* اومدم شهر دانشگاه قبلی برای چاپ و صحافی پروژه کارشناسی، گفته دوازده بیا بگیر. بعدش هم برم اگه استاد بود تحویلش بدم، زنگ که زدم گفت هستم، اگه شانس ما باشه نخواهد بود!
* زنگ میزنم به امور خوابگاههای دانشگاه جدید برای پیگیری وضعیت خوابگاه، بعد از چندتا بیپ میگه لطفا دوباره تماس بگیر. فکر کنم این یه شماره الکی بوده که طرف ما رو پیچونده و داده.
* باید برای ترم اولم انتخاب واحد کنم. میخوام وارد گلستان شم میگه یوزر پسوردت اشتباهه، زنگ میزنم به تحصیلات تکمیلی دانشگاه جواب نمیدن.
* تو کافینت، یه پسره هست که داره میگه فلان درس رو که انتخاب کرده بودیم حذف کردن، ای #$#@$ (که فحش بود)، اینطرفتر یه خانمی داره قسم میخوره برا طرف مقابلش که تا واریز نکنیم نمیذارن انتخاب واحد کنیم. کلا جو، جو ِ علمیه، البته همه ظاهران به صورتی دهنشون آسفالت شده.
* از دیروز دارم فکر میکنم که بزرگترین اشتباه زندگیم این بود که برا انتخاب واحد، به جای حرف استادم به حرف اکثریت گوش کردم، ماکزیمم شش ماه میشستم میخوندم و دانشگاه درست و درمون قبول میشدم، نه اینجایی که مجموعهایست از فسیلهای محصول دهه اول صده سیصد با یه مجموعه مسئول در و داغون.
* یه نکتهای هم بود که دانشگاه امسال که گذشت برتر شده در دانشگاههای سراسر کشور در امور فرهنگی. حداقل با توجه به تعریف کار فرهنگی در چند سال اخیر در دانشگاهها، تجربه من اینو بهم میگه که اینطور دانشگاهها خیلی تفاوت زیادی با مدرسههای مذهبی با جو بسته ندارن: دارای یه جو بسته و دیکتاتوریمانند، حکمرانی روابط بر ضوابط، حکومت یه عده خاص در دانشگاه و نمود بالای مذهبنمایی. امیدوارم که اینجا مثل نقضی باشه بر پیشذهن من.
* امشب بلیط میگیرم میرم شهر مقصد برای پیگیری انتخاب واحد و خوابگاه.
سلام دوست عزیز. راستش من یه سوال دارم:
من دانشجوی سال دوم برق علم و صنعتم. ولی خیلی به مسائل ریاضی محض مثل منطق و مجموعه ها و هیلبرت و ... علاقه دارم. دوست دارم واسه ارشد برم ریاضی محض شریف. ولی می ترسم با این وضع اقتصادی بعدا پشیمون بشم.
اگه بنا به علاقه باشه که صد در صد بیشتر ریاضی محض و فلسفه علمو دوست دارم. ولی خوب مسائل دیگه رو هم نمیشه ندیده گرفت
شما پیشنهادی داری واسه من؟
اگه خواستم ارشد ریاضی محض بخونم، چطوری باید بخونم؟ (یعنی در کنار درسهام)
شغل های آینده هم عاشق استادی دانشگاه هستم. البته خیلی هم دوست دارم خارج از کشور برم (کاش میشد واسه همین ارشد برم :-( )
ببخشید طولانی شد.ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام.
من اکیدا پیشنهاد میکنم که از این آرمانگرایی فاصله بگیرید و واقعیت جامعه رو ببینید! اگه خیلی دیگه به ریاضی علاقه دارید، بعد از اتمام برق و پیدا کردن یه شغلی که توش میتونید درآمد داشته باشید، یه دانشجوی ریاضی رو پیدا کنید که براتون کلاس خصوصی بذاره، اینطور هم شما زندگی خوبی خواهید داشت و به آرزوهاتون خواهید رسید و هم اون دانشجوی ریاضی (:
اما اگه باز با خوندن متن بالا روی عقیدهی خودتون هستید باید عرض کنم که میتونید در ریاضی موفق باشید، من یکی از اساتیدم بعد از لیسانس برق اومده بود ریاضی و وقتی ازش پرسیدم باز آیا حاضری این کار رو تکرار کنی، گفته آره! الان هم دکترای آنالیز داره و داره تو دانشگاه درس میده.
