نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

نی‌نی

 * تقریبا هیچ کسی را ندیده‌ام که از بچه‌ی کوچک خوشش نیاید، حالا اینکه بروز بدهد یا ندهد، بحث‌ش جداست، ولی تا آنجایی که من دیده‌ام، هر آدمی‌زادی از نی‌نی خوشش میاد و با دیدن ژانگولربازی‌های آن، دلش قیژی ویژی می‌رود.

 * در این مورد که چرا همان بچه وقتی کمی بزرگتر می‌شود، دیگر مثل دوران نی‌نی بودنش دوست‌داشتنی نیست۱، فکر کردم، ولی راستش را بخواهید، دلیل متقنی برای خودم پیدا نکردم.

 * و یک سوال دیگر: «دوست داشتن توله‌سگ‌های مینیاتوری و دوست داشتن بچه‌ی آدمی‌زاد از یک جنس است؟». راستش را بخواهید این سوال را فقط کسی که پدر یا مادر شده باشد می‌تواند پاسخ دهد. حداقل من تصورم این است که با وجود شباهت‌ها، احتمالا جنس این دوست‌داشتن یکی نیست!.


۱. همه‌ی آدم‌ها، بچه‌اند، حداقل از دید پدر و مادرشان! فلذا یک مثال روشن برای این حرف، همه‌ی این خشتک دریدن‌های روزانه در جامعه است! خارجی و ایرانی هم فرقی ندارد.

نظرات 52 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:14 ب.ظ http://www.hamvarda.ir

خداوکیلی کی توله‌سگ‌های مینیاتوری رو دوست داره؟ بازم گربه‌ای شیری‌ پلنگی بگی یه چیز
بعدش دوست داشتن حیوانات با بچه‌ی آدم یکیه، واقعاً یکیه؟

توله‌سگ ندیدی پس! اینقد نازن بعضی‌هاشون :))

مهدی پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:15 ب.ظ http://www.hamvarda.ir

راستی یه دکمه بزار که آدم بره به صفحه اصلی وبلاگ، الان من از خبرنامه اومدم تو صفحه پست و می‌خوام برم تو صفحه اصلی وبلاگ دکمه‌ای نیست
وبگردان معمولا تنبل تشریف دارن

یه دکمه خونه آبی اون گوشه پایین سمت چپ باید باشه، نیست؟

fateme پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:37 ب.ظ

سلام.
ایمان که تو جامعه کمرنگ بشه، حاضرن به همه چی چنگ بزنن تا به آرامش برسن اما ذهی خیال باطل...
ارزش هر کسی هم بسته به اون چیزیه که بهش عشق میورزه و محبت داره...
ارزش من نوعی به چیه؟

سلام.
با حرفتون موافقم! ارزش هر کس میتونه بسته به علائقش باشه.
اما در مورد سوال اول جوتب ندادین؟ چرا بچه‌ها که بزرگ میشن دوست‌داشتنی نیستن؟

بهزاد پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:05 ب.ظ

هووومم راست میگی ها
چرا؟؟؟
من الان فکر کردم 1 دقه
نتیجه:"عادت"
والسلام علیکم والرحمه الله
میثم از انعکاس شوشه عینک این مرده میشه مامان بچه رو دید؟

عادت به چی؟

badnambax پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:05 ب.ظ http://badnambax.blogsky.com

سلام وبلاگ خوبی با مطالب مفیدی داری دمت گرم خوشحال میشم به منم سر بزنی و با هم یه تبادل لینکی داشته باشیم .دوست مجازی من

ای بابا که :دی

کوثرم پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:49 ب.ظ

سلام عمو دکتر که
توله سگ های مینیاتوری شاید ناز باشن که ولی فک نکنم بغل کردنشون اندازه بغل کردن نی نی جذاب باشه که . اصلا فک نکنم بتونم با یه توله سگ ارتباط عاطفی برقرار کنم!!!!!!!!!!!!!!!!
و چرا بچه ها بزرگ که میشن اونقد دوست داشتنی نباشن که:
به نظرم چن تا دلیل داشته بوده که:
1.نی نی ها وقتی لج میکنن ما بهشون سخت نمیگیریم
میگیم نی نی که نمیفهمه ولی وقتی یه بچه6ساله لج میکنه ما انتظار داریم اندازه یه آدم بزرگ منطقی باشه پس یه دلیلش خودمونیم.
2.تازگیا بچه رفتارای زننده انجام میدن که وقتی نی نی بودن انجام نمیدادن
مثلا دروغ میگن که البته بازم مسببش بزرگتران ها!!
و علل منعدد دیگر............

