* اینجا گفتم که باید فرم حلقه مطالعاتی که قول دادم و اینا رو طراحی کنم، حالا یادم اومد ((: اصلن حوصله کد نوشتن ندارم ساعت چهار و ربع کم، میرم میخوابم، فردا هم که میرم دانشگاه و برمیگردم، پس فردا هم که فقط ۵ و نیم، ۷ و نیم کلاس دارم، پس پس فرداش هم یه خاکی تو سرم میکنم :دی.
* جدی خیلی بده که برنامه به هم بریزه. از بدقولی هم بدم میاد (من اصلن بدقول نیستما، اصلن، مثلن این من نبودم، لعنت به دروغگو!!)، حالا نخوام مطلقنگر باشم، من سعی میکنم بدقول نباشم.
* جدی جدی سرم شلوغهها ((: الان ۴ روزه حموم هم نرفتم، الان پشهها همینطور تو موهام اسکیت بازی میکنن، مثه اینایی که میرن تو جنگلهای پوشیده از برف اسکیت بازی میکنن.
میثم شپشو
تازه میخوام پرورش شپش صنعتی راه بندازم ((:
مگه حتماً باید خبری بشه تا بری حموم؟
مگه نشنیدی که نظافت نیمی از ایمانه؟
زن گرفتن هم نیمی از ایمانه، حالا مگه کسی برا من زن گرفت؟
سلاااااااااااااااااااااااااااااام
خوبی ؟ خوشی ؟ سلامتی ؟
به من چه ؟ بعله . حق با شماست به من چه .
کاش منم پشه بودم یه اسکی میرفتیم . خدا نخواست دیگه .
منم خیلی سرم شلوغه ولی به خاطر باشگاه مجبورم حموم برم چون اونجوری دیگه بو گند میگیرم اگه نرم .
فعلا
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام

آدم باید اینقدر چرک کنه که خودش چرک بندازه 
مرسی، مرسی، شکر خدا، تو خوبی؟
والا! پشه هم نشدیم لااقل یه اسکی بریم!
بعد من کلن حوصله حموم رفتن ندارم، خیلی کار بیخودیه
یا علی.
سلام
امیدوارم هیچکس باعث نشه که برنامتون بهم بریزه.
حلالش کنید.
سلام.
به نظر خودم این خودمم که باعث میشم برنامهم به هم بریزه، شرایط بیرونی خیلی موثر نیست (هست، ولی خیلی کم).
ای بابا! ملت باید منو حلال کنند، من کی باشم که بخوام حلال کنم؟!
سلام...
هه هه...
چه باحال!!!
بزار پشه ها یکم حال کنن خوب...
هه هه...
منتظرم...
دلم میخواست بذارم،
ولی دیگه نشد ((
میبینم اینجا یه بویی میاد :)
به خدا من رفتم حموم ((:
اول
واسه پست جدیدت میگم. رمز که ندارم. اینجا کامنت میذارم. از اونجایی که از عنوان مطلب میشه فهمید باید بگم که شعرتون بسیار بسیار زیبا و حکیمانه و عالمانه و شاعرانه بود. باریک
مرسی مرجان. ولی باور کن اگه شعر قابل عرضی بود بدون رمز انتشارش میدادم.
بازم مرسی.
خواهش میکنم. به هر حال ما آمادگی گذاشتن کامنت برای همه نوع پستی رو داریم
مرسی.
خدا خیرت بده دخترم، تو خیلی خوبی (:
عجب پست با رمز؟!!!
نظردهی با رمز؟!!
شعر اول؟!!!
خیلی مشکوک شدیا میثم
بابا چیز خاصی نیست!
اینقدر زاغارت شعر گفتم که روم نشد پابلک باشه!!
به خدا!!