نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

در انتظار شکفتن

 * بابا این سی روز هم تموم نمیشه راحت شیم :دی

 * این چند روز دارم یه کم درس میخونم، شرط می‌بندم که اگه الان من مثلا قرار بود 27 بهمن یه چیز خیلی خوب بهم جایزه بدن، الان 25 مرداد بود، نه چندم (واقعا چندم؟!) دی. امیدوارم که حداقل سی روز دیگه اگه نتیجه هم نگرفتم، از خودم به خاطر این سی روز لااقل راضی باشم، ان‌شاالله.

 * بعد برید بگید دکتر شدن آسونه و فلانی الکی مدرک گرفته و اینا :دی واقعا چقدر من باید غصه بخورم به خاطر این پی‌اچ‌دی‌م :دی

 * عنوان و عکس از اینجا.

نظرات 9 + ارسال نظر
belladona پنج‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:36 ب.ظ

شکفتنتم می بینم. نزدیکه نزدییییییییییییییییک

ان‌شاالله :)

آرزو جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ق.ظ

شکفتن ... تا باشه از این شکفتنااااا...

ممنونم خانم دکتر ؛)

مجید جمعه 23 دی‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ب.ظ http://javani.blogno.ir/

این سی روز هم تموم میشه. بعد میبینی که راحت نشدی هنوز (ستاد تضعیف روحیه جوانان)

از غصه این پی اچ دی پوست و استخون شدی اصن

با حال بود
(کیف کردی سیب‌زمینی بودنم رو؟ :دی)

می‌بینی تو رو خدا!؟

فرفری شنبه 24 دی‌ماه سال 1390 ساعت 06:37 ب.ظ http://reminders.blogsky.com

دکتر اومدیمو فردا من مردم، اومدیمو اصلا یادم رفت چه میدونم!
الان که یادمه خدمتتون عارضم که:
تولدت 27 دی مبــــــــــــــــارک :)
بست ویشز!

دور از جونتون. ان‌شاالله که سال‌های سال کامنتور ثابت خواهیم بود :)

ممنونم خیلی خیلی
مفتخرم به داشتن دوستانی مثل شما

belladona دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ق.ظ

من جدیدنا به این نتیجه رسیدم که دکتر شدن، جون کندن می خواد اصلا نه دکتر شدن هر چی مثلا سحر خیز شدن و یا آدم شن هر چی. اصلا شاعر علیه الرحمه می فرماید آزادی خون می خواهد! یه چی تو همین مایه ها!
پس نوشت:در رابطه با اون سحر خیز شدن دوست دارم دستم به اون یارو برسه که این به خیال خودش طنز رو ساخت که سلامتی اونایی که صبح از خواب پا میشن و میگن بی خیال درس و کتاب بذار امروز به خودم استراحت بدم و این مزخرفات! بنده تحت تاثیر همین ... شعر ها دو تا صبح به خودم استراحت دادم یه بارش استاد توبیخ کرد یه بارشم رفت تو جلسه شورای آموزشی گروه مطرح شد!

غریبه که نیستی منم به این نتیجه کم‌کم دارم میرسم. حیف که دیر! احتمالا به خاطر این دیر فهمیدن یک سال از عمرم تلف خواهد شد، ولی ارزشش رو داره، امیدوارم از این به بعد تو ترو وی (True Way) قدم بردارم.

:))
من به تو افتخار میکنم :))

پ.ن: خوش به حالت که هیات علمیتون اینقدر گیر میدن.

بچه شیر دوشنبه 26 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:48 ب.ظ http://anahno.blogsky.com


4کریم دربست!


آقایی ؛)

دکتربانو سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:07 ب.ظ http://drbanoo.blogfa.com

میثم جان تولدت مبارک. امیدوارم امسال یکی از پر شکوفه ترین سالای زندگیت باشه.

ممنونم هدی جان. ان‌شاالله که اینطور خواهد بود
آرزومند شادیتم.

دکتربانو سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:27 ب.ظ http://drbanoo.blogfa.com

موجی و آفت آسایش توست
مفهوم بودن در کوشش توست


موجیم که آسودگی ما عدم ماست.

پ.ن: البته نه خیلی دیگه عدم آسودگی :دی

فرفری سه‌شنبه 27 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:55 ب.ظ http://reminders.blogsky.com

سلام :)
تولدت مبارک :)

سلام

ممنونتم ممنون به خاطر خوبیت.

باشه که جبران کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد