-
میانترم دوم جبر خطی
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 17:56
* دوشنبه همین هفته (۲۹ آذر ۸۹) من باید میانترم دوم جبر خطی رو امتحان بدم. سوالای امتحان از فصل سوم کتاب هافمن یعنی تبدیلهای خطی (از صفحه ۹۱ تا صفحه ۱۵۲) میاد. من روی کلیت فکر کنم تسلط داشته باشم ولی باز دارم خیلی دقیق از اولش میخونم. * این فصل حدود ۷۳تا تمرین داره که سهم هر سکشن اینطوریه : سکشن اول ( تبدیلهای خطی )...
-
دلشوره بچگی
چهارشنبه 24 آذرماه سال 1389 00:57
* بعضی وقتا بعضی چیزایی که در موردشون میدونی باید چیکار کنی باعث میشن که برا تو ایجاد دلشوره یا استرس کنن، مثلن نتیجه یه امتحان، ولی بعضی وقتا هست که تو نه میدونی که نمیدونی و نمیدونی که میدونی و این خودش باعث میشه که برات دلشوره ایجاد بشه. * مثال این نمونه آخری میشه مثال همین دوست داشتن من، من میدونم که ماهم رو دوست...
-
بدشانسی
دوشنبه 22 آذرماه سال 1389 15:29
* جدی شانس اگه ۱۰ تا رو داشته باشه، من فکر کنم هیچ وقت اون ۹تا روشو نمیبینم (: دیروز امتحان گسسته دادهم، بعد امروز صبح رفتم همینطور کاغذام رو داشتم جمع و جور میکردم دیدم ئه! این حل سوال پنجه، خودم کف کردم که ایول مثه اینکه اول تو چرکنویس حل کردم بعد تو پاکنویس، بعد خوشم اومد از خودم که چقدر نظم دارم و اینا، دیگه...
-
یااااااااااح
یکشنبه 21 آذرماه سال 1389 23:17
* جاتون خالی میانترم گسسته رو هم دادم و با خیال راحت الان باید به جبر خطی فکر کنم فقط، امشب رو که دیگه کلن دیگه اگه احتمالا دلم اجازه داد یه فیلم انتخاب میکنم میبینم و از فردا جبرخطی رو شروع میکنم. اگه هم اجازه نداد که هیچی، میرم جبر خطی میخونم. * الان همینطور که داشتم تو سسیتم میگشتم فیلم جشنهای امور فرهنگی رو...
-
به بعد
یکشنبه 21 آذرماه سال 1389 12:50
* صبح تا حدود روابط بازگشتی رو خوندم، یه قضیه مشکل رو اینقدر گیر دادم تا فهمیدم چیه، بعد حدود ساعت ۱۱ اومدم کنار بچهها و بعد رفتم فیسبوک و فرندفید و بعدم که الان در خدمت شما هستم. * الان هم میرم نماز و بعد دوباره میرم سر درس تا ۵، بعدش هم میرم سر امتحان و ایشالا دیگه هر چی خدا بخواد. * ببین چیزی که هست من باید بتونم...
-
یه جوری
پنجشنبه 18 آذرماه سال 1389 20:37
* قرار بود شنبه میانترم جبرخطی داشته باشم، هیچی افتاد دوشنبه ۲۹ آذر. کلن احساس میکنم خیلی خیلی بیش از حد همه چه یه جوریه. اصن انگار خیلی نباید گیر داد، چه میدونم همینطور چیزی. * بعد گفتم که این دوگان مضاعف یه جوریه، امروز به دکتر افشین گفتم این یه جوریه، گفت یه جوری نیست، نامانوسه ((: بعد توضیحش این بود که «شما عادت...
-
محرم
پنجشنبه 18 آذرماه سال 1389 11:25
* یکی از چیزهایی که من از بچهگی خیلی دوستش داشتم امام حسین بوده، نمیدونم چرا ولی من تو هر مرحلهای از زندگیم یه جوری امام حسین رو دوست داشتم، یه روز به خاطر مظلوم بودنش، یه روز به خاطر یه چیز دیگه و امروز هم به خاطر وایسادنش پای حقیقت. * دقیقا این امام حسین من، خیلی جاها هم کمکم کرده، خیلی جاها رو تو زندگیم میبینم...
-
دوگان مضاعف
پنجشنبه 18 آذرماه سال 1389 01:25
* در ادامه سریالهای خوندن جبر خطیم رسیدم به دو تا موجود که باهاشون مشکل به هم زدم، این دوتا اینان : * (هافمن صفحه ۱۳۵، پاراگراف سوم) اگر W زیرفضایی k-بعدی از یک فضای برداری n-بعدی V باشد، آنگاه W اشتراک (n-k) ابرفضا از V است. * (هافمن صفحه ۱۴۳، خط ۴م) ... اگر L تابعکی خطی روی * V، فضای دوگان V ... . * اولی رو میتونم...
-
تقلب
سهشنبه 16 آذرماه سال 1389 18:15
* اینجا گفته بودم که قرار شد یکشنبه آینده میانترم گسسته بدم، بعد من برا میانترم قبلی اونقدر آماده بودم که نمره خوبی بیارم ولی قضیه این شد که سر امتحان استاد یه ۱۰ دقیقه تو این کلاس بود و ۱۰ دقیقه تو اون کلاس، بعد دوستان هم لطف میکردن و موقعی که استاد نبود قشنگ با خیال راحت تقلب میکردن ولی متاسفانه من نتونستم خودم رو...
-
کوتاهگی
دوشنبه 15 آذرماه سال 1389 20:05
* امتحان گسسته که قرار بود یکشنبه بدم، بعد قرار شد یکشنبه هفته بعد بدم، بعد شنبه هفته بعد هم میانترم جبر خطی دارم، اینه که حسابی باید دهن خودم رو سرویس کنم D: * خیلی کوتاه و مفید بروز کردم ایندفه ها، دیگه روضه و اینا هم نداشت. * بعد رفتن، رسیدن است ...
-
حد آرامش
شنبه 13 آذرماه سال 1389 00:51
* جدی جدی من حد آرامشم! یعنی واقعن دیگه از خودم خجالت میکشم که اینقدر آرومم و هیچ استرسی ندارم، پسفردا میانترم گسسته دارم و اونوخ مثلا یه سکشن درس میخونم و میام یه دور نیدفوراسپید بازی میکنم و دوباره مثلا دو ساعت درس و میام یه فیلم میبینم و خلاصه انگار نه انگار یه فصل دیگه درس مونده و منم وقت زیادی ندارم که تازه...
-
منبع بی نهایت
چهارشنبه 10 آذرماه سال 1389 15:59
* میگم خیلی خوبه که همیشه آدم امید داشته باشه، ولی خوبترش اینه که هر وقت ناامید شد دوباره امید پیدا کنه، یه جورایی سختی همیشه هست و یا ناامیدیهایی که من خودمم نمیدونم به خاطر چی به وجود میاد (دلیلی براش نمیتونم پیدا کنم) ولی خب اگه بخوام تو اون حس بمونم خیلی بد میشه، یه چیزی هم هست که نوع نوع رو میاره (: مثلن که میگن...
-
اخم استاد
یکشنبه 7 آذرماه سال 1389 14:46
* امروز صبح سر کلاس اندیشه، استاد داشت در مورد پلورالیسم و اینا حرف میزد که وقتی میخواست بحث رو عوض کنه گفت کسی سوالی نداره؟ بعد من پرسیدم استاد یعنی شما میگین که انحصارگرایی راه درسته و بقیه راهها اشتباهه؟، استاد اخم کرد چند لحظه و بعدش جواب منو داد. * غرض اینکه وقتی استاد اخم کرد دقیقن قیافهش شد شبیه مختار ((:...
-
پر پرواز
شنبه 6 آذرماه سال 1389 01:05
* امشب از حدود بعد از فیلم مختار، دلم یه جورایی گرفته. راستش از دیروز تا حالا یه جورایی فکرم مشغول آزاده، یعنی یه جورایی وقتی رو چیزی تمرکز میکنم خیلی بیشتر تمرکز دارم چون میدونم چیکار باید بکنم، از طرفی وقتی بیکارم هجوم فکر میخواد دیوونهم کنه. * میترسم، از خیلی از چیزها، به خودم حق میدم که بترسم، این روزها حتی از...
