* حالا من هر چی بخوام پست سیاسی نذارم، مگه میذارن؟ :دی امروز عصر در اخبار منتشر شد که هاشمی رفسنجانی و مشایی کاندیدا شدن، خب خیلی هم خوب! اصلا چه انتخاباتی بشه امسال! یه طرف مشایی، یه طرف هاشمی، یه طرف قالیباف و یه طرف عارف!۱ (به نظرتون کس دیگهای شانس پیروزی داره؟۲)؛
* بحث که به اینجا رسید خوشهبندی طرفداران ۴ کاندیدای مطرحشده در بالا رو اینطور میدونم: «مشایی: ایرانگرایان، نواندیشان دینی»، «هاشمی: نسل اول ِ انقلاب، سرمایهداران و تولیدگران، اصلاحطلبان ِ میانه (مانند طرفداران خاتمی)»، «قالیباف: نسل سوم ِ انقلاب، تولیدگران ِ باقیمانده از جبهه و جنگ، دانشجویان ِ معادل ِ انجمن اسلامی ِ اول انقلاب» و «عارف: اصلاحطلبان ِ ۷۶، آزادیطلبان ِ مدنی-اجتماعی».
* حالا این بحثها بماند، غرض ِ من از این پست این بود که بعضا وقتی به هاشمی و احمدینژاد و مناظرات ِ ۸۸ و حرفهای ۸۴ که فکر میکنم، یاد ِ فصل ِ آخر ِ دموکراسی و دموقراضه میافتم (کتاب را از اینجا دانلود کنید.)، بیشتر از این محدودیتها اجازه نمیده که بگم، کسی که میخواهد ماجرا را بداند، داستان ِ فوق را بخواند :دی
۱. من احساس میکنم که امسال هم انتخابات دوقطبی خواهد شد و یا حداکثر ۳قطبی. دوقطبی بین «مشایی - هاشمی» و ۳قطبی بین «مشایی - قالیباف - هاشمی».
۲. احمدینژاد در ۸۴ یک استثناء بود، حکومت متوالی ِ تفکر ِ هاشمی، نیاز به تغییر رو القا میکرد، تغییری خارج از مجموعهی تفکر ِ هاشمی و این همون چیزی بود که احمدینژاد ازش خوب استفاده کرد، خارج قرار دادن ِ خودش از حزبها و نگرشهای سیاسی موجود. ولی بعد از ۸ سال حکومت ِ این دیدگاه (دیدگاه ِ برتر بودن ِ نگرش ِ خارج از مجموعهی حاکم و داخل ِ نظام)، به نظرم خیلی بعید میاد که کسی دوباره بتونه از اون شیوه برای پیروزی استفاده کنه، اینه که احتمال رای آوردن افرادی مثل باهنر، جلیلی، ابوترابی، روحانی و امثالهم رو خیلی کم میدونم، مگه اینکه از یه استراتژی جدید استفاده کنن!
یه نوت تو پلاس زدم بیش از اینم راجب این مسادل نظر نمیدم
میرم تو لاک خودم تا این انتخابات تموم شه
دچار افسردگی شدی وقتی دیدی همهی اونایی که ادعای تقلب و نبودن انتخابات ِ آزاد در ایران داشتن، دارن برا انتخابات له له میزنن؟ :)))
پس ولایتی چی شد؟
شانس اول اصول گراها الان ولایتیه.
در صورتی ولایتی شانس اول میبود که مشایی و هاشمی نمیومدن، الان به نظر من جلیلی شانسش بیشتره تا ولایتی، هر چند سابقهی اجرایی هم نداشته!
البته همه چی در مناظرهها تغییر خواهد کرد، ولی تا حالا که ولایتی گفتمان ِ محکمی رو عرضه نکرده و این شانسش رو پایین میاره.
همه میدونن قالیباف از قبل انتخاب شده

که ممکنه یا خیلی به ضررش بشه یا خیلی به نفعش
شوخی کردم بابا ایران دموکراسی داریم کسی از قبل انتخاب نمیشه و چیزی مهندسی نمیشه
منم احتمال میدم از این چهار نفر اگه مشایی رد صلاحیت نشه
تو مناظره مشایی حرفای جالبی خواهد زد
=))
همهی اونایی هم که اینطور ادعایی داشتن الان مثه چی دارن میگن گه خوردیم :))) نظام تمایل به استبداد داره، ولی هنوز نتونسته اسبابش رو کامل فراهم کنه :دی انتخابات آخرین سنگریه که میتونه فتح بشه و نه اولین.
دقیقن دچار سرخوردگی سیاسی شدم
=))
البته این چیز بدی نیست ندا! من دقیقا وقتی احمدینژاد اونطور بعد از انتخابات بیاخلاقی کرد و نظام اونطور با مخالفین برخورد کرد دچار این حس شدم، البته به روی خودم نیاورم، ولی باعث شد که یه استقلال نظر نسبی پیدا کنم و به جای وفق دادن خودم با نظر بقیه، نظری که بر من منطبق بشه رو قبول کنم.
به قول یه بنده خدایی کشور دچار خودکولونیالیسم فرهنگی شده:))
و...



تو کشوری که مردم یاد گرفتن(بهشون القا شده) خودشونو فیلتر کنن دیگه نیازی نیست حکومت فیلترشون کنه
نههههههه من نمیذارم این سنگر فتح بشه
هه؟ :))
البته الان یادم اومد که آقامون داریوش میگه: «آخههریین سنگر سکوتههههههه» :دی
منظور خود بردگی بود که بد ترجمه شده بود:))
----------------------
اوووووف احدادیث زیاده
برا همینه میگن هرچی خودت میدونی درسته انجام بده
این آقایان هر دفه به یه جا میگن سنگر
امیدوارم سومی که یادت اومد جای خوبی باشه بلکه سرو سامون گرفتیم.
فعلا همینا رو تمرین کنید تا سنگر جدید بیاد :))
سکوت
با زبان اشاره:سنگر بعدی حاظر شد؟
صب کن :دی
هعی
از دیروز اعصابم ریخته به هم اساسن :(
که چرا هاشمی اومد؟
اره واقعن برام مهم بود نیاد
نمیدونم شاید من از سیاست چیزی نمیفهمم
جز این که خیلی کثیفه :(
سیاستبازی کثیفه،
سیاست که معناش برنامهی ادارهی امور کشوره!
به حسین:
ممنونم حسین جان! این نظر لطف شماست، خوشحالم که خوشت اومده :)