-
قدر ِ اول ِ ۹۲
شنبه 5 مردادماه سال 1392 19:11
* به یکسالی که گذشت فکر میکنم، از ۲۰ مرداد ۹۱ تا الان. سالی پر از تجربه داشتم، تجربههایی که دید خیلی بازتری برام ارمغان آورده. * از ۸۹ تا الان شب قدرهام رو ثبت کردم، مدام روند صعودی داشتم، هر سال بهتر و بهتر شدم؛ با وجود همهی ناشکریهایی که داشتم، روزهایی که اومدند و رفتند و امروز که نگاه میکنم، به وضوح میتونم اونا...
-
فیوچرهای من :دی
سهشنبه 1 مردادماه سال 1392 19:59
* یکی از خوبیهای شبکههای اجتماعی، آشنا شدن با چیزای جدیده! امروز به لطف یکی از دوستان با آزمون میرز-بریگز آشنا شدم. آزمون جالب و خوبی بود، نتیجهها هم انگار من رو شرح میدادن :دی کلیات INFP ها آرام، راحت و تایید کننده هستند. آنها مطابق ارزش های درونی خود کار می کنند، به روی ایده های نو گشوده اند اما اگر یکی از ارزش...
-
تعریف ناامیدی
دوشنبه 31 تیرماه سال 1392 12:25
* «تعریف ناامیدی چیه؟». این سوالی بود که دیشب من باهاش گذشت، تا حالا فکر کرده بودین به این سوال؟ پ.ن: امروز صبح -همین نیم ساعت پیش، به هر حال صبح نسبیه برا هر کسی :دی- تعریف قابل قبول برای خودم رو پیدا کردم: «ناامیدی یعنی اینکه بدونی هیچ رویداد تقویمی در آینده وجود ندارد.» :)
-
دیشب ِ ما
یکشنبه 30 تیرماه سال 1392 14:57
*دیشب، شب ِ خیلی خوبی بود. تا خود ِ طلوع ِ آفتاب، تو بیابون راه رفتم و خوابیدم و نشستم و فکر کردم ۱ ، دیشب من بودم، با خودم، با دوتا روباه که اشتباها مزاحم خوابشون شدم و چندتا سگ که از اون طرفا میگذشتن. خیلی خوب بود، خیلی؛ ۱. البته لواشک و میوه هم خوردم که نمیشد گفت! حس شاعرانهش میپرید :دی
-
محتوای کلا بیادبانه
پنجشنبه 27 تیرماه سال 1392 22:31
* حکایت ما به این استاد نازنینمون داره کشدار میشه و به جاهای باریک میکشه. ای کاش این رو رو داشتم و میرفتم دانشگاه لیسانسم میگفتم آقا خب جوون بودیم یه چیز خوردیم، بیاین با انتقال ما موافقت کنید :| * از طرفی نگران ِ آیندهمم. انتقالی یعنی پذیرش یک شکست گــُنده، یعنی دیگه هیچکی هیچ اَنی حسابت نمیکنه. از اون طرف موندن...
-
امتحان تحقیق ۲ با ۱۴ روز تاخیر
دوشنبه 24 تیرماه سال 1392 18:12
* امشب راه میفتم برم شهر دانشگاه ِ ارشدم. چهارشنبه امتحان تحقیق ۲ دارم و چون معلوم نیست استاد برای امتحان چه تصمیمی میخواد بگیره، لاجرم یک روز زودتر میرم که مشکل احتمالی هم انشاالله نباشه. * نتیجه برام مهم نیست، من با توجه به شرایط این روزهام، تلاشی رو که میتونستم داشته باشم، داشتم، اما امیدوارم که حتی اگه ۲ شدم،...
-
دیالکتیک مذهب-لامذهب
جمعه 21 تیرماه سال 1392 00:49
* فکر که میکنم میبینم اگه من میخواستم مثل خیلیها زندگی کنم، الان زندگی خیلی خوبی داشتم، منظورم اینه که همین الان اگه سطح توقع و انتظارم رو تعدیل کنم، زندگیم سطح کیفیش ارتقا پیدا میکنه. نمیدونم، شاید توهم برم داشته، ولی خب خیلی از خوشگذشتنهای دور و برم، برای من پوچ و مسخرهس؛ لعنتی! * امروز داشتم فکر میکردم اگه...