-
روز خوب
پنجشنبه 4 آذرماه سال 1389 22:14
* امروز عصر، یه عصر سخت ولی خوب بود. امروز معنی اینکه میگن حقیقت تلخه رو فهمیدم و اینکه برای شیرین زندگیکردن نباید سخت گرفت. مهمتر از همه اینا فهمیدم که میشه با یه برنامهریزی درست به همهی هدفهای خوب رسید. * امروز استاد معارفم به طور کامل بهم گفت که من عرفه نفسه، فقد عرف ربه یعنی چی، امروز فهمیدم که چطور باید برم...
-
غدیر خم
چهارشنبه 3 آذرماه سال 1389 18:42
* باز زمان خاطرات خود را مرور مینماید، هر آنکس من مولای اویم... .باز آسمان لبخند شوقش را به یاد میآورد و باز نفسهایی که به شماره میافتد. آقا هزار و چهارصد سال در اول وصف تو ماندهایم، خدا ۱۰۰۱ است و تو ۱۰۰۰، آقا آنان که تو را خدای خود میدانند... . * عیدتون مبارک، امیدوارم به خوبی این شب خوب، همه به آرزوهای...
-
خلاصه و مفید و مثبت
دوشنبه 1 آذرماه سال 1389 17:36
* فکر کنم ترم بعد با یکی دیگر از اساتید گروه آمار آشنا میشم و نکتههای جدیدی از آمار یک رو یاد میگیرم. ضمنا این پستمم شاید تکرار شد.
-
فردای من
یکشنبه 30 آبانماه سال 1389 23:41
* فردا دوشنبهس، یه روز خوب، مثه همه روزهای دیگه که گذشت. * فردا من ۱ و نیم، سه و نیم جبر خطی دارم، یه ویژگی خیلی خوبی که این کلاس برا من داره اینه که ماهمم هست نیست چند جلسه خوردیم تو تعطیلی و بعد استاد هم زد تو دیوار چند جلسه رو، دیگه حسابی دلم برا سیر دیدنش تنگ شده، الهی قربونش برم * بعد ۳ و نیم، ۵ و نیم میانترم...
-
لذت شناسی
جمعه 28 آبانماه سال 1389 20:48
* سعی میکنم خودم از زندگی لذت ببرم تا اینکه کسی بهم کمک کنه تا از زندگی لذت ببرم (:
-
سکوت
جمعه 28 آبانماه سال 1389 20:21
* ترجیح میدم به جای چسناله کردن، عکس پیدا کنم، متن بدزدم بزنم روش، بذارم تو وبلاگم ( + ).
-
صداقت در دروغ
جمعه 28 آبانماه سال 1389 00:42
* داشتم این پست قبلیم رو میدادم، بعد یه چیز یادم اومد. من تو خونه یه دست گرمکن ورزشی میپوشم که طبیعتا زیپ زیادی توش داره، از طرفی رنگش هم صورتیه و این باعث میشه مبینا ازش خوشش بیاد و عموما با زیپهای اون مخصوصا جیبای شلوارش بازی کنه، امشب چون شلوارش پام نبود و اومده بود روی پام نشسته بود و میگفت خوشگله بیا زیپت رو...
-
فایده
جمعه 28 آبانماه سال 1389 00:31
* همیشه دوست داشتم فایده داشتم باشم، یعنی مفید باشم. جدی فکر کن! اینکه هر جا میری بتونی یه گره از کار یه بندهخدا باز کنی، البته نه مثه این خوشحالا که هر جا میرن میخوان کمک کنن، ولی یه چیزی تو مایههای همونا D: * بعد هیچ وقت رو هم یاد نمیدم که حس کرده باشم که مفیدم و این باعث شده که بیشتر تلاش کنم و بیشتر تلاش کنم و...
-
به چه مانند کنم؟
پنجشنبه 27 آبانماه سال 1389 16:54
* دیشب همینطور اتفاقی یه شعر افتاد دستم که گفتم خوبه بکگراندش کنم برا دسکتاپم که میشه از اینجا دانلودش کرد ( + ). * میگم چقدر خوبه که آدمیزاد چیزی به اسم شعر داره، واقعا میشه گفت اگه شعر نبود شاید طوری نمیشد (آدما عادت داشتن به نبودنش) ولی خیلی چیز قشنگی رو نداشتن. * بعد این شعر جز معدود مواردیه که همه قبولش دارن،...
-
حکایت همیشگی
چهارشنبه 26 آبانماه سال 1389 20:21
* اینجا گفته بودم که دارم تلاش میکنم و این تلاش خیلی برام مهمه و اینا، اومدم بگم که تو این کار شکست خوردم. شاید خیلی آدم مثبتنگری بخوام باشم بگم که الان فقط کمبود اعتماد به نفس پیدا کردهم. خب نشد دیگه! * الان ترجیح میدم که فقط به آمار فکر کنم و به اینکه میانترم آمار دارم. واقعا نمیدونم چطور خودم رو راضی کنم. یه...
-
برنامه میانترم آمار ۱
چهارشنبه 26 آبانماه سال 1389 12:08
* امروز ۴ شنبهس، من فکر کنم یکشنبه آینده میانترم آمار ۱ داشته باشم. بعد باید ۲۰۶ تا تمرین رو بخونم با ۵۷ صفحه کتاب. باید یه برنامهریزی خیلی قشنگ بکنم که ایشالا شاید به همهش برسم (؛ * این استادش هم کلا مشهوره که میندازه، یعنی دو تا از همخونهایهای من تا حالا حداقل یه دفه از دستش افتادن ((: بقیه دوستام هم همینطور....
-
دعای عرفه
سهشنبه 25 آبانماه سال 1389 15:21
* امروز دعای عرفه میخونن، من چون حسش نبود برم مراسم (یعنی یه آدم پایه پیدا نکردم، راستش پیدا شد ولی من دیگه نرفتم)، نشستم تو خونه و دعا عرفه با صدای شیخ حسین انصاریان و این سایت و تفسیر دکتر شریعتی رو همینطور گوش میکنم و گاهی هم میخونم. * بعد یه جایی امام حسین میگه : عَطَفْتَ عَلَىَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ، یعنی دل...
-
از رنجی که میبریم
سهشنبه 25 آبانماه سال 1389 12:13
* آقا یه غلطی کردم اومدم این مجمع دیوانگان رو راه انداختم! والا! بالله، به پیر، به پیغمبر، قصد خوبی داشتم، دیگه این همه فشار چیه دارین میارین؟، ظرفیت فشار من محدودهها!!! حالا گفته باشم، دیگه یه موقع خودتون باید پول دوختش رو بدین. * بعضی وقتا آدم باید بگه بیلاخ، یعنی از من بپرسن که بامعنیترین کلمه ترکی که بلدی چیه؟...
-
فرم حلقه مطالعاتی
شنبه 22 آبانماه سال 1389 03:51
* اینجا گفتم که باید فرم حلقه مطالعاتی که قول دادم و اینا رو طراحی کنم، حالا یادم اومد ((: اصلن حوصله کد نوشتن ندارم ساعت چهار و ربع کم، میرم میخوابم، فردا هم که میرم دانشگاه و برمیگردم، پس فردا هم که فقط ۵ و نیم، ۷ و نیم کلاس دارم، پس پس فرداش هم یه خاکی تو سرم میکنم :دی. * جدی خیلی بده که برنامه به هم بریزه. از...
-
شب اول هفته
شنبه 22 آبانماه سال 1389 01:14
* گفته بودم که میخوام آخر هفته بشینم و درس بخونم، هیچی الان اومدم بگم که آخر هفته شد و من به جز ۴ صفحه آمار هیچی نخوندم، یعنی وقت نکردم که بخونم. چون خواهرم گفت که داره میاد خونه بابام و تا یکشنبه هم بیشتر اینجا نیست، دیگه من طاقت از کف بدادم و برای دیدن رویش همچون ابری بهاری بدویدنندی و به خانه بابا آمدندنی. * بعد یه...
-
آخر هفته من
چهارشنبه 19 آبانماه سال 1389 13:46
* من قرار بود پنجشنبه یا جمعه این هفته کلاس جبر خطی داشته باشم تا دکتر بتونه درس رو جمع و جور قشنگ برامون توضیح بده، به همین خاطر گفتم که این هفته خونه بابام نرم، ولی الان رفتن دانشکده و یکی از همکلاسیهام گفت که کلاس دکتر تشکیل نمیشه ((: * ولی باز من خونه بابام نمیرم، میمونم اینجا و آمار میخونم یه ذره و برنامه رو...