که باعث میشه آدمی نی نی رو بیشتر دوست داشته باشه که

سلام کوثرم که

من نداشتم! فقط عکس‌هاشون رو دیدم :))
نمیدونم! شاید حق با تو باشه. ولی به نظرم برای سوال اول، دلیل‌هات قانع‌کننده بود :)

یک بیوتکنولوژیست پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 05:09 ب.ظ

میبینم داداشمون یه روز زن میخواد، یه روز بچه!
وقتش شده داداش. اقدام کن!
اصلش زن گرفتنه، وگرنه بچه که نیم ساعت کار میبره و 9 ماه صبر برا تولدش...

معمولا ما بچه بزرگ ها رو هم دوست داریم. مخصوصا از نوع جنس لطیفش!

آقا ما مثل اون ته فشفشه هستیم که میترکه! دیگه نیازش داره میترکه و تموم میشه، صداش در اومده :))

=))))))

از کجا میشه شناخت؟

بهزاد پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:02 ب.ظ

عادت
یعنی بعد یه مدت تکراری و عادت میشن برامون از چشمون میوفتن چه بچه چه دوست دختر چه توله سگ

فکر نکنم!

مهدی پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:42 ب.ظ http://www.hamvarda.ir

ای کلک بعده اینکه من گفتم دکمه رو گذاشتی

فهمیدی؟ :دی

fateme پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:30 ب.ظ

بچه ها که بزرگ میشن دوست داشتنی نیستن چون اگه زمان بچگی یه کاری رو اشتباه انجام میدادن از روی ناآگاهی بود اما وقتی بزرگ میشن آگاهانه کارای اشتباه زیادی انجام میدن...
البته آدم بزرگای زیادی هم وجود دارن که اطرافیانشون خیلی دوستشون دارن!!!!!....

خب کی‌ه که بتونه ادعا کنه اشتباه نداشته؟

دونده طوفانی پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:00 ب.ظ

سلام

چون وقتی بزرگ می شن ‌دیگه بچه نیستن!!! دی:
به نظر جان بالبی بچه ها بطور فطری دارای رفتارهای دلبستگی مثل لبخند زدن، غان و غون کردن، چنگ زدن و ...(علایم اجتماعی ذاتی) هستند [همون حرکاتی که باعث میشه بیشتر دلمون واسشون قنج بره!دی]که ایجاد امنیت براشون میکنه چون بزرگترها و مخصوصا والدین رو نزدیک کودک نگه میداره.



منم بدجوری از حیوونا مخصوصا سگ خوشم میاد! حیف که دین مون اجازه نداده وگرنه الان خونمون باغ وحش بود! :))

سلام.

اون غان و غون کردن داغونم کرد! :(((

نه خب! به نظرم اون دلیل نیست! مثل اینکه یکی ببینه ماست سفیده و بیاد نظریه بده که چیزی که از شیر بدست می‌آید و سفید است را ماست می‌نامیم! این جواب چرا ماست سفیده نیست، نظرت چیه؟

آخ آخ! این اسلام دست و بال من رو هم بسته! :)))

دونده طوفانی پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:01 ب.ظ

راستی به نظر منم دوست داشتن توله سگ، از جنس دوست داشتن بچه آدمیزاد نیست! تابلوئه! :)))

چرا؟ :دی

دکتر همساده پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:42 ب.ظ

سلام دکتر جان.
اوضاع؟
چه عکس نازی! میدونی دکتر از بچه خیلی خوشم میادا ولی تا وقتی که سه چهار سالش نشده باشه خیلی نمیتونم باهاش بازی کنم یا سر به سرش بذارم. بماند که حالا ممکنه حین بازی خرابکاری کنه 4 یا گریه اش در بیاد و نتونی آرومش کنی!
بچه ای که 4 یا 5 سالش که باشه که برا من خیلی عزیزتره.
---------------------------
از اونایی که سگ و گربه با خودشون این ور اون ور می برن و طوری باهاش رفتار میکنن که انگار بچه خودشونه! خوشم نمیاد.
---------------------------
دکتر توی حل ODE حل دستگاه معادلات هم خوندی؟ من برنامه متلب حل دستگاه معادلات با استفاده از ماتریس نمایی رو نیاز دارم. دستگاه ( X'=AX+W(t .
A یک ماتریس n*n و w هم n*1

سلام دکتر جان!
شخمی!

