نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

فلسفه تنهایی

 * ... کسی را دوست میداری و به هر ترتیب به خاطر او می‌شکنی، در تنهائی‌هایت، کسی پیدا می‌شود و تو را دوست می‌دارد، اما تو او را می‌شکنی و او تنها می‌شود. در تنهائی‌های او کسی پیدا می‌شود که او را دوست می‌دارد و او، او را به هر ترتیب می‌شکند و او تنها می‌شود و در تنهائی‌هایش کسی ... .

 * اینچنین است که همه دوست داشتن را می‌فهمند و همه تنهایند.

 * فی الرساله الی الوصول الی الدکترا، جلد شش، سکشن چهار، صفحه بیست و پنج.

نظرات 16 + ارسال نظر
.... شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:20 ب.ظ

آخ چغرم(همون جگر)
چه زیبا است این دوستی و چه زیباتر این تنهایی

فکر کنم برای خودگول‌زنی این تنهایی رو دوست‌داشتنی کردیم (: نظرت چیه؟

مجید شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:35 ب.ظ http://majidnazari65.blogsky.com/

بـــــله، و این چنین است که همه تنهاییم...

مجید شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:36 ب.ظ http://majidnazari65.blogsky.com/

حالا شکستی یا شکستوندی؟

ببین این یه درخته خب؟ بعد تو هر درخت هم ما یه راس از درجه یک داریم، من همونم (: فقط شکستم :دی کی من کج و کوله رو دوست میداره بابا!

وکیل الرعایا شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:34 ب.ظ http://razeman.blogsky.com

این زنجیره ی فکره ... و درون همه انسان ها وجود داره ... تا زمانیکه دو سر این زنجیره به هم وصل نشه ... همه احساس تنهایی میکنند ...
رستاخیز یعنی وصل شدن دو سر این زنجیره به همدیگه ...
عکس خیلی قشنگی بود ... با اجازه کپی کردم ...
و همچنین موضوع و بیانی زیبا ...

یعنی تا روز رستاخیز همه باید این تنهایی رو حس کنند؟ همه باید تنها باشند؟

خواهش میکنم.

سعیده شنبه 25 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:27 ب.ظ


ههههههههعی

ر.ک: http://porpot.blogsky.com/1389/11/08/post-284

دکتربانو یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:12 ق.ظ http://drbanoo.blogfa.com

مشکل من اینجاست که نمی دونم دقیقا دارم میشکونم یا شیکونده میشم!

امیدوارم که هیچکدوم نباشه (:

فرفری...! یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:48 ق.ظ http://reminders.blogsky.com/

چه قشنگ بود دکتر :) برو تو کار متن های ادبی ، رمانتیک ...:) خوشم اومد!

ممنون (: میترسم شکسپیر تو گور بلند بلرزه، وگرنه همین کارو میکردم :دی

فرفری...! یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:50 ق.ظ http://reminders.blogsky.com/

این کودک درونتون یا هر بنده خدای دیگه ای که هست اینجوری نشسته لب آب . با یک اشاره راحت با کله رفته تو آب یا بهتره بگم اون سنگ بزرگه!
خلاصه بگو مواظب باشه! بهتره در وضعیت stable قرار بگیره!

عادت داره (: حواسش هست.
ممنون بابت توصیه.

اقلیما یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ق.ظ

آدم ها می آیند
زندگی میکنند می میرند و می روند
اما فاجعه ی زندگی تو آن هنگام آغاز می شود که
آدمی می رود اما نمی میرد
می ماند
و نبودنش در بودن تو
چنان ته نشین می شود
که تو می میری
... در حالیکه زنده ای!

(الان یکسال و شش ماهه که من مرده ام...)


زیبا بود. خیلی زیبا بود.

مدیر یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ب.ظ http://timarestan.blogsky.com/

علی شریعتی:
من تو را دوست دارم
تو دیگری را
و دیگری دیگری را!
و اینگونه است که ما تنهاییم!

با نظر بچه ها موافقم...عکس خیلی باحالیه...

دکتر شریعتی هم مثل من فکر میکرده

(:

همسایه یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:31 ب.ظ http://hamsaaye.blogfa.com/

پس همش زیر سر اون اولی است اگه می‌اومد دست اون کسی که اول شکست رو میگرفت و بلندش می‌کرد این دومینو ادامه پیدا نمی‌کردم ما که میخوایم ازین تسلسل خارج شیم دو تایی با هم

این حلقه باید از جایی شروع میشد،
تنهایی جزئی از داشته‌هاست (:

..؟؟ یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 04:12 ب.ظ

یه فلسفه تنهایی دیگه هم هست اینکه مهم نیست که کی تو رو دوست داره مهم اینه که تو کسی رو دوست نداری و تنهایی بهترین روزهای زندگیته!!

(:
شب درازه البته :دی

..؟؟ یکشنبه 26 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:06 ب.ظ

ها ها ها ها!!
بشینید و ببینید((:

(:
من صبرم زیاده

بهار دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ق.ظ

قبلا خونده بودم این متنو ولی نه به این قشنگی دکتر جان:)

اینو هم یکی از اقوام دور دکتر شریعتی نوشته :دی

وکیل الرعایا دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 06:19 ب.ظ http://razeman.blogsky.com

نه لزوما ... همه چیز بستگی به تو داره ... اگر با آگاهی از اینکه در این دنیا تنهای تنها هستی و یا بهتره بگم در دنیای خودت تنهای تنها هستی ... ( مثل جلسه ی امتحان ) دیگه از این تنهایی رنج نمی بری و اتفاقا با اینکه می دونی تنهایی ، احساس تنهایی نمیکنی و یا رنجت نمیده ...

نمیتونم درک کنم!
یعنی تا جهان‌بینی‌م رو با خودم مشخص نکنم، نمیتونم هیچی در این مورد بگم.

سکوت ماه چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 08:13 ب.ظ

طرز نوشتنتون انقدر خوب و البته بامزه بود(نظر شخصی) که امروز کلا 3 ساعتی داشتم وبلاگ شما رو می خوندم ...البته که امروز کلا بیکار و الافم بعد اون همه امتحان برا این مطلبم نظر گذاشتم چون امروز دقیقا داشتم به همین مورد فک می کردم .

مرسی :)
خوشحال میشم در مورد بقیه پست‌امم نظرتون رو بدونم.

پ.ن: چه اسم قشنگی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد