نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

برسد به دست مبصران بصیرت

 * تمام چیزی که من میخواستم بگم رو جناب «امید حسینی» در این پست گفتن. من فقط قسمت پایانی پست رو در اینجا برای یادگار ِ خودم میارم؛ دوست داشتم در محیطی بودم که میشد بغضم رو با اون پست، از خودم دور میکردم، ولی شرایط منزل و رعایت حال پدر و مادر این اجازه رو بهم نمیده.

رفاعة : قرار ما این نبود ابو اسحاق؛


مختار : قرار ما چه بود؟


رفاعة : تو شعائر قیام را فدای مصلحت اندیشی های سیاسی کردی! ظاهرا شیرینی حکومت به کام جنابتان مزه کرده جماعتی که حکم به  زندانی کردنشان دادی همه تن سوختگان و دل سوختگانی هستند که به جرم ارادت به علی یک جای سالم در بدنشان نمی بینی. آنها سگ و سگ توله‌ای را کشتند که گیرم در خون حسین دخالتی نداشته اما کم هم ظلم نکردند به مریدان علی. چطور شده ابواسحاق از اجرای عدالت این همه پریشان شدند؟!


مختار : قرار باشد هرکس با فتوای خود شمشیر بکشد و اجرای عدالت بکند سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. این چه منطقی است که شما دارید؟


رفاعة : این شمایید که با منطقتان نمک به زخم داغداران حسین می پاشید! شما به خاطر قصاص از قاتلین حسین قیام کردید. به این مردم وعده خون خواهی دادید. پس کو؟ قاتلین حسین زیر چشم و گوش ما شرابشان را میخورند و به ریش ما می خندند. می‌خواهیم انتقام بستانیم میگویی هر چیز به نوبه ی خود، باید با سیاست رفتار کنیم. این چه سیاستی است که می‌خواهد بر آتش خشم مقدس این مردم آب بریزد و خاموشش کند؟! می ترسید حکومتتان به خطر بیافتد؟ شما اگر به خاطر حکومت قیام کردید که مجبورید دست به عصا حرکت کنید ما چنین عذری نداریم!


مختار: بن شداد! من بنا ندارم ثمره قیام شیعه را با تندروی‌ها و ندانم کاری‌ها نابود کنم. شیعه از دست فتواهای ناسنجیده امثال شما کم غرامت نداده. هیچوقت ضرورت‌های زمانه خود را درک نکردید! اگر بگویم خون مسلم ابن عقیل به گردن امثال شماست اغراق نکرده‌ام. هیچوقت، هیچوقت بر صراط عدالت حرکت نکرده اید. نه در عین‌الورده، نه در کربلا و نه امروز. همیشه یا افراط کرده‌اید یا تفریط. اگر خود را شیعه علی می‌دانید و اگر می‌خواهید حکومت یاران علی بعد از سی سال شکست و تلخ کامی نتیجه بدهد بروید و با خود و خدایتان خلوت کنید و در کاری که در آن جاهلید و علم ندارید دخالت نکنید و فتواهای صد من یک غاز ندهید.


پ.ن: قالیباف برای همیشه، برای من، یک الگوی جهادی باقی خواهد ماند.


جهادی‌ها

 * الحمدالله که این روزها، به جای شعاریون ِ انقلاب، شاهد حضور جهادی‌ها هستیم. خدا رو شکر میکنم که دیگه نباید برای اثبات کارآمدی ِ اصل ِ نظام تلاش کنم۱ و به جای اون بحث‌ها روی موثرترین گزینه هست و البته هر چند شاید میتونست وضع از این بهتر هم باشه۲، ولی الحمدالله باز خوب پیش اومده.

 * رای من تا حالا که برام مشخص‌ه و البته برای خودم هم محفوظ باقی میمونه (و اصلا هم از عنوان و عکس مشخص نیست! :دی). به هر حال ان‌شاالله کسی رئیس‌جمهور ِ این مملکت شه که برای اسلام و ایران موثرترین باشه.


۱. من عموما هر جا رفتم و دیدم کسی نیست از نظام دفاع کنه، میشم کیسه بکس :دی البته ناکارآمدی‌هایی که هست رو رد نمیکنم، ولی ناکارآمدی یک دولت با ناکارآمدی یک نظام تفاوت داره. دولت یک پیاده‌سازی از مجردهایی هست که نظام اون رو ارائه میده. من هنوز به این نظام امید دارم، هنوز هستند مهدی باکری‌ها ؛)
۲. دیگه این روزهای شیرین رو تلخ نکنم! به قول معروف روضه‌ی باز نخونم :دی

پ.ن: یکشنبه امتحان تحقیق ۲ دارم و هنوز نتونستم حتی ۵۰ درصد جزوه رو تموم کنم :/ ان‌شاالله با یه همت جهادی بتونم برم جلو :دی دعام کنید!