بچه از بچه‌گیش نازله توله‌سگ! :)) نمیدونم، من حس میکنم حداقل عکس بچه‌ها رو دوست دارم! واقعی‌ش رو نمیدونم که اعصابش رو دارم یا نه!

منم همینطور :/ ولی خب ناز بودن بعضیاشون رو نمیشه ندیده گرفت

برای حل که مشکلی نداره! برنامه‌ی متلبش رو بخوای میتونم برات بفرستم، البته اگه دستگاه رو می‌نوشتی بهتر بود! [یحتمل بعد از یکشنبه میتونم کد بزنم! به خاطر میانترم!] اتفاقا دارم یه مقاله ۲۰۰۴ رو پیاده‌سازی میکنم با بچه‌ها، اون میاد یه روش تخیلی دیگه ارائه میده! آقا خیلی بدوضع‌ه لامصب! دارم دیوونه میشم! تو هر تجزیه‌ای رو بگی استفاده کردم، LU، QR، SVD! کلا لامصب نمیخواد باهام راه بیاد :| نمیدونم مشکل از منه یا چی! با پایتون هم پیاده‌سازی کردم حتی :|

fateme پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:52 ب.ظ

سلام.
یه سوال ذهنمو مشغول کرد!...
دخترا که دوست دارن ازدواج کنن...
از شواهد و ظواهر هم پیداست که آقا پسرها هم دوست دارند ازدواج کنند...
اینجا سوالی که مطرحه...
چرا سن ازدواج اینقدر بالا رفته ؟؟؟؟؟
اگه جوابشو فهمیدید به من هم بگید...
فقط لطفا نگید که سطح توقعات خانم ها بالا رفته که اصلا قبول ندارم...
حداقل از بین اطرافیان و دوستان خودم کسی رو ندیدم که برای ازدواج سختگیری کنه و برعکس دیدم که آقایون سخت گیرتر هستن!!!!!!!

سلام،
سوال سختی‌ه! چیزی به ذهنم نمیرسه!
نظر خودت چیه؟

بهزاد جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:23 ق.ظ

میثم یه سری سوال ذهنم مشغول کرده خوابم نمیبره
چرا خدا وجود داره؟
چرا به یه سری چیزای خواص قسم خورده؟
مثلا گفته قسم به زوج و فرد؟!
بعدش گفته این قسم ها و... برای دانایان که فکر کنند و...
نظری نداری؟

این رو ببین: http://www.maarefat.com/category/philosophy/

fateme جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:12 ق.ظ

ای بابا ...
شما هم مسخره کن...
اما خداییش ازدواج اونقدرا هم سخت نیست...
اگه بعضی ها جربزه داشته باشن، اینقدر مشکلات کوچیک و بزرگ برای ازدواج لیست نمیشه....
مشکل اصلی اینه که بعضی ها که میگن دوست داریم ازدواج کنیم، هیچ تلاشی نمیکنن... یعنی واقعا دوست ندارن ازدواج کنن...
اگه اشتباه میگم بگو اشتباه میگی.

جدی گفتم!

همیشه بحث، بحث ِ جربزه نیست،
یادتون هست که انسان موجودی است اجتماعی؟

البته حرفتون رو رد نمی‌کنم،
من خودم محافظه‌کارم و ترجیح میدم همه چی آروم باشه و من چقدر خوشحالم! شاید یکی بتونه بزنه زیر میز بازی و قاعده رو خودش بنویسه، ولی من حداقل توانش رو ندارم.

