نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

صدق

 * یکی از خصوصیاتی که خونه ما داره اینه که همه جور آدمی میشه از بین اینایی که میان و میرن، توش پیدا کرد، از اخوند بگیر تا چاقوکش :دی. امشب خونه ما این افتخار رو داره که میزبان یه آخوند نویسنده‌س. البته چون من خسته بودم تو اتاقم خوابیدم که الان که بیدار شدم فقط صداشون میاد اینجا.

 * ایشون در حوزه جوانان کتاب می‌نویسن و ظاهرا خیلی هم برو بیا دارن. از اینایی که صداشون میاد الان من چیزی نمی‌فهمم که معنی‌ش چی هست، ولی این فقط دستگیرم شده که حاج‌آقا خیلی روی تبلیغات شبکه‌های بیگانه و اینا تاکید داره، در حالی که بابای من داره میگه که اخلاق داره می‌میره و اگه روی اخلاق کار بشه شبکه‌های بیگانه هیچ گوهی نمیتونن بخورن :دی (تفسیر خودم بود از حرف بابام).

 * بعد این وسط صدای مبینا میاد که داره تو اتاق بازی میکنه و برا خودش میخونه. ناخواسته صداقت مبینا رو بیشتر قبول دارم.

نظرات 12 + ارسال نظر
دکتر ناشناس چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ

وقتی تو بخش نوزادان انترن بودم یه نوزاد بستری داشتیم که کپی این عکسه بود. تپل و لپ کشونی.بخش نوزادان تنها بخشی است که مریضاش اسم ندارند چون قبل از این که براشون اسم بذارن (یعنی مستقیما از اتاق زایمان) به اونجا منتقل میشن. به خاطر همین ما خودمون براشون اسم میذاشتیم! ما هم اسم اون نوزاده رو گذاشته بودیم تربچه! حالا فکر میکنم این عکس همون تربچه است که بزرگ شده.
من هم صداقت بچه ها رو بیشتر قبول دارم فکر کنم چون خودشونو سانسور نمیکنن.

الههههههههههی هر چند اون موقع بچه‌ها زشتن ولی خب، اون معصومیت آکبندشون باید خیلی زیبا باشه.
خوش به حالتون که با سختی که کارتون داره، باز زیبایی‌هاش رو هم می بینید.

مرجان پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:34 ق.ظ

چه خوخولیه این بچههههههه دلم میخواد مچاله ش کنم
از این صداقت بچه ها نگو که ما رو کشته. یه بار رفته بودیم خونه یه بنده خدایی، به شوخی به صاحب خونه گفتیم که برو برامون پیتزا بخر و اینا، بعد یهویی بچه شون بلند شد گفت قبل از اینکه شما بیاین مامانم میخواسته به بابام بگه همه رو شام دعوت کنیم بعد بابام گفته تعدا زیاده خرجش زیاد میشه پول نداریم مهمونا همه مرده بودن از خنده، صاحب خونه بدبختم قرمز شده بود مثه لبو اینم از صداقت بچه ها.



بچهه بعد از اینکه شما رفتین، کلن زیر کتک باباش مرده

دکی جون پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ق.ظ http://dokijoon007.blogsky.com

بابا دمت گرم دکتر جون . تو آسمونا دنبالت می گشتم کجا بودی تا حالا . خیلی از حرفات خوشم اومد . از آخوند جماعت که صحبت کردی اگه دوتا گوش مفت داشته باشی تا فردا برات ازشون برات می گم . از صداقتشون و از نظرات گهربارشون در مورد مسائل روز دنیا !!!
اگه اجازه بدی لینکت کنم

خواهش میکنم دکتر جان، بابا سعادت حاصل شد و من شما رو دیدم (:
بعد من همه‌ی خانواده‌م عالمان دین بوده‌اندا :دی

بعد من شما رو لینک کردم (:

الدان پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:14 ق.ظ http://macloren.blogsky.com

من اون آخونده و بقیه مهموناتونو تو خواب دیدمساعت ۵.۴۹
آخونده یه تسبیح قشنگی(فک کنم زرد) دستش بود
بعد تو اون مهمونا یه دختری رو دیدم که خیلی ازش خوشم اومد ,که ساعت ۵.۴۹ ساعتم زنگ زد و پا شدم.
راستی خونتونم دیدم
فک کنم من همون تو بودم

جدی؟
راستش من دیشب آخونده رو ندیدم،
ولی ان‌شاالله که خوابت خیر باشه

پ.نون پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ق.ظ http://babune.blogsky.com

به! من اومده بودم لپ این بچهه رو بکشم دیدم قبل از من آبلمبو شد رفت! :) پس من لپ کیو بکشم؟ حاج‌آقا هم که لپش زبره! :(

ببخشید آبلمبو یعنی چی؟
بعد لپ حاج آقاهایی که خیلی ریش دارن خوبه‌ها! تازه ریشاشون نرمم هستن (:

Dead Man پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:45 ق.ظ http://mardmorde.blogsky.com

سلام

یه نظری در مورد پستم دادی . حس کردم توش تعنه ست .