-
زندگی ایدهآل ۲
سهشنبه 18 تیرماه سال 1392 01:27
* فکر کنم از ۸۸ یا ۸۹ به بعد، شبهای ماه رمضون، ایدهآل من رو تامین میکنه. از امشب هم شروع کردم پیشوازش رو :) * خدایا ببخش بر این کمترین، به بزرگی خودت، تمام روزهایی که گذشت.
-
برگی از تاریخ
جمعه 14 تیرماه سال 1392 15:03
خب تو دورانی که شاهد یک نوع تطبیق از روایتی از اسلام هستیم، شاید خوندن این خبر ( بروزرسانی: خبر از روی سایت خبرگذاری مربوط حذف شده است!) جالب باشه، خیلی دوست دارم نظر دوستان تطبیقدهنده کذایی رو در مورد این خبر بدونم :دی آیتالله هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در بیت آیتالله العظمی وحید خراسانی در...
-
I don't fear no body...
جمعه 14 تیرماه سال 1392 10:36
* دیگه صبح جمعه که آدم میتونه به خودش اینقدر حق بده که این رو گوش کنه دیگه! نمیتونه؟
-
به سرعت یک تلفن
سهشنبه 11 تیرماه سال 1392 11:25
* اینکه برنامهای که برای این تابستونم ریخته بودم، با یک تماس تلفنی در کل زیر سوال بره و به هم بریزه، عصبیم میکنه :| * استاد امتحانی که قرار بود فردا برگزار بشه رو موکول کرد به ۲۶ تیرماه :| به همین راحتی، به همین خوشمزهگی :| * البته توهم توطئه هم دارم که ترجیح میدم بهش بها ندم.
-
جملهبندی
دوشنبه 10 تیرماه سال 1392 11:25
* استاد یعنی من کشته مردهی اون جملهبندیتم!: با توسعه و بسط مدلهای جمعی، معرفی اندازهی که ممکن میسازد محاسبه کارائی آن، در تابع مقصود موثر بوده و نسبت به تغییر واحد پایدار باشد.
-
تخدیر
شنبه 8 تیرماه سال 1392 21:28
* مخدر این روزهام، این آهنگه .
-
نه های و نه هوی
جمعه 7 تیرماه سال 1392 17:48
* چند روز فکرم، من رو به این نتیجه رسونده که همهی آدمها احمقند و به این دلیل حماقتشون دیده نمیشه که اعتماد به نفس کاذبی دارن برای رد این حقیقت. البته اسثنائاتی هستند مثل مولانا، که حماقت رو قبول کردند و برای درمانش کوشیدن.
-
مظلوم، از آنچه دیده نشد…
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1392 21:44
«من خیلى پدر خوبى هستم؛ نمىگذارم بچهام چپ و راست برود و خطا بکند!»، «خیلى مادر دلسوزى هستم، آنقدر مراقب کوچکترین حرکات بچهام هستم که نمى گذارم این طرف یا آن طرف برود!»، «چه مدرسه خوبى! آن قدر مراقب بچهها هستند که بچهها امکان تخطّى از این طرف و آن طرف ندارند!». آفرین بر من و تو مسلمان ِ پیرو قرآن که اینقدر کج فکر...
-
در راه
سهشنبه 4 تیرماه سال 1392 19:14
* فارغ از روزهایی که گذشت، همهی این روزهام رو میذارم به پای روزی که قرار ِ بیاد. همون آیندهی پر امید. پ.ن: یه دفه یکی بهم گفت «برو با این منطقهاتون ببینم به کجا میخواید برسید.» و این روزها دارم به حرفش میرسم.
-
عوارض ِ بعد از حمله
یکشنبه 2 تیرماه سال 1392 11:05
* دیدی میگن عوارض فلان، چلان سال دیگه مشخص میشه؟ حالا اوضاع و احوال این ترم من هم از همین قرار ِ. احساس ِ سربازی رو دارم که تو میدون ِ جنگ ِ با خودش، به خودش زخم زده، الان داره چرکهاش رو میبینه. در حالیکه تو یه دره افتاده تمام تلاشش رو میکنه تا با گیاههایی که دور و برش هست، هم زنده بمونه و هم زخمهاش رو التیام...
-
لو باتری!
چهارشنبه 29 خردادماه سال 1392 11:24
* یکی از سرگرمیهای بچهگیهام، این چراغقوههایی بود که کل تجهیزاتش یه دونه باتری قلمی بود و یه دونه لامپ ۱.۵ وات و یه دونه کلید. خودم با پتو برا خودم شب مصنوعی درست میکردم و تخیل خودم رو با چراغقوهم پیاده میکردم! و روز عزا هم وقتی بود که باتری چراغقوه سر ناسازگاری و تموم شدن میذاشت! با هزار جون کندن و دندون روش...
-
گزارش یک شکست
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 11:18
* از حدودای دیروز عصر که دیگه نسبتا نتیجههای انتخابات یازدهم به صورت غیررسمی اما قطعی اعلام شد، دوستان در حال ارسال پیامکهایی هستند که میتونم اونها رو در دو دسته افراز کنم: دستهی اول اونایی که از آزادی و تمامشدن ِ حکومت ِ استبدادی میگن و دستهی دوم اونایی که از شروع هشت سال جهاد مقدس میگن و رزم در جبهههای فرهنگی....
-
برسد به دست مبصران بصیرت
شنبه 25 خردادماه سال 1392 17:41
* تمام چیزی که من میخواستم بگم رو جناب «امید حسینی» در این پست گفتن. من فقط قسمت پایانی پست رو در اینجا برای یادگار ِ خودم میارم؛ دوست داشتم در محیطی بودم که میشد بغضم رو با اون پست، از خودم دور میکردم، ولی شرایط منزل و رعایت حال پدر و مادر این اجازه رو بهم نمیده. رفاعة : قرار ما این نبود ابو اسحاق؛ مختار : قرار ما چه...
-
چند تست روانشناسی
چهارشنبه 22 خردادماه سال 1392 18:28
* امروز عصر چندتا تست مختلف روانشناسی از گوشه و کنار اینترنت پیدا کردم که در لیست زیر بهشون لینک میدم. برای بعداهای خودم، نتیجههایی که برای خودم هم بدست اومده زیرش میارم. البته به نظرم این تستها ملاکهای خوبی برای تصمیمگیری نیستند و در بهترین حالت میشه ازشون برای یک دلیل برای مراجعه یا عدم مراجعه به روانشناس...
-
آلزایمر
چهارشنبه 22 خردادماه سال 1392 06:29
* این روزها، حس ِ پیرزنی رو دارم که هر چی فکر میکنه یادش نمیاد شماره تلفن پسرش رو کجا گذاشته، پسرش هم بهش سر نمیزنه که این پیرزن رو از دلتنگی در آره :| پ.ن: نمیدونم خاصیت این بازه از سنم اینه یا خیلی حساس شدم یا چی، ولی دیگه این از یاد رفتنها داره رابطهی خطی پیدا میکنه، دیگه تناوبی نیست.
-
گندینهها
دوشنبه 20 خردادماه سال 1392 10:34
* یکی از گندترین حالتهایی که میشه تجربه کرد اینه که تمام آیندهی متصور برای خودت رو در حال از دست رفتن ببینی. کاری به نتیجهش ندارم، ولی اون لحظه گنده، گند. * الان مــُـخم نمیکشه! دعا کنید که تصمیم درستی بگیرم.
