نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

من و دندونام

 * من وقتی بچه پیدا کردم و شش سالش شد اولین کاری که میکنم اینه که میبرمش دندون پزشکی میگم یکی از دندوناش رو خالی کنه و دوباره پر کنه، تا قدر دندوناش رو بدونه. اینطور تا آخر عمرش منظم مسواک میزنه.

 * جاتون نمیدونم خالی یا پر رفتم دندون پزشکی، گفت شیش هفتا دندونات باید درست بشن، دوتاش رو امروز درست کرد و باقیش رو هم در روزهای آینده. تا حالا شاید نفهمیدم ولی حالا دیگه فهمیدم، آدم باید روزی سه بار دندوناش رو مسواک بزنه :).

 * دیدی از اول ابتدایی هی تو گوش آدم میخونن که مسواک کن و مسواک کن بعد آدم یه بیلاخ نشون میده و میگه اینا میخوان حکومت خودشون رو حفظ کنن اینه که به ما میگن مسواک کن :) حالا فهمیدم که نه، اگه مسواک نکنی تو دهنت کودتا میشه و گرنه اونا خیلی هم بد نمیگفتن.

 * میگم حالا که دارم دندونام رو درست کنم یه دفه دماغمم عمل کنم، جدی، الزیبائیو من الایمان.

 * تنها جایی که میشه خیلی لبای رنگ و رنگ دید، دندون پزشکیه :))، اینم امروز فهمیدم.

 * فک کنم باید این تابستون رو به نام فهم و عقل مضاعف نامگذاری کنم، ظاهرا قرار کم‌کم آدم شم.

وبلاگ نویسی

 * دو سه روز اولی که اینجا رو راه انداختم خیلی انرژی داشتم برا نوشتن، یعنی راستش رو هم بخواین الان هم دارم ولی اونوخ موضوع پیش میومد ولی الان موضوع نیست،‌شاید هم من تنبل شدم. فک کنم این وبلاگ‌نویسی هم چیزی باشه مثه هوس زن زائو، یه وقت هست، یه وقت نیست.

 * چقدر خوبه همه یه وبلاگ داشته باشن که توش از خودشون بنویسن، فک کنم اگه خودسانسوری نباشه کلا زندگی شیرین‌تر میشه.

اراده

 * اراده خیلی چیز مهمیه، شاید مهم‌تر از هدف، چون ممکنه طرف هدف داشته باشه ولی اراده نداشته باشه،اونوخته که مثلا مثه من میخواد دکترا بگیره ولی آخرش باید یه منقل بذاره یه جا بلال بفروشه. اراده هم به نظر من فقط از یک راه به وجود میاد یا قوی‌تر میشه و اونم تلقینه، یعنی فک نکنم قرصی باشه که بخوری و مثلا تا ۱۱ ساعت اراده داشته باشی، چه بخوای و چه نخوای باید به خودت بقبولونی که اراده داری.

 * من اراده قوی دارم ولی باید از این قوی‌تر بشه (الان دارم به خودم تلقین میکنم)، ببین دکتر تو چاره‌ای نداری جز اینکه دکترا بگیری، تو میتونی، من مطمئنم. تو اراده خیلی قویی داری.

 * تا صبح هم که بشینم اینجا و به خودم تلقین کنم فایده نداره، باید شروع کنم، من اراده دارم و الان هم میرم که درس بخونم (البته اول میرم نمره‌هامو چک کنم).

 * همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند به جایی رسیده‌اند

 * اگه راهی به نظرتون میاد به جز تلقین تو قسمت نظرات بگین، هم من استفاده میکنم و هم بقیه.

هدف

 * هدف خیلی چیز خوبیه، یعنی بهتره بگم هدف نباشه دیگه زندگی خیلی به دهن بزی شیرین نمیاد، اما یکی از مشکلاتی که سر راه رسیدن به هدف قرار داره، همون راه رسیدنه، منظورم اینه که دقیقا طرف نمیدونه از کدوم راه بره تا به هدف برسه، مشکلی هم که تو جامعه ما هست که مشاور واقعا کمه، نه تنها مشاور راس راسی، بلکه مشاور مجازی، اونوخ یه سوال پیش میاد که نمیشد پول میدادن چند نفر آدم بشینن پشت مسنجر به سوالای مشاوره‌ای ملت پاسخ بدن؟

 * از انصاف نگذریم هر کسی بالاخره میتونه راه رسیدن به هدفش رو پیدا کنه، یعنی نمیشه گفت که اگه مشاور نباشه طرف دیگه نمیتونه به هدفش برسه اما اینطور هم نیست که بشه گفت پس چون میشه رسید به مشاور نیاز نیست، به قولی باید تفویض الامرین باشه، یه چیزی وسط کار. یعنی تو مشورت هم باید آدم دیکتاتور دموکرات باشه، یعنی حرف مشاور رو بشنوه بعد هر کار که دلش خواست انجام بده.

 * هدف من گرفتن یه دکترا ناقابله، اگه مریم میرزاخانی هم شدم که چه بهتر، البته اگه آلیا صبور نشدم :))، از همین امروز شروع میکنم درس خوندن، گوش به حرف شیطون کردن تا حالا که فایده‌ای برا کسی نداشته.

