نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

...!

 * خیلی وقتا در آسمون هم بسته میشه. خدا رو شکر که خدا همین دور و براست ...

 * حقوق مادی و معنوی عنوان برای فرفری محفوظ است.

نظرات 14 + ارسال نظر
پ.نون شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:35 ق.ظ http://babune.blogsky.com

پشت در آسمون هیشکی چیزی گیر نمیاره اگه نتونسته باشه از همینجا بهش برسه.
یعنی اگه من خدا بودم اینکارو میکردم.

این خدایی که ما دیدیم، اونطرف در آسمون هم یواشکی حال میده

بچه شیر شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:25 ق.ظ http://anahno.blogsky.com

حتما یکی به آسمون میگه درتو درتو ببند

دلیلت چیه؟ :دی

ندا شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ب.ظ http://lore.blogsky.com



خیلی دوس داشتم این جمله رو

این جمله هم خیلی شما رو دوست داشت :دی

بچه شیر شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ http://anahno.blogky.com

up am
اجباریه باید بیای

آومدم! نبودید :دی

اقلیما شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:55 ب.ظ

چهارشنبه رفته بودم دانشگاه.وسط سالن داشتیم با دوستام بلندبلند صحبت می کردیم...بعد یهو من به بچه ها گفتم بی خیال!دیگه درهای آسمونم بسته شده.حرص استجابت دعاهاتونا نزنید...و یه عالمه حرف سه نقطه دیگه که دیدم استادم صدام زدن!!!
بعدم....:(
هرچی هم گفتم بابا استاد شوخی بود.باور نکردن...:(


یعنی آخر بدشانسی :)))
حالا مشروط میشی یعنی؟ :دی

پ.ن: امیدوارم که مشکل جدی نبوده باشه.

توهم دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:42 ب.ظ http://tavahom1991

متولد۲۷دی۶۸ وب خیلی جالبی ساختی/ماهم یه وب داریم که دیدنش بطرگترین افتخارزندگیت رونصیبت می کنه(البته شوخی بود)حتماسربزن

ممنونم.

آدرستون ناقصه!

ندا پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:17 ق.ظ http://lore.blogsky.com



اقلیما پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ

متاسفانه مجبورم خوشحالی تونا خراب کنم وبگم من دیگه فعلا تا مهر از دست مشروطی و معدل و امتحان و... راحتم:دی
نه جدی که نبود.فقط حس شرمندگیش زیاد بود.استادم ول کن نبود.دیگه بدتر!

ای نامرد :دی

حس شرمندگی خیلی چیز خوبی نیست (کیف کردی ساختار جمله رو؟ :دی)

مجید جمعه 19 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:18 ق.ظ http://javani.blogno.ir/

بعضی وقتا سوز میاد تو که درو می بندن.
یا شایدم سوز میره بیرون

جهنم که اونطرفه، شاید سوز میره اونطرف :دی

طراوت شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:01 ب.ظ http://nabeghehaye89.blogsky.com

سلام دکتر.
اوضا احوال شما؟!
خوبی ی ی ی ؟
از کنکور چه خبر؟ :دی
این رشته که گفتید تو کنکور پزشکیه؛ منم شنیدم خوبه ها!به امتحانش میارزه.

سلام ملکم!
خوبم! خوب :دی

سلامتی شما! این کنکورا که برا آدمی مثه من که چیزی نیست! بچه بازیه :دی

میترسم هم رشته‌ای نداشته باشم که باهاش ازدواج کنم :دی همین ریاضی رو ادامه میدم :دی

فرفری شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:49 ب.ظ http://reminders.blogsky.com

سلام :)
آفرین دکی ! که از حقوق مادی و معنوی "...! و من" دفاع کردی!
اصلا شیفته این مرامت شدم:دی

در مورد جمله اولت هم من منظورتو نفهمیدم

سلام ؛)

من همیشه از دوستام دفاع میکنم! به من میگن از دوستام دفاع کن :دی

شاید منظور نداشتم!

بچه شیر یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ http://anahno.blogsky.com

fhc il luvtj l
بازم معرفت من در اولین فرصت بهت سر میزنم
باشد که رستگار شوی
---------------------------------------------

چطوری دادا؟
در که خود بخود بسته نمیشه حتما یه عاملی هست که میبنده
مث باد یا یکی بیاد خودش ببنده ....
اصل سوم بهزاد میگه:هیچ دری خود بخود بسته نمیشود و خود به خود نمیتوان دری را نبست مگر آنکه دری که ازین طرف باز است به آنطرف رفته و در خود رابست

من برم رفتنی درو میبندم
تـــــــــــــــــــــــــــــاق

خیلی بامعرفتی!


خوبم!
در کل موافقم!

ای انگشتم!! :دی

ندا یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:47 ب.ظ http://lore.blogsky.com

فسقلی 21 ساله سه‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:28 ق.ظ http://www.yek-folani.blogfa.com

فقط چون دیدم مثل خودم دی ماهی هستی اومدم ... همین !

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد