نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

شیوه های یادگیری

 * چند وخ پیش با شاگرد اول فیزیکی‌ا همینطور داشتیم می‌چرخیدیم تو خیابون که بحث رسید سر این نکته که من چیکار کنم که درس بخونم (: اون گفت ببین تو باید ببینی چطور خودت بهتر یاد میگیری، مثلا من وقتی سر کلاس گوش کنم یاد می‌گیریم، اگه هم سر کلاس یاد نگرفتم دیگه یاد نمی‌گیرم؛

 * در مورد همین موضوع تو اردو وقتی داشتیم بر می‌گشتیم، تو اتوبوس من و فرمانده قبلی بسیج دانشگاه نشستیم کنار هم (: ایشون به جز بسیجی بودنش، واقعن یه الگوی حسنه‌س برا من؛ ریاضی رو ۷ ترم خونده و تموم کرده، تو دانشکده تو سال فارغ‌التحصیلیش اول شده (معدل و اینا)، فوق لیسانسش رو داره ۴ ترم تموم میکنه (با کارای پایان‌نامه و اینا)، تو چندتا دانشگاه دور و بر داره درس میده، زن گرفته :دی و خلاصه تو همه‌ی ابعاد زندگی اجتماعیش که من نگاه می‌کنم واقعن موفق بوده؛ همین بحث با ایشون شد (بدون اختیار این بحثا پیش میاد و واقعن هم برا هر دو طرفمون هم جذاب میشه که اونا هم اسرارشون رو برملا میکنن :دی)، ایشون گفت ببین من اصلن برام استاد مهم نیست، خودم باید از روی کتاب بخونم و بعد چیزی رو که فهمیدم بنویسم تا درس رو بفهمم (: به من هم گفت تو برو شیوه‌ی یادگرفتن خودت رو پیدا کن.

 * الان یکی از دوستام اومد کارم داشت، این دوستم فیزیک میخونه و ترم ۴ه، شاگرد اول ورودیشونه و باز همین بحث با ایشون پیش اومد؛ ایشون گفت ببین من قبل از کلاس درس رو میخونم و سر کلاس سوال میکنم؛ فقط هم تو کتابخونه یاد می‌گیرم.

 * فکر کنم اگه با تک‌تک این بچه خرخونا اگه دوست شم و جیک و پیکشون رو در بیارم، همه به این نکته اذعان میکنن که یه روش خاص و منحصربه‌فرد خودشون برای درس خوندن داشتند؛ حالا دیگه اینکه این روش چه طوری بدست میاد و چطور باید فهمید چی هست رو نمیدونم.

 * خلاصه باید برم شیوه‌ی یادگیری خودم رو پیدا کنم؛ هر چند من به شخصه هر چی فکر کردم فقط یه نکته فهمیدم، برا من کافیه که من از محتوا یا استاد اون درس خوشم بیاد، دیگه تو وسط بیابون هم باشم تمام تلاش خودم رو میکنم براش و کافیه از یکی بدم بیاد ...؛ این سلیقه است، شیوه نیست (!!!) باید برم ببینم شیوه‌ی خاص خودم چیه.

نظرات 3 + ارسال نظر
هانیه چهارشنبه 3 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 08:50 ب.ظ http://roozi.blogsky.com/

اگه خواستین با نوابغ هم مشورت کنین من هستم:دی

باور کن به هر پیشنهادی، هر چقدر هم که کوچیک باشه نیاز دارم. ممنون میشم اگه کمک کنی

پ.نون سه‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://babune.blogsky.com

پیشنهاد میکنم حرص و جوش نخورى؟ نزنى؟ نچى؟ حالا اونش زیاد مهم نیس! درس رو هم یکنواخت بخونى. سه روز فشار زیاد دو روز بالکل تعطیل راندمانتو میندازه.

میدونی، این چند روز که اصلن درس نخوندم به چیزایی شبیه همین نتیجه رسیدم؛ ولی یه عیبی داره که من بخوام یکنواخت درس بخونم و حرص نزنم، حواسپرت میشم، تازه به خیلی‌هاشونم نمیرسم.

مدیر جمعه 26 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:43 ب.ظ http://timarestan.blogsky.com/

فقط مراقب باش هیچ موقع قیاس نکنی
تقلید و قیاس روح آدمو جر و واجر میده!
خلق را تقلیدشان بر باد داد....

درسته،
ولی خب! درس گرفتن خیلی خوبه،
اگه چیزی دیدم به کارم میاد و تواناییش رو دارم، خب انجام دادنش خیلی خوبه دیگه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد