نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

باگ و امروز پلیسی من

 * امروز صبح همینطور تو خواب و بیداری بودم که داداشم زنگ زد adslت امروز تموم میشه، میخوای تمدید کنی و اینا، دیدم که من نیستم تو خونه که بخوام استفاده کنم، بقیه هم کاری به کار این کارا ندارن، دیگه گفتم نه!.

 * بعد همینطور داشتم تو خواب دنده عوض میکردم و میچرخیدم که مرتضی اس‌ام‌اس داد که چرا کافه رو بستی؟ (کافه یکی از زیرمجموعه‌های فروم دانشگاس)؛ بلند شدم که برم چی میگه که دیدم بهع! یا ابلفض! کوش پـَ ؟، دردسر ندم، به علت باگی که تو سیستم بود اون قسمت و همه‌ی پست‌هاش حذف شده بود :|.

 * حالا منو میگی؟، از یه طرف هر آن ممکن بود که اینترنت قطع شه و از طرف دیگه هر آن ممکن بود که بقیه فروم هم به فنا بره، اینه که با امید به خدا شروع کردم به درست کردن و اینا و همین چند دقیقه پیش هم تموم شد، البته اینترنت هم هنوز قطع نشده :دی

 * تو همین هاگیر واگیر برا اینکه تمرکزم (برو بابا! فکر میکنه کی هست که دیگه تمرکزم تمرکزم هم میکنه برا من! چوب‌شور) به هم نخوره گوشیم رو سایلنت کردم، میگی چی شد؟ (جونت در بیاد تو هم! فکر میکنه مسعود کیمیایه و داره آب میزنه تو فیلم، تمومش کن دیگه! والا!) هیچی یکی از اساتید زنگ زده بود و من جواب ندادم :\ آخرین باری که داشت زنگ میزد، دیدم گوشی داره روشن خاموش میشه‌ها ولی چون شماره ناشناس بود جواب ندادم، دقیقا بعد از اینکه قطع کرد مرتضی تو فروم بهم پیام خصوصی داد که دکتر فلانی بهت زنگ زد؟ ((:

 * خلاصه فردا باید تریپ کوچه عل چپی به قول مرتضی بردارم و زنگ بزنم بگم کاری داشتین دیشب رو گوشی من تماس گرفتین؟ :دی؛ البته دلم نمیاد دروغ بگم (برو بـــــــابا! پینوکیو دوران دیگه میگه دلم نمیاد دروغ بگم! مسقطی) همون زنگ میزنم ببینم چیکار داشته، البته اگه کارش تموم نشده باشه و یا خودش زنگ نزنه.

 * اونوخ من با این استاد این ترم نظریه گراف دارم. خیلی آدم خوبیه، به معنای کلمه، من خیلی از اخلاقش خوشم میاد، خیلی خر سواده ولی تو کار تریپ شخصیتی و اینا نیست، در کل بچه خوبیه. الان هم از اینکه جواب ندادم ناراحت نیستم :دی از این ناراحتم که چرا ایشون رو معطل کردم و وقتش رو تلف :(

 * پ.ن : یه چند دقیقه هست که دارم تو گوگل برا این پستم عکس سرچ میکنم، به خدا اگه دنبال عکس سکس بودم اینقدر مورد پیدا نمیشد که الان برا باگ و گل و مثبت و استاد و اینا پیدا میشه. گوگل فارسی تبدیل شده به یه اسپم‌دونی.

نظرات 3 + ارسال نظر
مرجان پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:38 ق.ظ


(این از اون لبخندایی بود که معانی بسیار پیچیده‎ای داره).

هانیه پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:40 ب.ظ http://roozi.blogsky.com/

من در چنین مواقعی برای اینکه دروغ هم نباشه میگم:؛ببخشید استاد دیشب در موقعیتی نبودم که جواب تلفن بدم..امری داشتید:دی

امروز زنگ زد خودش، من خواب بودم، بعد گوشی رو برداشتم اصلن یادمم نبود که زنگ زده و اینا، دیگه هیچی، بنده‌خدا عذرخواهی هم کرد که بدموقع مزاحم شده (ساعت ۱۰ صبح :دی).
این چیزی هم که تو گفتی فکر خوبی بود، ولی ناراحت میشن خو.

مرتضی چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 08:29 ق.ظ http://omid-e-naomid.blogsky.com/

عجب!
پس همین بود که هی می‌گفتی اینترنت ندارم و اینا!

یادم نیست اون روز چی گفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد