نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

ریاضی رب‌گوجه‌ای

 * یه تمرین تو کتاب هافمن هست که یه ذره پیچیننده است، یعنی یه جورایی خیلی باید روش فکر کنی. بعد استاد هم گفته که من وقتی میام سر کلاس هیچی از تمرینا بلد نیستم و خودتون باید حلش کنید. بعد من حالا دو روزه روزی نیم ساعت (!!!) دارم روش فکر میکنم و حل نمیشه. تمرین همینیه که تو بالاست. البته کتاب این رو برای یه ماتریس ۲ در ۲ خواسته، ولی من میخوام در حالت کلی رو اثبات کنم.

 * حالا اینکه اگه کتاب‌های ریاضی هم اینطوری بود که گل منگلی بود و عکس داشت و اینا، چی میشد؟، جدی جدی خیلی خوب میشد، اصلن روح ریاضی شاد میشد :دی

 * اگه این بالایی اتفاق می‌افتاد من یکی دیگه ریاضی نمیخوندم، مثلا میرفتم فلسفه (به شرطی که کتاب‌های فلسفه هم گل منگلی نباشه)، اصلن چه معنی داره ریاضی رب‌گوجه‌ای؟

 * تا ۳ و نیم وقت دارم که روی این فکر کنم، البته اگه دیگه حل نشد میرم تو گوگل به جستجوجات میپردازم.

پسر شیک پوش

 * ایمیل اومده که ساعت مخصوص پسرهای شیک‌پوش؛ خدا رو شکر که شیک‌پوش نیستم، و گرنه مجبور بودم که یکی بخرم ((:

 * حالا میخواستم از خودم تعریف کنم مثلن میگفتم که حالا مجبورم برم یکی بخرم.

 * تفاوت دیدگاه رو ببین.

دختر دهن سرویس

 * نمیدونم شما هم تعریفی به نام دهن سرویس دارین یا نه؟!، دهن سرویس رو من به صورت عام هم نمیتونم باری خودم تعریف کنم ولی به صورت خاص براتون تعریف میکنم.

 * امروز سر کلاس دکتر افشین که حل تمرین بود ردیف آخر ۀخر نشسته بودم. بعد رو صندلی کناری منم دکتر اومد نشست و کلاس حل تمرین شروع شد. بعد یه دختره آخرای کلاس رفت پای تخته و یه سوال رو شروع کرد به حل کردن. بعد تازه خودمم یه جاهایی کمکش میکردما، سوالش که تموم شد استاد گفت یکی رو انتخاب کن بیاد سوال حل کنه، بعد این بعد از یه دوره ناز و عشوه گفت بذارین من شماره بگم، بعد گفت 19، دکتر گفت خودت بشمار. بعد الهام خانم قصه ما ردیف اول رو شمرد و سرش رو آورد بالا و گفت آقای فلانی (فامیلی من)، من زدم زیر خنده، دکتر افشین بهم گفت نکنه من شدم (یعنی نکنه شمرده نوبت دکتر افشین شده)، هیچی رفتم پای تخته و سوال رو نتونستم حل کنم.

 * غمی ندارم که نتونستم سوال رو حل کنم ولی دارم میسوزم از دهن سرویسی این دختر، حالا شما شاهد باشین که کجا من حال اینو بگیرم.

 * دیشب من رفتم خوابگاه پیش یکی از بچه ها برای کاری تو سایت خوابگاه، بعد تا 4 صبح بیدار بودم و فقط حدود 3 ساعت خوابیده بودم، این شد که وقت نکرده بودن نگاهی به تمرینا بندازم و این شد. البته خود دکتر وقتی حس کرد که نمیدونم شروع کرد به گفتن که اینو بنویس و اون بنویس و از اینا، ولی خب حال من بدجور گرفته شد.

ده ده دوهزار و ده

 * امروز روز جالبیه، سر کلاس اندیشه بودم که کشف کردم که امروز ده ده ده که ساعت ده و ده دقیقه همه چی ده رو نشون میده (: این کشف بزرگ رو به همه اهالی علم تبریک عرض میکنم و برای خودم آرزوی موفقیت میکنم.

 * حالا بعدش اینکه یه اسمس دادم به آشنایان با این عنوان که :

امروز 10-10-10 ساعت 10:10 زمین و زمان 10 رو نشون میده. این اتفاق هر 100 سال یه بار میفته، قدر لحظه‌ها رو بدونیم.

 * рпаош рс кап вш рыды щблтш абтд жш

 * ببخشید، صفحه کلید این سیستمی که من پشتش نشستم روسی داره، بعد چون نوشته بودم حیفم اومد پاک کنم. داشتم عرض میکردم که البته تو این کشف من از یه اسمسی که چند روز قبل به همین مضمون اومده بود (البته راجع به تاریخ فارسی) استفاده کرده بودم.

ابراهیم حاتمی‌کیا

 * داشتم دنبال گفتاوردهای جالب میگشتم که به یه اسم برخوردم، ابراهیم حاتمی‌کیا؛

 * ابراهیم حاتمی‌کیا برای خیلی‌ها تداعی کننده خیلی از خاطره‌هاست. خاطره‌هایی مثل آژانس شیشه‌ای، از کرخه تا راین و یا بوی پیراهن یوسف.

 * ابراهیم حاتمی‌کیا، متولد ۱ مهر سال ۱۳۴۰ هجری شمسی (۲۳ سپتامبر ۱۹۶۱ میلادی) در تهران، فارغ‌التحصیل رشته فیلم‌نامه‌نویسی از دانشگاه هنر و کارگردان ۱۴ فیلم سینمایی که اولین آن فیلم هویت در سال ۱۳۶۵ (۱۹۸۶ م) و آخرین آن دعوت در سال ۸۷ (۲۰۰۸ م) بوده، از قرار معلوم قراره که فیلم بانوی شهر ما رو هم تا چند وقت دیگه شروع کنه. حاتمی‌کیا بعد از انقلاب به سینما کشیده شد در حالی که قبل از اون با مخالفت خانواده به دلیل اعتقادات مذهبی برای نگاه کردن به تلویزیون روبرو میشد.

 * خلاصه منظور از این پست اینکه این مرد رو من خیلی دوست دارم؛ یه جوری میشه گفت حرف نمیزنه و عمل میکنه. خیلی مظلومه، حتی مظلوم‌تر از فیلم‌هاش.

برنامه ریزی

 * سر کلاس بچه‌ها شکایت کردن که استاد وقت نیست و اینا (حالا کی اعتراض کرد؟ هیشکی ماه من :دی این بچه حرف نمیزنه‌ها، نمیدونم چطور شد که اعتراض کرد!) بعد استاد گفت که شما برنامه‌ریزی ندارین و خودش شروع کرد به یه برنامه‌ریزی.

 * استاد گفت که شما مثلن ۱۸ واحد دارین پس ۱۸ ساعت باید بیاین کلاس، این یعنی روزی ۳ ساعت، حالا گیرم روزی ۵ ساعت باید دانشگاه باشین، و از طرفی باید ۳۶ ساعت اضافه درس بخونین. ۳۶ بر ۶ شد ۶ ساعت در روز. حالا گفت ۸ ساعت که میخوابین، با ۶ ساعت اضافه درس شد ۱۴ ساعت یک روز. روزی ۵ ساعت هم سر کلاسین، این شد ۱۹ ساعت، ۵ ساعت باقی میمونه، ۳ ساعت هم الکی تو سرویس و اینا وقت تلف میکنین، این شد ۲۲ ساعت. تازه ۲ ساعت هم اضافه میاد که توش میتونین مثلن برین دَف یاد بگیرین.

 * خیلی باحال گفتا (: میخوام یه برنامه‌ریزی آزمایشی برا خودم بکنم، ببینم میتونم بهش عمل کنم یا نه. البته میخواستم از اینا استفاده کنم که گفتن خیلی بهش تکیه نکن.

فیلم Shooter

 * فیلم Shooter به کارگردانی Antoine Fuqua یکی از معدود فیلم‌هاییه که تونست منو سر وجد بیاره. این فیلم در سال ۲۰۰۷ ساخته شده و در ۲۷ مارس ۲۰۰۷ به اکران عمومی در اومد. این فیلم در سایت IMDb از ۱۰ رنگ ۷.۱ رو گرفته که نشان از اقبال عمومی این فیلمه.

 * Mark Wahlberg در نقش Swagger (با اسم کامل Bob Lee Swagger) یک تک‌تیرانداز ارتش آمریکاست که به علت سیاست پلید ارتش در طعمه کردن اون و دوستش از شغلش کناره گیری میکنه و تو کوهستان شروع به زندگی با سگش میکنه. در همین حین Johnson (با اسم کامل Colonel Isaac Johnson و با بازی Danny Glover) با هدفی که داره میاد و از حس ناسیونالیستی سواگر استفاده میکنه و اونو برای یک ماموریت در حفظ جان رئیس‌جمهور آماده میکنه. در همین حین (هین) یه مقام مذهبی اتیوپی ترور میشه که کوزه‌ها سر سواگر شکسته میشه.

 * این فیلم رو میشه یه نمونه کوچک فیلم گلادیاتور دونست. البته در سطح ضعیفش.

 * بعد یه فرق اساسی این فیلم با بقیه فیلم‌هایی که من دیدم داشت. اینجا از هرزگی خبری نبود. Sarah Fenn (با بازی Kate Mara) نامزد دوست سواگر که در آخرین عملیات سواگر به علت رها کردن اونا توسط ارتش آمریکا کشته میشه. در ادامه فیلم سواگر به سارا مراجعه میکنه و این باعث میشه که بعدا پلیس رد سارا رو بزنه و تو همین حین که به خونه سارا حمله کردن و بعد از دستگیریش دارن ازش بازجویی میکنن، ماموره میخواد به سارا تجاوز کنه، بعد یه جایی میاد که همین مامور اسیر دست اینا میشه (تو صحنه کوهستان) و سارا میاد کلت رو برمیداره و تا میتونه رو این تیر خالی میکنه ((:

 * این فیلم رو فکر کنم صدا و سیما هم نشون داده باشه؛ چون صحنه نداره پس برای دیدن با خانواده هم مناسبه.

 * هیچی دیگه! تحلیل‌گر موسیقی بودم، تحلیل‌گر فیلم هم شدم (؛