بهزاد جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:33 ب.ظ

خوندم
ولی اینا جواب سوال "آیا خدا وجود دارد؟"بود
اینو که من قبول دارم
لبس بعد لبس هم درست بود و اینکه موجودیتمون در وجود خداست و... هم قبول دارم حرکت جوهری ملاصدرا و رد ایجاد و اعدام شاعرها هم منطقیه قبول دارم . در کل وجود خدا مثل اینه که بچه تو شکم مادرشه میگه مادر کجاس ولی نمیتونه درکش کنه چون در وجود او موجوده...
مشکل موجودیت خدا نیست
اون ایجاد و اعدام رو خیلی خوب توضیح داد چون من به اشتباه فکر میکردم خداوند از هیچ چیز همه چیز رو آفریده و مثالی که میزدم این بود که از صفر همه چیز میساختم
م میگفتم 0=-1+1
0=-1+1-2+2
0=-1+1-2+2-3+3.........
و میگفتم خدا اینطوری از هیچ چیز همه چیز ساخته و علت اینکه میگه از هرچیز زوجی را آفریدیم همینه!
نگو به ظاهر منطقی بوده
اینارو خوندم فهمیدم خود صفر هم که از عدم ساخته نشده!
مشکل من علت وجود خداست:|
نمیدونم شایدم بشه گفت برای وجود بودن چیزی ازلی علتی موجود نیست
ولی میدونم این سوالی که ذهنم اومده بخاطر ذلیل بودن موجودیت خودمه که نمیتونم تصوری جز این داشته باشم که وجود خدا چه علتی داره
-----------
در مورد سوالهای بعدیم تو کامنت قبلی نظری نداری؟

اتفاقا با دوستان در این مورد سر بحث انداختیم! هنوز به نتیجه نرسیدم، رسیدم بهت میگم :))

واقعیت‌ش نه!
سوالای آسونی نیستن که با چند دقیقه فکر کردن بشه در موردشون حرف زد. ماکزیمم من میتونم بشنوم اینطور سوالایی رو.

fateme جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:01 ب.ظ

سلام.
یه سوال : من رشتم مث رشته شما نیست اما یه چیزایی راجع به برنامه ریزی خطی و غیر خطی و پویا و .... داریم به نظرتون چه کتاب فارسی بخونم که با خوندنش حال کنم؟
این ترم روش های عددی هم داریم چه کتاب فارسی ای مثال زیاد داره؟
کتابای انگلیسی خوبن اما تا بخوام یه دور کامل کتاب رو بخونم شده سال دیگه!!!!
ممنون.

سلام.

کتاب مهرگان هست که برای مدیریتی‌ها و اقتصادی‌ها و ایناست که نسبتا خوب‌ه، بعد باز بستگی داره برا چی بخواین؟ برا چی میخواین؟

روش‌های عددی در جبر خطی یا محاسبات عددی یا چی؟

میم جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:48 ب.ظ

http://upload7.ir/images/75828231214781007083.jpg

وای من مُردم :((

پ.ن: همین عکس آپلودشده در پیکوفایل:
http://s5.picofile.com/file/8106250418/nini_min.jpg

کوثرم جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:53 ب.ظ

به fateme
یه دو سه تا دلیل به ذهنم میرسه:
1.امروزه متاسفانه انقد تو زندگی هر آدمی چندین تا نیمه گمشده وارد میشه و میره که طرف میوفته به وسواس هی میگه شاید یکی کاملتر پیدا باشه
2.ترس از مسئولیت پذیری
3.اشتغال خانم ها و استقلال مالی

جالبه یه سری یه دخترخانمی میگف تو خونه بابام انقد همه چی برام فراهمه که تمایلی به ازدواج ندارم
اما این قضیه آرامش یه چیزه دیگه س آرامشی که یه خانم با تاج سرش داره یا یه آقا با بانوش با آرامش خونه پدری فرق داره

به فاطمه.

مترسنج جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:59 ب.ظ http://dar300metri.blogsky.com/

فک کنم مقوله ای کاملا جدا باشه...
بچه همه حیوونا (نه فقط انسان) دوس داشتنی اند. توله شیر، بچه گربه،بچه کانگرو....
بخاطر نسبت اندازه بعضی اعضای بدنشون که متفاوته. مثلا اندازه چشمشون که تا آخر عمر همون اندازه میمونه و نسبت ترکیب اعضای جسمشونو مدام در تغییره..