 * اسمم رو تغییر دادم به دکتر خودم، آدم باید به هدفش ایمان داشته باشه.

دیه‌گو، دوست دارم!

 * دیه‌گو! درسته که تیمت باخت، اما من دوست دارم، شاید بیشترم از قبل از شروع بازی. دیه‌گو دمت گرم.

 * زنده‌باد آرژانتین!، زنده‌باد دیه‌گو!

چه گوارا

 * کلا چه‌گوارا یکی از این آدماییه که من خیلی بیش از حد بهش علاقه دارم، تا جایی که اگه یکی در مورد حرف بزنه میشم این پست. جالب اینه نه تنها قیافه این شخص منو به خودش جذب کرده، محل تولدشم مورد علاقه منه، ایشون در روساریو استان سانتافه (معادل هیوندا سانتافه :)) ) آرژانتین به دنیا اومده. یه چیز جالبی هم که تو ویکی‌پدیا نوشته بود اینه که تو کوبا بچه‌ها هر روز مدرسه‌اشون رو با این جمله آغاز می کنن : "ما هم مثل چه خواهیم شد".

 * خودم رو گذاشتم جای اون بچه‌ها، هر روز چقدر به معلمشون فحش میدن که چرا ما رو تو سرما نگه داشتی که درود بفرستیم به چه. حاضرم که شرط ببندم که بچه‌ها خیلی‌هاشون اصلا براشون مهم نیست که چه کی بوده و چی شده (مثل بچه‌های امروز ما که مثلا براشون مهم نیست فلان شهید کی بوده و چی شده)، ولی برا منی که اینور دنیا نشستم اینطور شخصیتی خیلی جذابه. راستش رو بخواین تو زندگیم ترجیح میدم که یا دکترای ریاضی بگیرم یا بشم چه‌گوارا (در این حد!)

 * بعضی کلمه‌ها هستن که ما فقط می گیم و ظاهرا اصلا بهشون فکر هم نمی‌کنیم، یکی از اون کلمه‌ها شهید، شهید یعنی یه آدم مثل من و تو که به خاطر هدف و آرمانش از عزیز ترین چیزی که داشته گذشته، یعنی از جونش. خواهش میکنم چند لحظه جمله بالا رو مرور کنید. اگه یه کم فکر می کردیم خیلی بیشتر قدر خیلی از چیزها رو میدونستیم.

 * من از سیاست بیزارم (حداقل از این چیزی که حاکم بر کل جهانه) و میشه گفت اعتقاد به جدایی دین از سیاست دارم (دین هم نه این چیزی که حاکم بر کل جهانه)، به نظر من فقط دین باید حکومت کنه، چون سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست، اگه اینطور شد میشیم جامعه‌ای که پیغمبر رهبرش بود، جامعه‌ای که علی رهبرش بود.

 * چون دوست ندارم این وبلاگ سیاسی شه احتمالا این پست در آینده پاک میشه.

جواب نظر

 * به نظر من نظر دادن مستحبه، ولی جواب دادن به اون واجبه. چه اینجا و چه هر جایه دیگه نمیتونم اگه کامنتی برام گذاشته شد جواب ندم، حتی اگه کامنت تشکر باشه. به هرحال دنیای مجازی هم مثه دنیای واقعی میمونه دیگه و اگه کسی بهت چیزی گفت باید جواب بدی دیگه، نمیشه که همینطور ولش کرد به امون خدا.

 * حالا که بحث به اینجا کشیده شد اینو هم بگم که اپرا نسخه ۱۰.۶۰ مرورگر خودش رو ارائه داده، حالا چیزی که هست شعارش جالبشه : What is faster than the fastest، مثه اینکه این نسخه زده رو دست نسخه قبلیش، من خودم الان دارم نسخه لینوکسی ۶۳ بیتیش رو دانلود میکنم تا نصب کنم و ببینم چه طوریاس، هر چند هیچی فایرفاکس نمیشه.

 * امروز نشستم برا خودم یه برنامه خفن ریختم و خوبیشم اینه که هم به دنیا میرسه و هم به کامپیوتر و برنامه‌نویسیش، از همین امروز هم خودم رو ملزم کردم که به اون متعهد باشم، الان هم طبق همون برنامه اینجام، قرار بود تا ۱۱ و نیم بیشتر پای سیستم نباشم که الان شده ۱۲ و ۴۰ دقیقه، خیلی تخطی نکردم از قانون، هنوز تو بازه همگراییشه. ایشالا بعد از اذون میخوام مبانی ریاضیات رو شروع کنم، از ترم ۲ که پاسش کردم دیگه نگاه به جلد کتابش هم نکردم، البته ان‌شاالله.

 * و آخریش هم اینکه نظر دادن ترس نداره، کافیه نظرات رو باز کنی و هر چی دلت میخواد بنویسی، مطمئن باش صاحب وبلاگ خوشحال میشه، حالا تو هر چی دوست داری بگو، فقط نظرت تبلیغاتی نباشه که به اینجا هدایت میشی.

 * منتظر نظر شما هستم.