در حالت کلی اگه بتونید برید خارج، خیلی میتونید موفق باشید، چون تیمهای پژوهش و توسعه معمولا هم ریاضی قوی میخوان و هم اون تخصص قوی رو (مثلا یکی دیگه از اساتید من، تو یه گروه مخابرات کار میکرده تو یکی از دانشگاههای ایتالیا که اون گروه هم ریاضیدان توش بوده و هم اساتید اون رشته).
فلذا من پیشنهاد اولم اینه که برق رو ادامه بدین، با نگاهی به ریاضی (اینطور خیلی بهتر از اینه که محض بخونید!، بعضی از نتایج محض سالها بعد به کار میاد). اگه واقعا میخواید برید ریاضی، از ایران برید و در سیویتون هم ثبت کنید که در زمینه برق بودین و با علاقه زیاد به ریاضی و در این مورد با اساتید ریاضی کاربردی دانشگاهتون مشورت کنید.
دوباره بوی ماه درس
دلم لک زده و میزنه و خواهد زد
جاده ی دانشگاه درده
اما مهم نیست
من میتونم
همین!
جدی جدی دلت برا مدرسه تنگ شده؟
ســــــــلام
احساس میکنم بازی را بد باختم، خیلی بد.
حواست هست؟؟؟؟ من یارت بودم نه حریفت، میفهمی؟
سلام.
جـــــان؟
:)
موفق باشی..از اول تا اخرش.. از خوابگاه گرفتن و انتخاب واحدش تا درس گذروندن و دفاع کردن تزش
یه نصیحت هم از کسی که فوقشو تموم کرده: سعی کن تا جایی که میتونی معدلت رو بالا ببری
مرسی مرسی مرسی :)
سعی میکنم، ولی میدونی، همه چی اون چیزی نیست که خود آدم میخواد :دی
چرا میزنی تو ذوق بچه!؟؟!
بهنام رو میگم...(اولین کامنت)
اکیدا پیشنهاد میکنم که از این آرمانگرایی فاصله بگیرید ....
آرمان گرایی کجاش بده؟!!
ایدآلیست بودن منافاتی با رئالیست بودن نداره! تو میتونی هر دوتارو باهم داشته باشی...
آرمانها به ما انگیزه میدن...البته فک کنم منظورت از آرمانگرایی توههم گرایی بوده که ازش به بدی یاد کردی...
حدودا منظورم همین توهم گرایی بود، البته نه به اون شدتی که تو میگی، یه کمی آرمان گرایی هم توش بود. خودمونیم مدیر! الان یه دانشجوی برق که میتونه زندگی ایده الی رو برای خودش بسازه، بیاد بگه من میخوام ریاضی بخونم و فلان! مسلمه که زندگیش سخت تر میشه، اگه مرد این سختی هست! بسم الله! و گرنه به شدت باید از آرمان گرایی دوری کنه.
tabrik migam. kheili vaght bud inja nayumade budam. chi ghabul shodid?
سلام هدی جان!
مرسی که اومدی، نمیگی دل آدمیزاد تنگ میشه؟
من تحقیق در عملیات قبول شدم.
"از دیروز دارم فکر میکنم که بزرگترین اشتباه زندگیم این بود که برا انتخاب واحد، به جای حرف استادم به حرف اکثریت گوش کردم، ماکزیمم شش ماه میشستم میخوندم و دانشگاه درست و درمون قبول میشدم، نه اینجایی که مجموعهایست از فسیلهای محصول دهه اول صده سیصد با یه مجموعه مسئول در و داغون."
اولا "انتخاب واحد" درست نیست"انتخاب رشته" درسته
سانیا "صده" اشتباهه . درستش "سده است.
سالسا "در و داغون" غلطه باید بنویسی "درب و داغون"
رابعن همین دیگه
کیف کردم
:)))
خیلی باحالی خره :))
سلام.من هم امسال ارشد قبول شدم.ریاضی محض.گرایش منطق و ترکیبیات.میشه بگی کدوم دانشگاه قبول شدی
سلام. تبریک عرض میکنم.
اگه جسارت نباشه، نمیتونم.