به نظرم با یه استقرای ناقص، دلیل درستی هست این دلیل. اگه دقت کرده باشی کلا آدما از نسخه‌های مینیاتوری یه چیزی خوش‌شون میاد!

مترسنج جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:01 ب.ظ http://dar300metri.blogsky.com/

البته بجز بحث جسمی اگه از بعد روحی رروانی هم بررسی کنیم سادگی و بی قل و قش بودن بچه ها انکار ناپذیره...
حالا سوالی که واسه امثال من مطرحه اینه که چطور همچین سوالی به ذهنت رسیده!!

یعنی «سادگی و بی‌قل و قش بودن»، به خودی ِ خود، یه صفت پسندیده‌ست؟

خب هر وقت عکس بچه می‌بینم یا بچه‌ی کوچیک خربازی در میاره جلوم، دلم ضعف میره :دی خواستم ببینم چرا اینطوره :دی

[ بدون نام ] جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:12 ب.ظ

سلام دکتر.
آره دکتر برنا مه متلبشو میخوام. اون دستگاهی که گفته بودم در حالت کلی هست یعنی برنامه میاد ماتریس A و بردار (W(t و (X(0 رو از کاربر میگیره و جواب دستگاه (X'=AX+W(t که (X(t باشه رو بر میگردونه.
( بخش 11 از فصل 8 کتاب آنالیز عددی چنی )
----------------------------------------
تجزیه ماتریس که زیاد داریم. از تجزیه چولسکی استفاده کن شاید جواب داد.

سلام دکتر جان! [اسم به قرینه‌ی معنوی تشخیص داده می‌شود. :دی]

آقا من سعی میکنم تا جمعه بهت خبر بدم، شما هم اگه یه یادآوری بکنی دیگه خیلی خوب میشه.

دیگه وقتی QR و SVD جواب ندادن، حساب کار باید دستت بیاد :دی

مهربون شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:03 ب.ظ

سلام
ذهن منم یه سوالی مشغول کرده :)
ادامه تحصیل به چه امید؟؟
بابا کار نیست. الان چه چیزی و چه فکری میتونه امید بخش باشه؟
من دیگه نمیخوام ادامه بدم. از این به بعدش واسه من وقت تلف کنیه

سلام.

خب برا من که کار هست، میرم سر زمین! :دی

واقعیت‌ش کسی که بیاد ریاضی و دنبال کار باشه یه جورایی یه جوری‌ه :دی

زهرا شریفی شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:27 ب.ظ http://www.1219395.blogfa.com

سلام تازه اومدم وبلاگتون اتفاقی خب بچه کوچولو ها همه شون نازند آخه

سلام!
خوش اومدین! :)

خب چرا نازند؟

سید +ع شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:36 ب.ظ http://RAHAEIPOINT.BLOGFA.COM

سلام آ میثم
با اینکه خودمم دوسشون دارم و پسرم رو شدیدا میدوستم...ولی این حس رو بیشتر لازم برا بقا بچه میبینیم تا دلیل دیگه
یعنی بچه با وضعیتی که داره باس زنده بمونه این حس تو بزرگا هس...

سلام حاجی،
متوجه منظورت نشدم! :دی

مرتضی شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:02 ب.ظ

سلام میثم جان
حالا که بحث سوال و جواب داغه منم یه سوال میپرسم راستشو بگو
پروژه انجمن رو تا کی آماده میکنی؟

سلام مرتضی جان،

آقا من گیر اون فایل‌ه بودم، ۲۸م بهت گفتم که شما ۳م فرستادی،
بعد موقع ایمپورت کردن بعضی کاراکترا رو نال نشون میده (همین شکلای عجق وجق که تو فروم هم هست اگه دیده باشی)، دارم روش کار میکنم،
البته الان که بعد از میدترمم بیشتر هم میتونم روش وقت بذارم!
آقا در اسرع وقت نسخه‌ی تست رو برات میفرستم.