-
جهادیها
جمعه 17 خردادماه سال 1392 15:14
* الحمدالله که این روزها، به جای شعاریون ِ انقلاب، شاهد حضور جهادیها هستیم. خدا رو شکر میکنم که دیگه نباید برای اثبات کارآمدی ِ اصل ِ نظام تلاش کنم ۱ و به جای اون بحثها روی موثرترین گزینه هست و البته هر چند شاید میتونست وضع از این بهتر هم باشه ۲ ، ولی الحمدالله باز خوب پیش اومده. * رای من تا حالا که برام مشخصه و...
-
یک دوست ِ خوب: «امین»
جمعه 17 خردادماه سال 1392 00:51
* امشب ِ من و امین، با درخواست ِ من به این گذشت که امین، نکاتی رو از اخلاقیات ِ و زندگی ِ من بگه که اگه در وجود من نبودند، من بهتر میبودم. اشتباهاتی که اگه نبودند، احتمالا من موفقتر میبودم. * در یک دستهبندی کلی، امین دو ایراد رو بر من وارد دونست: «تاثیری پذیری زیاد از بقیه» و «شعاع ِ بالای ِ دایرهی قرمز ِ حدودم»؛...
-
نظرسنجی حجاب
دوشنبه 13 خردادماه سال 1392 21:50
* ممنون میشم اگه وقت داشته باشید، به ۴ سوال زیر پاسخ بدین. در ضمن اگه امکانش براتون هست، لطفا لینک این پست (یعنی: http://porpot.blogsky.com/1392/03/12/post-678 ) رو با دوستاتون به اشتراک بذارین تا به نتیجهی جامعتری برسیم. ممنونم :) * نظرسنجی به پایان رسید! دانلود دادهها از اینجا و دیدن نتایج از اینجا .
-
آیندهی در پیش
یکشنبه 12 خردادماه سال 1392 16:22
* فکر کردن به آیندهم نگرانم میکنه. اشتباهی رو تکرار میکنم [ + ] که احتمالا هزینهی سنگینی برام در پی داره. «ربّنا إنّنا سَمِعْنا مُنادیاً یُنادی للإیمانِ» ولکن خریت! خریت! خریت!. * برای ثبت در تاریخ: «این روزها در بهترین حالت، روزی ۳ ساعت و نیم درس میخونم.». پ.ن ۱ : به حاج حسین خرازی که فکر میکنم شرمنده میشم! عجیب...
-
مناظرهی اول ۹۲
جمعه 10 خردادماه سال 1392 20:40
* سرم به شدت درد گرفته. تو روز روشن، کسی که باید ۴ سال بعد نمایندهی عزتمند یک مملکت رو باشه عروسک خندهی ملت کردند. خدایا داریم به کجا میریم؟ حواست هست؟ پ.ن۱ : قسمت اول مناظره، هر چند مذبوحانه، ولی شاکلهی رسمی بحث القای درستی کردار میکرد، «رضایی-قالیباف-ولایتی» مدون و با برنامه ظاهر شدند، «جلیلی» هم میتونست گزینهی...
-
اشتباهات تکراری؛ تکرار اشتباهات
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 09:53
* وقتی به زندگی ِ خودم نگاه میکنم، پر است از اشتباهات ِ تکراری. همیشه و همیشه دقیقا در موقعیتهای مختلف ِ مشابه به هم، تصمیمهای اشتباه ِ مشابه به هم گرفتم! البته این هم از دیدن مثبت میشه بهش نگاه کرد و هم از دید منفی. مثبت از این نظر که پایداری مثالزدنی در اشتباهاتم دارم و منفی از این نظر که در تولید اشتباه خلاقیت...
-
چند نکته از اخراجیها۳
چهارشنبه 8 خردادماه سال 1392 14:34
* اخراجیها۳ رو دیدم، فارغ از همهی تبلیغاتی که له یا علیهش شنیده بودم، فیلم خوبی به نظرم اومد. سعی کرده بود حقیقتهای نگفتهای رو بگه و تا حدود زیادی هم موفق بود. البته من اصلا مبنا رو بر تطبیق با کاندیداهای ۸۸ نذاشتم که نه حاج صالح دکتر احمدینژاد بود و نه دباغ مهندس موسوی. * نکتهی جالب ِ فیلم برای من، عبارت ِ...