* بله، تصویر ارسالی بالا رو مرتضی ۳ ساله برامون فرستاده. ازش تشکر میکنم و امیدوارم که همیشه همینطور خوشحال باشه. مرتضی جان، عمو خودم همیشه به فکر توئه.
* خب نقاشی بعدی رو نشون میدیم ... .
* :)))))))
* احساس گیجی میکنم، مثه اینکه یه لایه دود اومده باشه جلوی مغزم، اینطور چیزی. مثه اینکه مثلن هر کار میکنم مغزم داغ نمیشه و نمیتونم ازش استفاده کنم.
* برداشتم تستهای آنالیز عددی سال ۸۸ رو زدم. تو ۲۰ دقیقه معین، ۲ تا درست، ۳ تا غلط :|
* کاشکی میشد کلهم رو باز میکردم، یه پمپ باد میگرفتم توش، از این اسپریهایی که حسین به سیستمش میزنه میزدم بهش، خلاصه یه کار میکردم باهاش. بدجور حس میکنم یه نابغهای هستم که نمیتونه از استعداد خودش درست استفاده کنه :دی