جوابتو همونجا گفتم اینجاهم میگم .

ج . یکی از همون آدمایی که فکر میکنم چرا از دنیا دل نمیکنن خودمم .

میگن خود درمانی کار خوبی نیست . نکن

موفق باشی

سلام.

والا به الله! من اگه طعنه بخوام بزنم، من دوستتون دارم که نظر میدم، وگرنه مریض که نیستم!

بعد منم خیلی به دنیا وابسته‌م، منظورمم این بود که واقعا نمیشه از دنیا دل کند.

بعد من خودم رو درمان نکنم، کی درمان کنه؟

شاد باشی.

دکتر ناشناس پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 02:06 ب.ظ

وای نه. اصلا زشت نیستن. خیلی هم خوشگلن.

قبول کن که زشتن!، حالا چند هفته که گذشت شاید، ولی اول کار خیلی زشتن ((:

آلفا پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:23 ب.ظ http://blackpupil.blogsky.com/

از آخوند بگیر تا چاقوکش!!!!!
از اون حرفا بودا..!!

یه سئوال میثم جان.. الان سر این طفل معصوم روسری گذاشتین که سرما نخوره یا حجابش به هم نخوره؟!

پ.ن: در اینکه شبکه‌های بیگانه هیچ گهی نمی‌تونن بخورن هم با تو موافقم و هم با پدرت..

ولی همین حدوداست جدی (:

خب مطمئنا حجابش به هم نخوره ((:

مرسی، تو خیلی آدم روشن‌فکری هستی

بهار پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ب.ظ

واااااااااااااااااااااااااااااای چقد این بچه خوردنیه:-*
ـــــــــــــــ
وااااااااای میثم دیدی رفتی تو اتاقو اون دختره را ندیدی

خانم بچه‌مون رو کشتی، برو کنار برو کنار خفه شد (((:

ــــــــــــــــــــــــــــ

کو؟ کجاست؟ کی؟ من کی‌م؟

پ.نون جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ق.ظ http://babune.blogsky.com

پسر خوب، آبلمبو نمی‌دونی چیه؟ چه باحال!!

انارو دیدی می‌فشارنش حسابی دونه‌هاش له شه بعد یه گوشه‌شو سوراخ می‌کنن می‌مکنش؟

یا لیموشیرین هم همینطوری می‌شه اول حسابی فشارش می‌دن له بشه ولی پوستش نچاکه اونوقت سوراخش می‌کنن آبشو می‌خورن! یه جور سیستم آب‌میوه‌گیری طبیعی! ما قدیما خیلی اینکارو می‌کردیم الانا مد نیست.

یه چیز گرد و قلمبه رو که خیلی دستمالی کنن می‌گن آبلمبو شد :) مثلا این لپو هی بگیرن بکشن!!

ئه چه با حال ((: من با اون روش آبمیوه‌گیری انارش آشنا هستم.
مرسی بایت اینکه به اطلاعات اجتماعی-عمومیم اضافه کردین (:
بعد لپ این جیگره تو پست رو اگه زیاد بکشی بزرگ شد زشت میشه هیشکی نمگیردشا! اونوخ خودت باید بیای خواستگاریش، گفته باشم!

Dead Man جمعه 14 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:23 ق.ظ http://mardmorde.blogsky.com

سلام بر دکتر خودش .

داداش من به خاطر اون حس یهویی معذرت میخوام .

حسه دیگه . میاد و میره .

انصافا فقط قصد داشتم که بدونی که منظورم خودمم بودم .

و الا دعوا نداریم که . ما هم شما رو دوست داریم .

مرسی

سلام علیکم و رحمه الله اسمایلی حاج آقا.

نه بابا، معذرت چرا؟، شما عزیز دلمی دل انگیز. بعد منم شما رو دوست دارم، ولی بگم؟ بگم که خیلی شما رو دوست دارم؟ :دی

شاد باشی دوست من.

دون ژوان شنبه 15 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:52 ق.ظ http://www.don-juan.blogsky.com

مطمئن باش که صداقت مبینا بیشتره.

فکر کنم،
احتمالا همینطوره.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد