نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم
نوشته های دکتر خودم

نوشته های دکتر خودم

اینجا من یعنی خودم در مورد خودم و خود خودم می نویسم

برای یادآوری

 * امیدوارم سریع‌تر آزاد شی مــَرد؛ اگه هنوز زنده مونده باشی.

 * منبع : http://anahno.blogsky.com/1390/06/04/post-27.

آموزش ساختن لینکدونی با گوگل ریدر

 * این بغل وبلاگ منو نگاه کنید، یه قسمتی هست به نام آخرین هفت بروز شده، هر کدوم از دوستان من که بروز بشن، اینجا وبلاگشون میاد. خب قراره اینطوری چیزی درست کنیم (:

 * مواد لازم: وقت، حوصله، یک اکانت گوگل.

 * قبل از شروع من باید یه چیزی بگم، ما برای این کار از فید استفاده میکنیم، فید یا خوراک یه وبلاگ، یه قالب استاندارد از شکلدهی به اطلاعاته، فید هر وبلاگی رو هم میتونید در گوشه کنار وبلاگ با پیدا کردن شکلی مثل آیکون نارنجی بالا پیدا کرد.

 * برای مثال آدرس فید من اینطوریه: http://porpot.blogsky.com/rss

ادامه مطلب ...

بارون

 * اینجا داره نم‌نم بارون میاد، جدا از همه چیز، یاد خیلی چیزها بخیر.

یاد ایامی ...

 * اینجا رو دارم میخونم. خودمونیم، چقدر دنیایی که اونروز میدیدم با دنیایی که امروز می‌بینم فرق داره.

 * پاراگراف اول کلن برام منتفی شده فکر کنم، دیگه به کاری که نخوام راحت نه میگم، تو ایجاد رابطه مشکل ندارم (حدودن!!!)، دیگه علاقه‌ای به پشت کامپیوتر نشستن طولانی ندارم (میشینم، ولی نه به خاطر دلم، به خاطر بیکاری و گشنگی و اینا)، دیگه حاضر نیستم برای نفع عموم کاری بکنم که خودم رو از هدفم باز بداره، بعد دیگه بقیه دوستان هم که هر چی میخوان بگن (:

 * دوست دارم اول شهریور سال بعد زنده باشم و ببینم اون روزم با امروزم فرقی داره یا نه. خوشحالم که این وبلاگ رو تا حالا (و نه لزومن حتمن بعدن) پاک نکردم.

یک دعای خوب

 * الان شیخ حسین انصاریان شبکه چند (فقط صدای تی‌وی میاد) بعد از قرآن به سر گذاشتن داره دعا میکنه، یه دعای خیلی قشنگ کرد که من یکی تا حالا از زبون کسی نه شنیده بودم و نه حتی من خودم اینطوری فکر کرده بودم. ایشون گفت: «خدایا کارگران زحمت‌کش شهرداری رو که این موقع شب تلاش میکنن تا بهداشت شهر حفظ شه رو حفظ فرما» (حالا درست یادم نیست دقیق چی بود ولی همچین چیزی بود).

 * امشب خیلی به یادتون بودم، امیدوارم که خدا دیگه خودش آره (: (کیف کردین؟ چطوری ریا کاری کردم که همچین با کلاس هم بود :دی)

شب ِ تو

 * مگر خدا خود نگفت «لیله القدر، خیر من الف شهر»؟، «قدر، شبی بهتر از هزار ماه»؛ هزار ماه یعنی چیزی حدود ۸۳ سال و مگه من چه خوبی بهتر از خوشبختی تو می‌تونم داشته باشم؟.

 * نه که تو را برای خودم که ثابت شد ما دو تا خط موازییم، که تمام خوبی‌ها را برای تو می‌خوام، از خدا می‌خوام تو را در راه سعادت و خوشبختی قرار بده. آرزو میکنم هزار ماه در راه خدا باشی. زندگی پر از شادی داشته باشی و همین امسال بری خونه بخت (:

 * خدا تو یک شب داری بهتر از هزار ماه و من یک ماه دارم بهتر از مردم ِ هزار شهر. خدایا به تو می‌سپارمش.

چرا؟؟؟

 * خدایا چرا شهریور شد؟ چرا ماه رمضون داره تموم میشه؟ چرا من روی برنامه‌م نیستم؟ چرا من هنوز کلی درسام مونده؟ چرا من هنوز تست زدن رو شروع نکردم؟ چرا من نمیخوام آدم شم؟ واقعا چرا؟ نه خدایی چرا؟ د ِ اگه میدونی بگو خو چرا؟ کی واقعا مسئول این نابسامانی‌هاست؟ چرا کسی پاسخگو نیست؟ واقعا چرا الان اینطوره؟

 * خدایا ببین منو: ؛)