/Skiena.-.TheAlgorithmDesignManual.pdf
Integrated Development Kit = محیط مجتمع توسعه. هر چیزی که طرف برای توسعهی نرمافزار با فلان زبان میخواد رو در خودش جمع کرده.
ببین من رفتم درس بخونم
تو هم برو آفرین پسر خوب:دی