* دوشنبه پایانترم معادلات انتگرال دارم، حدودا یک دور جزوه رو تموم کردم، ولی خیلی گیر دارم، گیرهای خیلی کوچیک که با پیشنهادهای ذهنی، هرکدومشون میتونن تبدیل به یه سیاهچال فکری شن. این گیرها همونهایی هستن که سر کلاس با سوال پرسیدن باید رفع میشدند و نشدند، به هر حال بگذریم، در رفته از شماره دردام! :دی
* یه ۱ گذاشتم کنار عنوان که اگه دوباره مجبور شدم این درس رو بردارم، عنوانها تکراری نباشن. ؛)
* یکشنبه، ۸ دی، میانترم حل عددی معادلات انتگرال دارم. دارم کم و بیش میخونم، ولی خوندنش به دلم نمیچسبه، بعضی چیزا هستن که نمیتونم اثباتشون کنم، خیلی چیزا یادم میرن، نمیتونم بین اونچه یاد میگیرم، رابطهی منطقی برقرار کنم و خلاصه در برزخی هستم که خودم برا خودم ساختم.
* تنها چیزی که امید ِ این درسم هست، اینه که معادلات انتگرال، به صورت مستقیم در پردازش تصویر کاربرد دارن و من اگه بتونم این چیزا رو درک کنم، یحتمل میتونم اون مقالهای که کنار گذاشتم رو بفهمم.
* سهشنبه ارائه دارم، دارم فایل ارائه رو آماده میکنم، از حداقل ۲۰تا مقاله مثال و متن برداشتم و مثل یه سالاد شیرازی -شما بخوان فصل- زدم تو سر و کلهی هم و یه چیز ازش در آوردم.
* یه چیزی که اینطور موقعها به وضوح میبینم اینه که حد یقف ندارم، چیزی که تا دو ساعت پیش برام معما بود، وقتی حل شد، «فقط» یه پله میشه برای معمای بعدی.