پاپیون شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 08:28 ب.ظ http://http://oinion.blogsky.com/

سلام
پدر من خیلی نوزاد دوست دارد من گاهی به این فکر کرده ام چرا نوه هایش که بزرگتر می شوند دیگر مثل گذشته دوستشان ندارد؟
فکر کنم چون بچه همین که کمی بزرگ می شود دیگر یک تابع محض نیست و کارهایی می کند که به آنها می گوییم شیطنت و بسیاری آن را دوست ندارند این است که آن حب اولیه از بین می رود

خیلی اتفاقی آمدم اینجا
براتون بهترینها رو آرزو می کنم

سلام.
به نظرم لزوما هم اینطور نیست، بچه‌ها بعضی وقت‌ها لج می‌کنند و هر کاری هم که بکنی باهات راه نمیان! اونوختا چرا ازشون بیزار نمی‌شیم؟

خوش اومدین!
امیدوارم از این به بعد همراه من و بقیه‌ی دوستان باشید :)

بهزاد شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:21 ب.ظ

دوستان نخبه کمک کنن
من مرحله دو این بازی موندم توش
جوابش باید به انگلیسی باشه
این سوال
من hair رو زدم نشد لباس و پیشونی خال و .. هم جواب نبود
http://s5.picofile.com/file/8106185376/Screenshot_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B3_%DB%B1%DB%B2_%DB%B2%DB%B8_%DB%B2%DB%B1_%DB%B0%DB%B5_%DB%B5%DB%B4.png

ای بابا :))

fateme یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:28 ق.ظ

سلام.
چقدر چقدر خوب میشد زودتر جواب نظرات را میدادید.

سلام.
معذرت میخوام، به خاطر میدترم وقت نشد بیام.

مهربون یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:00 ق.ظ

یعنی چی یه جورایی یه جوریه؟
مشکل رشته ریاضی نیست. مشکل ظرفیت پذیرش زیاد در این رشته هست.

جدی من دیگه ادامه نمیدم. میرم دنبال عشقای زندگیم: دف، تنیس روی میز و ...
درس واسه من عشق نیست

فرض کنید پذیرش کم بود، کار ِ ریاضی کجاست؟ :دی
اگه منظور از کار تدریس باشه که الان هم هست، حالا یه تو دانشگاه یا تدریس خصوصی و اینا.
البته باز بستگی به خودتون داره :)

به نظر من ضرر نمی‌کنید اگه اینطور عمل کنید، خودم تازه دارم به این نتیجه میرسم البته!

بهزاد یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:19 ق.ظ

اینجا چقد شبیه انجمنها شده
خخخخخ
----------------------

:))

fateme یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:38 ق.ظ

سلام.
خواهش میکنم.
میانترم چه وقته؟
پایانترم ها شروع شد دیگه...
انشالا موفق باشید.

سلام.
امروز صبح بود!

[ بدون نام ] یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:40 ق.ظ

اون ترانه بود به طاها به یاسین....
این ادامه ش به اسم تجلی طاها
http://ava.shahrmajazi.com/upload/subdomain/ava/tools/ava-1392-8-12-15-10-14Ali_Fani_Tajallie_Taha%5BYekAvA%5D.mp3
نشنیده بودم!
عنوان: تجلی طاها (چشم امید 2) [این شعر ادامه ی شعر معروف به طاها به یاسین می باشد]

با صدای: علی فانی

شاعر: مجتبی روشن روان

موضوع: انتظار

انتشار: رمضان 1392



متن نوا:

ندیدم شهی در دل آرایی تو

به قربان اخلاق مولایی تو

تو خورشیدی و ذره پرور ترینی

فدای سجایای زهرایی تو

نداری به کویت ز من بی نواتر

ندیدم کریمی به طاهایی تو

نداری گدایی به رسوایی من

ندیدم نگاری به زیبایی تو

نداری مریضی به بد حالی من

ندیدم دمی چون مسیحایی تو

نداری غلامی به تنهایی من

ندیدم غریبی به تنهایی تو

نداری اسیری به شیدایی من

ندیدم کسی را به آقایی تو

امید غریبان تنها کجایی؟

چراغ سر قبر زهرا کجایی؟

تجلی طه ، گل اشک مولا ، دل آشفته ی داغ آن کوچه ی غم

گرفتار گودال خونین ، دل افگار غم های زینب ، سیه پوش قاسم

عزادار اکبر گل باغ لیلا ، پریشان دست علم گیر سقا

نفس های سجاد ، نواهای باقر ، دعاهای صادق

کس بی کسی های شب های کاظم

حبیب رضا و انیس غریب جواد الائمه

تمنای هادی ، عزیز دل عسکری ، پس نگارا بفرما کجایی.. کجایی.. کجایی..

دلم جز هوایت هوایی ندارد

لبم غیر نامت نوایی ندارد

وضو و اذان و نماز و قنوتم

بدون ولایت بهایی ندارد

دلی که نشد خانه ی یاس نرگس

خراب است و ویران صفایی ندارد

بیا تا جوانم بده رخ نشانم

که این زندگانی وفایی ندارد..

مرسی :(

fateme یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:45 ق.ظ

به کوثرم:
سلام.
اره حرفتون رو قبول دارم..
الان توی دانشگاه و جامعه میبینیم هر کسی برای خودش چند تا نیمه گمشده (الکی) داره..
خوش به حال خودم که ندارم
اما با پول و ثروت و این نیمه گمشده های الکی که نمیشه به آرامش رسید.
به نظر تقصیر آقایونه که اینقدر سن ازدواج بالا رفته...
یعنی آقایون با ضریب 90% و خانم ها با ضریب 10% مقصرند.

به کوثرم که!

دکتر همساده یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:32 ب.ظ

سلام دکتر.
ایول این تکه حرفت خیلی باحال بود: [اسم به قرینه‌ی معنوی تشخیص داده می‌شود.]
امتحان حل عددی معادلات انتگرال چطور بود.؟ خوب نوشتی؟
-------------------------
آقا این برنامه رو تا امشب برسونی به ما، خیلی آقایی کردی.
با تابع ننویسی هم بهتره. منظورم اینه که خودمون توی برنامه اگر خواستیم ورودی ها رو عوض کنیم.

سلام دکتر جان!
مخلصم،

نمیدونم! میدونم بیشتر از این نیستم! حالا یه نمره بالا پایین، هر چی بشم دیگه همینم!
--------
آقا شرمنده، من تا حالا - ۱۱ شب- درگیر یه پروژه بودم و ندیدم، الان هم فقط اومدم کامنت‌ها رو تائید کنم و بخوابم، دیشب ۵ ساعت خوابیدم و امروز هم ۶ پا شدم.
احتمالا به خاطر یه ذره فشار دوتا برنامه‌نویسی‌ای که روی دستم هست، زودتر از جمعه وقت نشه دکتر :"(

سعید یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:07 ب.ظ

سلام اقا میشه در مورد سیمپکس راهنمایی می خاوستم
برای بدست اوردن عددی برای ایجاد سطرهای بعدی میخواهم ازان استفاده بکنم راهنمایی بفرمایید
امحتان دارم 18 دی راهنمایی بفرمایید

سلام.
من متوجه سوال نشدم!

دکتر همساده یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:26 ب.ظ

اینو ببین:
http://www.pixday.ir/wp-content/uploads/2013/06/4000-14.jpg

نه این لوس نبود، مصنوعی هم بود :]

fateme یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:26 ب.ظ

برای سیمپلکس کتاب برنامه ریزی خطی لیبرمن(محمد مدرس) فکر کنم خوب باشه.
این طور نیست؟

خوب که خوب هست، ولی من حس میکنم لیبرمن سخت گفته :| بازارا خیلی واضح‌تر گفته.

آمنه دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:43 ق.ظ http://gozashteha60.blogfa.com/

بنده یک فروند انسانم که از بچه بدم میومد شدیدآ.در حد تنفر.ولی بعد پسرم عاشق کوچولو ها شدم.برحسب اتفاق امروز تولد پسرمه و عکسشو گذاشتم.

اوه! چه خوب! و چه خوشحالم از اینکه متناسب با پستم با شما آشنا شدم!
خدا حفظ‌شون کنه! میام ببینم!

[چند دقیقه زمان]
مثل اینکه پست‌های وبلاگ شما رمز میخواد! :دی به هر حال از آشنایی به شما خوشحال شدم :)

دکتر همساده دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:05 ق.ظ

سلام. دکتر همون جمعه که خودت گفتی. خوبه؟
تا یکشنبه لازمش دارم. اصرارم به این خاطر بود که میخواستم یه چندتا اجرا بگیرم و نتایج رو گزارش کنم که دیگه میذارم همون موقع.
-------------------------
دکتر جون تو خودت استاد عکسی (از عکسایی که توی وبلاگت میذاری معلوم هست) والّا ما زیاد توی عکس سررشته نداریم. (مصنوعی بودن اون عکس برام قابل تشخیص نبود )

سلام!
ان‌شاءالله سعی‌م رو میکنم که شرمنده‌ت نشم دکتر جان! :)

آقا مخلصم! نفرما :دی من شاگردی میکنم!

fateme دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:55 ق.ظ

سلام.
کتاب بازارا رو دانلود کردم .
کتاب خوبی بود .
ممنون

یه ذره شاید گنگ باشه فقط :دی

سید+ع دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 06:51 ب.ظ http://rahaeipoint.blogfa.com

داداش میگم اینکه بچه ها رو دوست دارند علتش وضعیت بچه و نیاز شدیدش به حمایت برا حیات بچه هست که برای رفع این نیاز ، در بزرگان چنین هستی قرار گذاشته شده ...اووف
باور کن خیلی سخته ، آدم منظورش رو برسونه...

خب اینکه دلیل نشد مسلمون :دی پس دلیل اینکه ما هوا رو تنفس می‌کنیم نیاز هوا به اینه که هوا بره تو ریه‌های ما؟ :دی

بهزاد سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:08 ب.ظ

اگه عادت نیست
پس فک کنم صداقت در رفتار بچه ها فطرت ما انسانها رو قلقلک میده برا همین خوشمون میاد .فطرت همه انسانها هم یکی خدا از قبل تو وجودمون گذاشته چون موجودی بیگناه و مظلوم میبینیم ازش ناخودآگاه خوشمون میاد

پس چرا بعضا از دیوانه‌ها خوشمون نمیاد؟

fateme سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:49 ب.ظ

سلام
من با نظر سید+ع موافقم .
آدمای بزرگ یه حس حمایتگری دارن
یعنی دوست دارن حامی نی نی ها باشن.

سلام.
پس چرا وقتی پدر و مادرا پیر میشن، حوصله‌شون رو ندارن؟

بهزاد سه‌شنبه 10 دی‌ماه سال 1392 ساعت 09:13 ب.ظ

دیوانه ها که از رو فطرت عمل نمیکنن؟

گزاره‌ی تو شامل فطرت نبود!

بهزاد چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:34 ق.ظ

پس فطرت هم به. گزاره قبلی اضافه. میکنیم.

من پس فطرتم؟ اسمایلی سوءتفاهم ایجاد کردن :))

مهدی چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:59 ب.ظ

چرا نمیشه نام کاربری انحصاری داشت. اینجا فقط من باید با نام "مهدی" نظر بدم. لطفا مسئولین رسیدگی کنن.

یه داداش کوچولو دارم. یک سال و نیمه. میاد میچسبه به پاهام بهم میگه "بابا" تا بغلش کنم. بعد محکم منو بغل میکنه. یه حالی میده که نگو...

به نظر من ازدواج از بیرون ترسناکه. ترس از مسئولیت و مشکلات و سختی و محدودیت و ...
ولی در واقع یه آرامش خاصی به آدم میده که هیچ جور دیگه ای نمیشه تجربش کرد.

با وارد کردن ایمیل و ثبت ایمیل‌ت در گراواتار میتونی انحصاری کنی مهدی رو، البته من با هرگونه خصوصی‌سازی مخالفم :س :دی

تو کدوم مهدی هستی الان؟ اینو مشخص کن که ببینم باید شیرینی بگیرم یا نه :|

ای بابا! دلم رو ترکوندی تو که :|

جمع کن بابا! زن گرفتی داغی نمی‌فهمی :دی

بهزاد پنج‌شنبه 12 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:24 ب.ظ

خخخخخخخخخ

مهرگان شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:56 ق.ظ

ای بابا من اینجا کامنت گذاشتم، نرسیده گویا..حالا دوباره بنوسیم یا نه؟:)))

بفرمائید :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد